furnished

1. a furnished flat to let

آپارتمان مبله برای اجاره

2. half furnished

نیمه مبله

3. opulently furnished rooms

اتاق های آراسته به تجملات

4. they furnished us with food and water

آنان به ما خوراک و آب دادند.

5. a barely furnished room

اتاقی دارای حداقل اثاثیه

6. the house is completely furnished

خانه کاملا مبله است.

7. The room was furnished with carpets and chairs.

[ترجمه ترگمان]اتاق با قالی ها و صندلی ها تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق با فرش و صندلی مجهز شده بود

8. All the rooms were comfortably furnished.

[ترجمه ترگمان]همه اتاق ها به راحتی مبله شده بودند
[ترجمه گوگل]تمام اتاق ها به راحتی مبله شده اند

9. They've furnished the room very simply.

[ترجمه ترگمان]اتاق را خیلی ساده مبله کردند
[ترجمه گوگل]آنها اتاق را بسیار ساده کرده اند

10. They're renting a furnished flat on the third floor.

[ترجمه ترگمان]یک آپارتمان مبله در طبقه سوم اجاره کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها در طبقه سوم مسکن مسکن را اجاره می دهند

11. The room was furnished with a desk and hat stand.

[ترجمه ترگمان]اتاق با میز و کلاه مجهز بود
[ترجمه گوگل]اتاق با میز و کلاه گذاشته شده بود

12. The room was furnished in austere style.

[ترجمه ترگمان]اتاق به سبک معماری مبله شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق به سبک قهوه ای مجهز شده است

13. The parlours of the hotels were well furnished.

[ترجمه ترگمان]اتاق های پذیرایی هتل مبله شده بود
[ترجمه گوگل]سالن های هتل ها به خوبی در حال مبادله بودند

14. The room was furnished with antiques.

[ترجمه ترگمان]اتاق با اثاث عتیقه تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق با عتیقه مجهز شده بود

15. The bathroom is furnished with 2 toilets, 2 showers, and 2 sinks.

[ترجمه ترگمان]حمام با ۲ توالت، ۲ حمام و ۲ حمام مجهز شده است
[ترجمه گوگل]حمام با 2 توالت، 2 دوش و 2 سینک مجهز شده است

انگلیسی به انگلیسی