1. ali purposely left the opened letter on the table
علی عمدا نامه ی گشوده را روی میز گذاشت.
2. A clause in the contract had been left purposely vague.
[ترجمه ترگمان]در این قرار، در این قرارداد، به عمد تا اندازه ای مبهم باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]یک بند در قرارداد عمدا مبهم بود
3. He purposely tried to cultivate good relations with the press.
[ترجمه ترگمان]به عمد می کوشید با مطبوعات روابط خوبی برقرار کند
[ترجمه گوگل]او عمدا سعی کرد روابط خوب با مطبوعات را پرورش دهد
4. The pitcher beanballed purposely at the head of the batter.
[ترجمه ترگمان]پارچ به عمد سرش را به طرف کره زمین پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]جارچی به صورت هدفمند در سر خمیر قرار دارد
5. He was accused of purposely creating difficulties.
[ترجمه ترگمان]او به عمد به ایجاد مشکلات متهم شده بود
[ترجمه گوگل]او متعهد به ایجاد اشتباهات شد
6. Whitlock purposely fired wide.
[ترجمه ترگمان]ویت کراس به عمد تا حد زیادی شلیک کرده
[ترجمه گوگل]Whitlock به طور هدفمند اخراج شد
7. The trial has been purposely delayed.
[ترجمه ترگمان]این محاکمه به عمد به تعویق افتاده است
[ترجمه گوگل]محاکمه عمدا به تأخیر افتاده است
8. He sat down, purposely avoiding her gaze.
[ترجمه ترگمان]در حالی که عمدا نگاهش را از نگاه او می دزدید، نشست
[ترجمه گوگل]او نشست، عمدا از نگاه او جلوگیری کرد
9. She purposely made the dress larger to allow for shrinking when it was washed.
[ترجمه ترگمان]او به عمد آن لباس را بزرگ تر کرد تا زمانی که آن را شسته بود کوچک تر شود
[ترجمه گوگل]او عمدا لباس را بزرگتر کرد تا زمانیکه شستشو کاهش یابد
10. He purposely made those remarks to save his face.
[ترجمه ترگمان]به عمد این اظهارات را برای حفظ صورت خود به کار برد
[ترجمه گوگل]او عمدا این سخنان را برای نجات چهره اش ساخت
11. But he purposely rejected stereotypical liberal stands on such basic issues as welfare and capital punishment.
[ترجمه ترگمان]اما او به عمد اصول لیبرال را در مورد مسائل اساسی مانند رفاه و مجازات اعدام رد کرد
[ترجمه گوگل]اما او به عمد، رد کلیشه های لیبرال را بر مسائل اساسی مانند رفاه و مجازات اعدام رد کرد
12. Sleep is also a time when some animals purposely conserve energy because it would be wasteful not to do so.
[ترجمه ترگمان]خواب همچنین زمانی است که برخی از حیوانات به عمد انرژی را حفظ می کنند چون این کار بی فایده است
[ترجمه گوگل]خواب هم زمانی است که برخی از حیوانات عمدا انرژی را حفظ می کنند، زیرا این امر می تواند هدر نرود
13. Lettie purposely lingered behind Patrice, fighting off her natural inclination to simply ignore the woman and brush past her.
[ترجمه ترگمان](لتی به عمد در پشت پاتریس درنگ کرد و با میل طبیعی خود برای نادیده گرفتن زن و برس از کنارش گذشت
[ترجمه گوگل]لاتوی عمدا پشت پاتریس ایستاد و از تماشای طبیعت خود به راحتی زن را نادیده گرفت و براش را از پیش گرفت
14. At 10 a. m., an officer purposely posted outside his lodgings heard an alarm go off.
[ترجمه ترگمان] حداقل ۱۰ ثانیه ام یک افسر به عمد از خانه اش بیرون آمد و صدای آژیر به گوش رسید
[ترجمه گوگل]در 10 آ متر، یک افسر عمدا که خارج از خانه اش نوشته شده، صدای زنگ هشدار را شنید
15. Suddenly the Norths' car was purposely rammed by a man who believed that his footloose wife was hiding in it.
[ترجمه ترگمان]ناگهان اتومبیل نورث به عمد با مردی برخورد کرد که معتقد بود که زن بی footloose در آن پنهان شده است
[ترجمه گوگل]ناگهان ماشین Norths به طور هدفمند توسط یک مرد که معتقد بود که wife footloose او در آن پنهان شده است