1. the temperament of a prima donna
تند مزاجی یک خواننده ی درجه یک اپرا
2. Donna might be able to come tomorrow, but it's very unlikely .
[ترجمه ترگمان]دوناجین ممکن بود فردا بیاید، اما خیلی بعید است
[ترجمه گوگل]ممکن است دانا بتواند فردا بیافتد اما بسیار بعید است
3. Donna left school and went to art college .
[ترجمه ترگمان]او مدرسه را ترک کرد و به دانشکده هنر رفت
[ترجمه گوگل]دانا مدرسه را ترک کرد و به کالج هنر رفت
4. Her career began as prima donna with the Royal Carl Rosa Opera Company.
[ترجمه ترگمان]شغل او به عنوان خواننده اول زن در گروه اپرا و اپرای سلطنتی کارل روزا آغاز شد
[ترجمه گوگل]حرفه او شروع به عنوان پرما دونه با شرکت سلطنتی کارل رزا اپرا
5. In her new film, Victoria plays a prima donna television presenter.
[ترجمه ترگمان]در فیلم جدیدش، ویکتوریا نقش یک خواننده زن اول زن را بازی می کند
[ترجمه گوگل]در فیلم جدید وی، ویکتور نقش نخست وزیر تلویزیون prima donna را بازی می کند
6. She's modeling Donna Karan's fall collection.
[ترجمه ترگمان]او مجموعه سقوط Donna را مدلسازی می کند
[ترجمه گوگل]او مدل پاییز مجموعه Donna Karan را مدل می کند
7. Fame and fortune notwithstanding, Donna never forgot her hometown.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، او هرگز شهر خود را فراموش نکرد
[ترجمه گوگل]با وجود شهرت و ثروت، Donna هرگز زادگاهش را فراموش نکرده است
8. Donna knew nothing of her husband's involvement with another woman.
[ترجمه ترگمان]دونا از دخالت شوهرش با یک زن دیگر خبر نداشت
[ترجمه گوگل]دانا هیچ ارتباطی با شوهرش با زن دیگری نداشت
9. Donna keeps the office running smoothly .
[ترجمه ترگمان]دوناجین اداره را به نرمی اداره می کند
[ترجمه گوگل]دونا نگه داشتن دفتر در حال اجرا هموار است
10. Donna would not easily forgive Beth's silly attempt to trick her.
[ترجمه ترگمان]دونا به آسانی سعی می کرد که این تلاش احمقانه بت را ببخشد و او را فریب دهد
[ترجمه گوگل]دونا آسان نیست تلاش بیگانه بت برای فریب دادن او را ببخشد
11. Donna could tear your work to pieces, and frequently did.
[ترجمه ترگمان]دوناجین می توانست کار تو را تکه تکه کند و خیلی وقت ها هم همین کار را می کرد
[ترجمه گوگل]دانا می تواند کار شما را به قطعات تقسیم کرده و اغلب انجام دهد
12. Donna did not dare settle herself too comfortably into her seat, in case she fell asleep.
[ترجمه ترگمان]دانا جرات نمی کرد که خود را راحت در صندلیش جا دهد، در صورتی که خوابش برده بود
[ترجمه گوگل]دانا جرأت نمیکرد خودش را به راحتی به صندلیش بسپارد، در صورتی که خوابش بردارد
13. Donna has grown tired of being a model.
[ترجمه ترگمان]دوناجین از مدل بودن خسته شده است
[ترجمه گوگل]دونا از مدل بودن خسته شده است
14. Since the accident, Donna hasn't let the children out of her sight.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که اون اتفاق افتاد، \"دانا\" بچه رو از دید خودش رها نکرده
[ترجمه گوگل]از زمان تصادف، دونا بچه ها را از بین نگذاشته است
15. It's not healthy for Donna to depend on Wayne so much.
[ترجمه ترگمان]برای دوناجین خیلی خوب نیست که به وین این قدر به وین اعتماد داشته باشد
[ترجمه گوگل]برای دانا به دانستن وین بسیار دشوار نیست