1. donative funds
وجوه اهدایی
2. If the donative contract doesn′t depend on the law condition, and look it as practical contract factitious, then it will influence "contract law" of the No. 189 in China.
[ترجمه ترگمان]اگر قرارداد donative به شرایط قانون بستگی داشته باشد، و آن را به عنوان قرارداد عملی قرارداد به نظر بگیرد، آنگاه این قانون \"قانون قرارداد\" شماره ۱۸۹ در چین را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر قرارداد قرضالحسنه به شرایط قانونی بستگی ندارد و آن را به عنوان قرارداد عملی تقسیم میکند، آن را تحت عنوان «قانون قرارداد» شماره 189 در چین تحت تاثیر قرار خواهد داد
3. The donative theory posits that "charity" describes an entity capable of attracting a substantial level of philanthropic support from the public at large.
[ترجمه ترگمان]تیوری donative ادعا می کند که \"موسسه خیریه\" نهادی را توصیف می کند که قادر به جذب یک سطح اساسی از حمایت بشردوستانه از عموم مردم است
[ترجمه گوگل]نظریه اهداء می گوید که 'خیریه' یک نهاد را قادر می سازد که سطح قابل توجهی از حمایت های بشردوستانه را از عموم مردم جذب کند
4. This Article proposes a "donative theory" as an alternative rationale for the charitable exemption.
[ترجمه ترگمان]این ماده یک \"نظریه donative\" را به عنوان یک منطق جایگزین برای معافیت مالی پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک نظریه تخفیف را به عنوان یک معیار جایگزین برای معافیت خیریه پیشنهاد می کند
5. Dealing with donative when, must want to pass notarial branch notarization.
[ترجمه ترگمان]با donative سر و کار دارم، باید از شاخه notarial بگذرم
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل به انجام امور مالیاتی، می بایست گذرنامه اسناد رسمی را تأیید کنید
6. The donative contract is typical contract in the Civil Law.
[ترجمه ترگمان]قرارداد donative یک قرارداد معمولی در قانون مدنی است
[ترجمه گوگل]قرارداد اهدایی قرارداد معمولی در قانون مدنی است
7. Conducting social-welfare donative sports contests must be approved by the civil affairs department.
[ترجمه ترگمان]برگزاری رقابت های ورزشی رفاه اجتماعی باید توسط اداره امور مدنی تایید شود
[ترجمه گوگل]برگزاری مسابقات ورزشی تسهیلات اجتماعی باید توسط بخش امور مدنی تصویب شود
8. House property is donative want pay the taxation of 3 %.
[ترجمه ترگمان]اموال کاخ سفید مایل به پرداخت مالیات ۳ % است
[ترجمه گوگل]اموال خانه اهدا می شود و مالیات 3٪ را پرداخت می کند
9. The Article further demonstrates that the donative that shape the legal concept of charity.
[ترجمه ترگمان]ماده دیگر نشان می دهد که donative که مفهوم قانونی خیریه را شکل می دهند
[ترجمه گوگل]ماده بیشتر نشان می دهد که کمک مالی است که مفهوم قانونی خیریه را شکل می دهد
10. Donative institutions deserve a tax subsidy because the public's support signals their worth, and the free-rider tendency that affects all giving assures the need for an additional, shadow subsidy.
[ترجمه ترگمان]موسسات donative سزاوار یارانه مالیات هستند، زیرا حمایت عمومی ارزش آن ها را نشان می دهد، و تمایل آزادانه سوار بر همه کس که نیاز به یارانه اضافی و سایه را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]مؤسسات کمک کننده یک یارانه ی مالیاتی را شکستند؛ چرا که حمایت عمومی از ارزش خود و ارزش تماشاگر آزاد است که بر همه ی تأمین نیازهای اضافی یارانه ی سایه تأکید می کند
11. If you will come even will donative the house property that come sells, it is normal to will be pressed secondhand revenue of pay of house property formalities.
[ترجمه ترگمان]اگر شما حتی ملک خانوادگی را بخرید که به فروش می رسند، عادی است که درآمد حاصل از پرداخت حقوق خانه را از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]اگر حتی می خواهید اموال خانه ای را که می فروشند، اهدا کنید، طبیعی است که درآمد ثانویه از پرداخت عوارض اموال خانه فشرده شود
12. Be like estate buying and selling, donative, exchange, successive, of people court court decision, ruling mandatory move is waited a moment.
[ترجمه ترگمان]مانند خرید و فروش املاک، donative، مبادله، پی درپی، از تصمیم دادگاه دادگاه، اقدام اجباری حکم یک لحظه صبر کرد
[ترجمه گوگل]شبیه خرید و فروش املاک، اهداء، مبادله، پیگیری، تصمیم دادگاه دادگاه است، حرکت اجباری حاکم یک لحظه منتظر است
13. Article 22 Donation Management When conducting donative sports contests, the sponsor must report the revenue and expenditure budget of contest funds to the MPCSC for approval.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۲: مدیریت بحران هنگام اجرای رقابت های ورزشی donative، اسپانسر باید بودجه و بودجه هزینه رقابت را برای تصویب به the گزارش کند
[ترجمه گوگل]ماده 22 مدیریت کمک مالی هنگام برگزاری مسابقات ورزشی اهداء، حامی مالی باید بودجه درآمد و بودجه بودجه مسابقات را برای تصویب به MPCSC گزارش نماید
14. Recognizing the logical relations in the system of the donative contract in the Contract Law, we can put to use well.
[ترجمه ترگمان]با تشخیص روابط منطقی در سیستم قرارداد donative در قانون قرارداد، ما می توانیم به خوبی از آن استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]به رسمیت شناختن روابط منطقی در سیستم قرارداد تعهدی در قانون قرارداد، می توانیم از آن استفاده کنیم