1. Here the larger male bullfrog can take his pick from four females.
[ترجمه ترگمان]در اینجا بزرگ مرد بزرگ می تواند انتخاب خود را از چهار زن بگیرد
[ترجمه گوگل]در اینجا مردی بزرگتر می تواند انتخاب خود را از چهار زن است
2. Large bullfrogs have a special reaction.
[ترجمه ترگمان]bullfrogs بزرگ واکنش خاصی دارند
[ترجمه گوگل]گلدانهای بزرگ دارای واکنش خاصی هستند
3. Mr. Chenka had a face like a friendly bullfrog.
[ترجمه ترگمان]آقای Chenka چهره ای مثل یک وزغ دوستانه داشت
[ترجمه گوگل]آقای Chenka چهره ای مانند یک دوست صمیمی داشت
4. Tell that to the bullfrog, chicken hawk or turtledove.
[ترجمه ترگمان]اینو به قورباغه، شاهین یا کبوتر کبوتر بگو
[ترجمه گوگل]این را به گوسفند، سوسن یا مرغ دریایی بگویید
5. African bullfrog bathes where a sandy expanse lay just weeks before.
[ترجمه ترگمان]یک وزغ افریقائی، جایی که چند هفته پیش روی آن دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]آبمیوه های افراطی آفریقایی که در آن فقط یک هفته طول می کشد یک سد شنیده می شود
6. A small bullfrog that doesn't watch its step can easily become food for a bigger frog.
[ترجمه ترگمان]یک قورباغه کوچک که به گام خود نگاه نمی کند می تواند به راحتی غذا را برای یک قورباغه بزرگ تر تبدیل کند
[ترجمه گوگل]یک گاو کوچک کوچک که مرحله آن را تماشا نمی کند، می تواند به راحتی برای یک قورباغه بزرگتر تبدیل شود
7. A colossal bullfrog of a guard, in an olive-green uniform with red epaulets, is spitting at us in Russian while a huge alsatian strains at the leash, barking ferociously.
[ترجمه ترگمان]یک قورباغه غول پیکر یک نگهبان با لباس سبز زیتونی رنگ با سردوشی های سرخ، به طرف ما تف می کند، در حالی که a بزرگ با شدت به افسار کشیده می شود و وحشیانه پارس می کند
[ترجمه گوگل]یک گاوچران عظیم گارد، در یک لباس سبز زیتونی با گلهای قرمز، در روسیه به ما تف می اندازد، در حالی که یک سگهای آلزایی بزرگ در کمربند، با عصبانیت می لرزند
8. A young bullfrog must quickly learn one simple froggy fact. Eat whatever it wants, just don't end up on someone else's menu.
[ترجمه ترگمان]یک قورباغه بزرگ باید به سرعت یک واقعیت ساده و ساده را یاد بگیرد هر چیزی که می خواهد بخورد، فقط به منوی کسی دیگر خاتمه ندهید
[ترجمه گوگل]یک جادوگر جوان باید به سرعت یک واقعیت قورباغه ساده یاد بگیرد خوردن هر چیزی که می خواهید، فقط در منوی شخص دیگری نباشید
9. Bullfrog 50 Inflicts poison when your enemy damages you at short range.
[ترجمه ترگمان]وقتی دشمن در محدوده کوتاهی به شما صدمه می زند، ۵۰ سم ولت زهر آگین می شود
[ترجمه گوگل]Bullfrog 50 هنگامی که دشمن شما در محدوده ی کوتاه شما آسیب می بیند، سمی می کند
10. So, how should bullfrog industry grow continuously?
[ترجمه ترگمان]بنابراین چگونه صنعت بزرگ باید به طور مداوم رشد کند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، چگونه باید صنعت صخره به طور مداوم رشد کند؟
11. A bullfrog was croaking in the distance.
[ترجمه ترگمان]قورباغه بزرگ در فاصله دور غار قارقار می کرد
[ترجمه گوگل]یک جادوگر در حال دور شدن بود
12. They're quite cannibalistic. A young bullfrog must quickly learn one simple froggy fact.
[ترجمه ترگمان]آن ها کاملا گیج شده بودند یک قورباغه بزرگ باید به سرعت یک واقعیت ساده و ساده را یاد بگیرد
[ترجمه گوگل]آنها کاملا ناباروری هستند یک جادوگر جوان باید به سرعت یک واقعیت قورباغه ساده یاد بگیرد
13. Bullfrog diets later expand to include fish, baby turtles, and even newborn ducks.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی Bullfrog بعدها گسترش یافت تا ماهی، لاک پشت های کوچک و حتی اردک تازه متولد شده را در بر گیرد
[ترجمه گوگل]رژیم های Bullfrog بعدها به ماهی ها، لاک پشت های کودک و حتی اردک های تازه متولد شده گسترش می یابند
14. In the acute isolated bullfrog sciatic nerve, the amplitude, conductivity and refractory period of the action potential were also observed respectively after administration.
[ترجمه ترگمان]در the حاد و منزوی (sciatic)، دامنه، رسانایی و دوره refractory پتانسیل عمل به ترتیب به ترتیب بعد از مدیریت مشاهده شد
[ترجمه گوگل]در عصب سیاتیک خلفی جدا شده حاد، بعد از تزریق، دامنه، هدایت و دوره مقاومتی پتانسیل عمل نیز مشاهده شد