کلمه جو
صفحه اصلی

ark


معنی : کشتی، صندوقچه، قایق
معانی دیگر : (در اصل) صندوق، خزانه، رجوع شود به: ark of the covenant، (در کنیسه) پستویی که تورات را در آن نگه می دارند، پناهگاه، پشت وپناه، ملجا، (انجیل) کشتی نوح، کشتی ته پهن رودخانه رو، (انجیل) تابوت، (noun) کشتی، قایق، صندوقچه

انگلیسی به فارسی

کشتی، قایق، صندوقچه


آرک، کشتی، صندوقچه، قایق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes cap.) according to the Old Testament, a large boat built by Noah to preserve life during the Flood.

(2) تعریف: see ark of the covenant.

(3) تعریف: any place of refuge.

(4) تعریف: see Holy Ark.

• cabinet in a synagogue where the scrolls of the torah are kept
noah's ark, ship built by noah to withstand the flood (biblical); ark of the covenant, chest sacred to the israelites (biblical); flatboat, type of boat once used on the mississippi river; box, chest (archaic)
in the bible, the ark was a large wooden boat which noah built in order to save his family and two of every kind of animal from the flood.
if you say that something has come out of the ark, you mean that it is extremely old or old-fashioned; an informal expression, often used humorously.
state in the usa

مترادف و متضاد

کشتی (اسم)
bottom, vessel, ship, ark, wrestle, hulk, collier, prow

صندوقچه (اسم)
ark, bin, kist, pyx

قایق (اسم)
ark, boat

جملات نمونه

1. ark of the testimony
(انجیل) تابوت شهادت

2. to come out of the ark
بسیار کهنه و قدیمی بودن (به طور تمسخر آمیز)،مال عهد دقیانوس بودن

3. this bicycle must have come out of the ark
این دوچرخه مال عهد دقیانوس است.

4. Those computers went out with the ark.
[ترجمه ترگمان]ان کامپیوترها با کشتی رفتن بیرون
[ترجمه گوگل]این کامپیوترها با قایق رفتند

5. This kind of entertainment went out with the ark .
[ترجمه ترگمان]این نوع سرگرمی با کشتی نجات پیدا کرد
[ترجمه گوگل]این نوع سرگرمی با قایق رفت

6. Her hat was straight out of the ark.
[ترجمه ترگمان]کلاهش مستقیما از کشتی بیرون امده بود
[ترجمه گوگل]کلاه او مستقیما از کشتی بود

7. Some of the carefully calculated compartments in Kircher's ark.
[ترجمه ترگمان]بعضی از بخش های حساب شده و حساب شده، در کشتی Kircher
[ترجمه گوگل]برخی از محوطه های با دقت محاسبه شده در قوس Kircher

8. The ark is vast, designed to float, not sail - and there were no launching problems!
[ترجمه ترگمان]کشتی بزرگ است، طراحی شده برای شناور شدن، نه بادبان - و هیچ مشکلی در راه نیست!
[ترجمه گوگل]عرشه وسیع است، طراحی شده برای شناور، نه رفت و آمد - و هیچ مشکلی راه اندازی وجود دارد!

9. Hers, said her husband, was not like an ark; it was an ark.
[ترجمه ترگمان]شوهرش گفت: قلب او مثل یک کشتی نیست؛ یک کشتی بود
[ترجمه گوگل]هرکس، شوهرش گفت، مثل یک قایق نبود؛ این یک قایق بود

10. Take the case of Noah's ark.
[ترجمه ترگمان]پرونده نوح رو بگیر
[ترجمه گوگل]در مورد کشتی نوح را بیابید

11. To touch or approach the Ark is death, but acacia symbolizes resurrection and immortality.
[ترجمه ترگمان]لمس کردن یا نزدیک شدن به کشتی مرگ است، اما اقاقیا سمبل رستاخیز و جاودانگی است
[ترجمه گوگل]برای لمس یا نزدیک شدن به Ark، مرگ است، اما آکاسیا نماد رستاخیز و جاودانگی است

12. Eli has been trembling with fear for the ark.
[ترجمه ترگمان] ایلای \"از ترس\" آرک \"داره از ترس می لرزد\"
[ترجمه گوگل]الی با ترس از آرامش لرزید

13. The ark turns out to be decidedly too hot to handle.
[ترجمه ترگمان]کشتی به طور حتم خیلی داغ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]کشتی به نظر می رسد که قطعا خیلی گرم برای رسیدگی است

14. Like Noah in his ark, they had traveled across the vast oceanic flood to carry out their holy mission.
[ترجمه ترگمان]مانند نوح در کشتی نوح، آن ها از میان سیل عظیمی که برای انجام دادن ماموریت مقدس خود به آنجا آمده بودند سفر کرده بودند
[ترجمه گوگل]مانند نوح در کشتی خود، آنها را در سراسر سیلاب اقیانوسی گسترده سفر کرده اند برای انجام ماموریت مقدس خود را

15. The ark of the covenant At the very centre of this whole divinely-dictated religion was the ark.
[ترجمه ترگمان]کشتی پیمان پیمان در همان مرکز این دین مقدس، کشتی کشتی بود
[ترجمه گوگل]قوسی از عهد در مرکز این همه این مذهب الهی، دیوانه بود

This bicycle must have come out of the ark.

این دوچرخه مال عهد دقیانوس است.


اصطلاحات

ark of the testimony

(انجیل) تابوت شهادت


to come out of the ark

بسیار کهنه و قدیمی بودن (به طور تمسخر آمیز)، مال عهد دقیانوس بودن


پیشنهاد کاربران

کشتی ناجی


کلمات دیگر: