کلمه جو
صفحه اصلی

doorman


معنی : دربان، دربازکن
معانی دیگر : دربان (به ویژه کسی که کارش باز کردن در و صدا زدن تاکسی و غیره است)

انگلیسی به فارسی

doorkeeper =


انگلیسی به انگلیسی

• one who tends or guards an entrance and assists people
a doorman is a person who is on duty at the main entrance of a large building, hotel, or club to help visitors that come to the building and to maintain security.

مترادف و متضاد

دربان (اسم)
porter, janitor, doorkeeper, concierge, doorman

دربازکن (اسم)
doorkeeper, doorman

جملات نمونه

1. The doorman relieved her of the suitcase she had been carrying.
[ترجمه ترگمان]دربان او را از چمدانی که در دست داشت خلاص کرد
[ترجمه گوگل]دروازه بان او را از چمدان حمل کرد

2. The doorman allowed the people in one by one.
[ترجمه ترگمان]دربون اجازه داد یکی یکی بیاد
[ترجمه گوگل]دروازهبان به مردم یک به یک اجازه داد

3. She bluffed the doorman into thinking that she was a reporter.
[ترجمه ترگمان]به دربون گفت که اون یه خبرنگاره
[ترجمه گوگل]او دروازه بان را به فکر کردن که او گزارشگر بود

4. The doorman tipped his hat as we entered.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد شدیم، دربان کلاهش را تکان داد
[ترجمه گوگل]در حالیکه ما وارد شدیم، دربند کلاه خود را برداشت

5. I showed the doorman my card and he gave a friendly nod .
[ترجمه ترگمان]من کارت را به دربان نشان دادم و او سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]من کارت ورودی من را نشان دادم و او یک نوازنده دوستانه به من داد

6. When the doorman motioned them away, they took no notice.
[ترجمه ترگمان]وقتی دربان به آن ها اشاره کرد متوجه نشدند
[ترجمه گوگل]وقتی دستگیر شد، آنها متوجه نشدند

7. The hotel doorman will hail a cab for you.
[ترجمه ترگمان]دربون هتل برات یه تاکسی میگیره
[ترجمه گوگل]کابین هتل برای شما کابین است

8. Leave a message with the doorman.
[ترجمه ترگمان]یه پیغام با دربون بذار
[ترجمه گوگل]یک پیام با شوتر را ترک کنید

9. But the usual doorman was not on duty.
[ترجمه ترگمان]اما نگهبان معمولی در حال انجام وظیفه نبود
[ترجمه گوگل]اما شوتر معمولی وظیفه ای نبود

10. The doorman watched his visitor as if he expected him to steal the light fittings.
[ترجمه ترگمان]دربان میهمان خود را تماشا می کرد که گویی انتظار دارد لوازم روشنایی را بدزدند
[ترجمه گوگل]درب ورودی بازدید کننده خود را به عنوان اگر او انتظار می رود او را به سرقت اتصالات سبک تماشا

11. We dropped Gloria off at a doorman building.
[ترجمه ترگمان] گلوریا رو توی یه ساختمون دربون پیاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما گلوریا را در ساختمان شوتر گذاشتیم

12. Her doorman was perched on a folding chair, his attention largely given over to a supermarket tabloid.
[ترجمه ترگمان]دربان او روی یک صندلی تاشو نشسته بود و توجه او تا حد زیادی به یک روزنامه از سوپر مارکت داده شده بود
[ترجمه گوگل]نگهبان او بر روی یک صندلی تاشو قرار گرفته بود، توجه او به طرق مختلف به سوپرمارکت رسید

13. Across the street a doorman stood under the canopy of an apartment house, smoking a cigarette.
[ترجمه ترگمان]در آن طرف خیابان، یک نگهبان زیر سایبان یک خانه بزرگ ایستاده بود و سیگاری دود می کرد
[ترجمه گوگل]در سرتاسر خیابان یک دروازهبان زیر سایبان یک خانه آپارتمانی ایستاده بود و سیگار کشید

14. Shea tussled with the doorman when he was not allowed in the club.
[ترجمه ترگمان]Shea که اجازه ورود به باشگاه را نداشت با دربان گفتگو می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که او در باشگاه مجاز نبود، شیا با دروازهبان خیس شد

15. They went into the lobby where the doorman, inordinately well-dressed to be pushing buzzers, gave I0C a sharp blast.
[ترجمه ترگمان]به سرسرای ورودی رفتند که دربون، که بیش از حد لباس پوشیده بود، ضربه محکمی به او زد
[ترجمه گوگل]آنها به لابی رفتند، جایی که شوالیه، به طرز شگفت انگیزی شبیه به زنگ زدن، به I0C یک انفجار شدید داد

پیشنهاد کاربران

مهماندار
به جز در مورد پرواز

در بان


دسشویی مردانه


کلمات دیگر: