1. They were about to bring off an even bigger coup.
[ترجمه پیمان] آنها در شرف به انجام رساندن کودتای بزرگتری بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند یک کودتای بزرگ تر را کنار بگذارند
[ترجمه گوگل]آنها قصد داشتند یک کودتای حتی بزرگتر را بکشند
2. The lifeboat brought off most of the shipwrecked sailors.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات بیشتر ملوانان کشتی شکسته را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]قایق راننده بیشترین ملوان کشتی را خراب کرد
3. He brought off his speech with ease.
[ترجمه ترگمان]با خاطری آسوده نطق خود را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]او به راحتی سخنرانی کرد
4. The goalkeeper brought off a superb save.
[ترجمه ترگمان]دروازه بان یک ذخیره فوق العاده را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]دروازه بان عالی را نجات داد
5. The hen brought off a brood of young.
[ترجمه ترگمان]این مرغ تخم کوچکی را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]مرغ یک جوجه جوان را برداشت
6. The goalie brought off a superb save.
[ترجمه ترگمان] دروازه بان یه ذخیره فوق العاده رو از بین برد
[ترجمه گوگل]دروازه بان عالی را نجات داد
7. Thompson, the new goalkeeper, brought off a superb save.
[ترجمه ترگمان]تامسون، دروازه بان جدید، یک ذخیره فوق العاده را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]تامپسون، دروازه بان جدید، صرفه جویی عالی انجام داد
8. The passengers and crew were brought off by the Dover lifeboat.
[ترجمه ترگمان]مسافران و جاشو ان توسط قایق نجات دوور به راه افتادند
[ترجمه گوگل]مسافران و خدمه توسط قایق نجات دوور آوردند
9. The lifeboat brought off the crew and passengers of the stricken ship.
[ترجمه ترگمان]قایق نجات خدمه و مسافران کشتی را باخود آورد
[ترجمه گوگل]قایق رانندگی خدمه و مسافران کشتی را گرفت
10. They managed to bring off the most daring jewellery robbery in history.
[ترجمه ترگمان]آن ها موفق شدند بیش ترین دزدی جواهرات را در تاریخ به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند از جادوگرترین جواهرات در تاریخ استفاده کنند
11. Pat Gavin had a good scoring chance but Stephen Pears brought off a brilliant save.
[ترجمه ترگمان]پت گوین یک فرصت گلزنی خوب داشت اما استفان Pears ذخیره درخشانی را به همراه داشت
[ترجمه گوگل]پت گاوین یک امتیاز خوب داشت، اما استفن گلابی یک گل عالی داشت
12. He brought off the event.
[ترجمه ترگمان] اون مراسم رو از بین برد
[ترجمه گوگل]او رویداد را به ارمغان آورد
13. Gee struck the bar for Leicester and Pears brought off a brilliant save from Mills.
[ترجمه ترگمان]Gee به خاطر لس تر و Pears به بار خورد و یک ذخیره درخشان از میلز به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]جی نوار را برای لستر زد و گلابی یک بازی فوق العاده را از میلز به ارمغان آورد
14. It took a wicked deflection but goalkeeper Thomson brought off a superb save.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث انحراف wicked شد اما goalkeeper تامسون یک ذخیره فوق العاده را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]این یک انحراف بد را گرفت اما دروازه بان تامسون یک بازی فوق العاده را به ارمغان آورد