1. The doorman relieved her of the suitcase she had been carrying.
[ترجمه ترگمان]دربان او را از چمدانی که در دست داشت خلاص کرد
[ترجمه گوگل]دروازه بان او را از چمدان حمل کرد
2. The doorman allowed the people in one by one.
[ترجمه ترگمان]دربون اجازه داد یکی یکی بیاد
[ترجمه گوگل]دروازهبان به مردم یک به یک اجازه داد
3. She bluffed the doorman into thinking that she was a reporter.
[ترجمه ترگمان]به دربون گفت که اون یه خبرنگاره
[ترجمه گوگل]او دروازه بان را به فکر کردن که او گزارشگر بود
4. The doorman tipped his hat as we entered.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد شدیم، دربان کلاهش را تکان داد
[ترجمه گوگل]در حالیکه ما وارد شدیم، دربند کلاه خود را برداشت
5. I showed the doorman my card and he gave a friendly nod .
[ترجمه ترگمان]من کارت را به دربان نشان دادم و او سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]من کارت ورودی من را نشان دادم و او یک نوازنده دوستانه به من داد
6. When the doorman motioned them away, they took no notice.
[ترجمه ترگمان]وقتی دربان به آن ها اشاره کرد متوجه نشدند
[ترجمه گوگل]وقتی دستگیر شد، آنها متوجه نشدند
7. The hotel doorman will hail a cab for you.
[ترجمه ترگمان]دربون هتل برات یه تاکسی میگیره
[ترجمه گوگل]کابین هتل برای شما کابین است
8. Leave a message with the doorman.
[ترجمه ترگمان]یه پیغام با دربون بذار
[ترجمه گوگل]یک پیام با شوتر را ترک کنید
9. But the usual doorman was not on duty.
[ترجمه ترگمان]اما نگهبان معمولی در حال انجام وظیفه نبود
[ترجمه گوگل]اما شوتر معمولی وظیفه ای نبود
10. The doorman watched his visitor as if he expected him to steal the light fittings.
[ترجمه ترگمان]دربان میهمان خود را تماشا می کرد که گویی انتظار دارد لوازم روشنایی را بدزدند
[ترجمه گوگل]درب ورودی بازدید کننده خود را به عنوان اگر او انتظار می رود او را به سرقت اتصالات سبک تماشا
11. We dropped Gloria off at a doorman building.
[ترجمه ترگمان] گلوریا رو توی یه ساختمون دربون پیاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما گلوریا را در ساختمان شوتر گذاشتیم
12. Her doorman was perched on a folding chair, his attention largely given over to a supermarket tabloid.
[ترجمه ترگمان]دربان او روی یک صندلی تاشو نشسته بود و توجه او تا حد زیادی به یک روزنامه از سوپر مارکت داده شده بود
[ترجمه گوگل]نگهبان او بر روی یک صندلی تاشو قرار گرفته بود، توجه او به طرق مختلف به سوپرمارکت رسید
13. Across the street a doorman stood under the canopy of an apartment house, smoking a cigarette.
[ترجمه ترگمان]در آن طرف خیابان، یک نگهبان زیر سایبان یک خانه بزرگ ایستاده بود و سیگاری دود می کرد
[ترجمه گوگل]در سرتاسر خیابان یک دروازهبان زیر سایبان یک خانه آپارتمانی ایستاده بود و سیگار کشید
14. Shea tussled with the doorman when he was not allowed in the club.
[ترجمه ترگمان]Shea که اجازه ورود به باشگاه را نداشت با دربان گفتگو می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که او در باشگاه مجاز نبود، شیا با دروازهبان خیس شد
15. They went into the lobby where the doorman, inordinately well-dressed to be pushing buzzers, gave I0C a sharp blast.
[ترجمه ترگمان]به سرسرای ورودی رفتند که دربون، که بیش از حد لباس پوشیده بود، ضربه محکمی به او زد
[ترجمه گوگل]آنها به لابی رفتند، جایی که شوالیه، به طرز شگفت انگیزی شبیه به زنگ زدن، به I0C یک انفجار شدید داد