1. Development through to L5 takes place in the alveoli and bronchi, and the adults migrate to the trachea.
[ترجمه ترگمان]توسعه در the و bronchi اتفاق می افتد و بزرگسالان به نای منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]توسعه به طریق L5 در آلوئول ها و برونش ها اتفاق می افتد و بزرگسالان به تریاک مهاجرت می کنند
2. Copulation occurs around day seven in the trachea or bronchi after which the female grows rapidly.
[ترجمه ترگمان]Copulation در حدود ۷ روز در نای یا bronchi رخ می دهد که پس از آن ماده به سرعت رشد می کند
[ترجمه گوگل]سوزش در اطراف روز هفتم در تراوش یا برونش رخ می دهد و پس از آن زن به سرعت رشد می کند
3. Larvae then travel via the bronchi, trachea and oesophagus to the gut.
[ترجمه ترگمان]سپس larvae از طریق the، نای و مری به شکم سفر می کنند
[ترجمه گوگل]لارو سپس از طریق برونش، تراشه و مری به سمت روده حرکت می کند
4. Their location in the trachea and bronchi and their size are diagnostic.
[ترجمه ترگمان]موقعیت آن ها در نای و bronchi و اندازه آن ها تشخیصی است
[ترجمه گوگل]محل آنها در تراشه و برونش ها و اندازه آنها تشخیص داده می شود
5. Bronchiole -- Small branch of the bronchus that carries air to and from the alveoli.
[ترجمه ترگمان]Bronchiole - - شاخه کوچکی از the که هوا را حمل می کند و از آلوئولی جریان می یابد
[ترجمه گوگل]برونشویل - شاخه ای کوچک از برونکوس که هوا را به و از آلوئول ها حمل می کند
6. The bronchi were supplied by the branch of bronchus coming from the common carotid artery.
[ترجمه ترگمان]کونتس by که از سرخرگ کاروتید وارد شده بود by را تامین می کردند
[ترجمه گوگل]برونش ها توسط شاخه برونش از شریان کاروتید معمولی تامین می شود
7. Fiberoptic bronchoscopy revealed an endobronchial tumor with stenotic bronchus .
[ترجمه ترگمان]bronchoscopy Fiberoptic یک تومور endobronchial را با stenotic bronchus نشون داد
[ترجمه گوگل]برونکوسکوپی فیبروپتیک یک تومور اندو برونشالی با برونکشن stenotic نشان داد
8. Occasionally the tiny vascular opacity abutting a bronchus is a bronchial, rather than a pulmonary, artery.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات vascular، abutting کوچک، کمی بیشتر از یک ریوی است، یک شریان ریوی
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات کمبود عروق کوچک در کنار برونکوس یک برونش است، نه یک شریان ریه
9. Conclusion Primary benign tumors of trachea and bronchus were infrequent and clinical symptoms were dormant and characterless . More attention should be paid to for avoiding misdiagnosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تومورهای خوش خیم اولیه نای و bronchus نادر بودند و علایم بالینی dormant و characterless بودند برای اجتناب از misdiagnosis باید توجه بیشتری مبذول گردد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تومورهای خوش خیم اولیه تراشه و برونکوس نادر بوده و علایم بالینی به صورت خفیف و بدون ویژگی هستند برای جلوگیری از تشخیص اشتباه، باید بیشتر توجه شود
10. The bronchus arterial embolization is a safe and efficient method to patient with severe hemoptysis, it can be preferred method to inefficacious patients treated with conservative treatment.
[ترجمه ترگمان]شریانی بودن شریانی یک روش ایمن و موثر برای بیماران مبتلا به hemoptysis شدید است، این روش می تواند روش ارجح تری برای درمان بیماران با رفتار محافظه کارانه باشد
[ترجمه گوگل]آمبولیزاسیون شریان انسدادی یک روش ایمن و کارآمد برای بیمار مبتلا به هموپتیزی شدید می باشد که می تواند روش ترجیحی برای درمان بیماران درمان نشده با درمان محافظه کار باشد
11. He died at the age of 69 of an unrelated squamous cell carcinoma of the bronchus.
[ترجمه ترگمان]او در سن ۶۹ سالگی در اثر carcinoma سلولی unrelated در the درگذشت
[ترجمه گوگل]او در سن 69 سالگی کارسینوم سلول سنگفرشی غیرمعمول برونش فوت کرد
12. This showed a conical hard object lodged firmly in her right intermediate bronchus, granular tissue, and purulent secretions.
[ترجمه ترگمان]این امر یک جسم سخت مخروطی را نشان می داد که به طور محکم در ناحیه راست میانی، بافت دانه ای، و ترشحات پوستی پوشانده شده بود
[ترجمه گوگل]این نشان داد که جسد سخت مخروطی است که به طور محکم در برونکوس متوسط، بافت دانه و ترشحات خلطی قرار دارد
13. Objective: To summarize the clinical experiences of anesthesia for traumatic rupture of the bronchus.
[ترجمه ترگمان]هدف: خلاصه تجربیات بالینی بی هوشی برای گسیختگی ضربه مغزی
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه تجربیات بالینی بیهوشی برای پارگی تروماتیک برونش
14. It is used tablet and injection etc, and curing cancer, leucopenia disease, chronic tracheitis of bronchus asthma and panting mould, bacillary dysentery and enteritis etc.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا به عنوان قرص و تزریق و غیره به کار می رود و درمان سرطان، بیماری leucopenia، tracheitis مزمن آسم bronchus و کپک زدن به نفس، اسهال خونی و enteritis را مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه گوگل]از قرص و تزریق و غیره استفاده می شود و درمان سرطان، بیماری لوکوپنی، تراکئیت مزمن آسم برونش و تنبلی، دیستنتری باسیلی و انتیت و