1. his style of writing is comical
سبک نگارش او خنده انگیز است.
2. the circus group included two very comical dwarfs
گروه سیرک دارای دو کوتوله ی بسیار مضحک بود.
3. What made it so comical was that their hats kept falling off.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن را خنده دار ساخته بود این بود که کلاه های خود را از هم جدا می کردند
[ترجمه گوگل]چه چیزی آنقدر خنده دار بود که کلاه های خود را سقوط کردند
4. Everyone laughed at her comical remarks.
[ترجمه ترگمان]همه به حرف های خنده دار او خندیدند
[ترجمه گوگل]هر کس به سخنان خنده دارش خندید
5. That's a comical hat you're wearing.
[ترجمه ترگمان]کلاه مضحکی پوشیده بودی
[ترجمه گوگل]این یک کلاه خنده دار است که پوشیدید
6. He is a faintly comical figure who fears being made fun of.
[ترجمه ترگمان]او یک مرد بسیار مضحک است که از آن می ترسد و از این کار لذت می برد
[ترجمه گوگل]او یک شخص کم شنوایی است که می ترسد از آن لذت ببرد
7. Her expression is almost comical.
[ترجمه ترگمان]قیافه اش خیلی خنده دار است
[ترجمه گوگل]بیان او تقریبا خنده دار است
8. The comical characters are brought into the story for a little light relief.
[ترجمه ترگمان]شخصیت های خنده دار داستان به خاطر کمی آسودگی خاطر به داستان تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]شخصیت های خنده دار برای کمی تسکین نور برای داستان آورده شده است
9. He looked so comical in that hat.
[ترجمه ترگمان]در آن کلاه خیلی مضحک به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او در این کلاه خیلی شگفت انگیز بود
10. He looked highly comical wearing that tiny hat.
[ترجمه ترگمان]خیلی مضحک به نظر می رسید که کلاه کوچک را بر سر داشت
[ترجمه گوگل]او به نظر بسیار کمیک پوشیدن کلاه کوچک بود
11. Imagine the comical scene when Grant goes to visit Rod who is convalescing at home.
[ترجمه ترگمان]یک صحنه مضحک را تصور کنید وقتی که گرانت به دیدن رود رود می رود که در خانه پرسه می زند
[ترجمه گوگل]تصور کنید که صحنه خنده دار هنگامی که گرانت می رود برای دیدن رود که در خانه تصفیه شده است
12. A wry and comical early cynicism rapidly transforms into an overwhelming sense of sourness.
[ترجمه ترگمان]یک بدبینی زودرس و مضحک به سرعت به یک حس ترش ترش تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]سرگیجه های زودرنج و ترسناک به سرعت در حال تبدیل شدن به یک حس غریب از ترشح است
13. That would have been comical if it hadn't been so downright offensive.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار توهین آمیز نبود، خنده دار بود
[ترجمه گوگل]این امر خنده دار بود اگر آن را تا به حال به طور کامل توهین آمیز نبود
14. A faintly comical figure, he fears ridicule above all else.
[ترجمه ترگمان]او با صدایی ضعیف و مضحک از هر چیز دیگر آن را مسخره می کند
[ترجمه گوگل]یک شخصیت ضعیف شگفت انگیز، او از همه چیز خسته شده است