مزاحم، زحمت دادن، عذاب دادن، درد سر دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن، نگران کردن، جوش زدن و خودخوری کردن
bothering
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
آزاردادن
مزاحم
من توی کانون زبان ایران هستم و تو آنجا میگن به معنی پریشان حالی است
زحمت دادن، اذیت کردن
این فعل bother به معنی اذیت کردنه که ingگرفتهپس ینی اذیت کردن
دردسر
گرفتاری
به نظر من این فعل bother به معنای زحمت کشدین است.
عذاب دادن
Bothering میتونه صفت باشه به معنی آزار دهنده
میتونه به معنای چندش اور هم باشه
پریشانی. ناراحتی. ماتم. اذیت کردن
اذیت کردن
کلمات دیگر: