کلمه جو
صفحه اصلی

polytheism


معنی : چند خدا پرستی، پرستش خدایان متعدد
معانی دیگر : پرستش بیش از یک خدا، شرک، آیین چند خدایی

انگلیسی به فارسی

چند خدا پرستی، پرستش خدایان متعدد


چندگانه، چند خدا پرستی، پرستش خدایان متعدد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: polytheistic (adj.), polytheist (n.)
• : تعریف: the belief in more than one god.

• belief in more than one god, paganism

مترادف و متضاد

چند خدا پرستی (اسم)
polytheism

پرستش خدایان متعدد (اسم)
polytheism

جملات نمونه

1. But for much else in polytheism and monotheism it is of more limited value.
[ترجمه ترگمان]اما برای هر چیز دیگری در polytheism و یکتا بودن، ارزش محدودی دارد
[ترجمه گوگل]اما برای خیلی چیزهای دیگر در چندحوری و توحیدی، از ارزش بیشتری برخوردار است

2. There was some reversion to polytheism and the religion became more magical and ritualistic than ethical.
[ترجمه ترگمان]نوعی بازگشت به polytheism وجود داشت و مذهب magical و ritualistic از اصول اخلاقی شد
[ترجمه گوگل]برخی از تغییرات به چندبعدی وجود داشت و دین جادویی و روحانی تر از اخلاقیات بود

3. Naxi Dongba religion is an original polytheism, Animist beliefs.
[ترجمه ترگمان]دین Dongba یک مذهب اصیل و animist است
[ترجمه گوگل]دین Naxi Dongba یک تکیه گاه اصلی، باورهای Animist است

4. They believe in Tibetan Buddhism or polytheism.
[ترجمه ترگمان]آن ها به بودایی تبت یا polytheism اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]آنها به بودیسم تبتی و یا تکوین اعتقاد دارند

5. As a young man he had a prophetic revelation that led him to preach a new faith in place of the prevailing polytheism.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مرد جوان یک مکاشفه پیشگویی داشت که او را بر آن داشت تا یک ایمان جدید به جای of اصلی را موعظه کند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد جوان او یک وحی نبوی بود که باعث شد او ایمان جدیدی را به جای پرهیزکاران حاکم بگذارد

6. There are passages of the Bible which are compatible with polytheism.
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از انجیل وجود دارند که با polytheism سازگار هستند
[ترجمه گوگل]عبارات کتاب مقدس وجود دارد که سازگار با چندبعدی است

7. Shihchi records, antiquity time, Chu being in vogue witch wind, the people believe in polytheism.
[ترجمه ترگمان]سوابق Shihchi، زمان باستان، زمان باستان، Chu در باد vogue، مردم به polytheism اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]سوابق شیخچی، زمان قدیم، چو بودن در رویا با صدای جادوگر، مردم به چندبعدی اعتقاد دارند

8. Others may note their own comfort and embrace of ambiguity and polytheism ( many gods ).
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر ممکن است به راحتی خود خاطر نشان دهند و از ابهام و ابهام (بسیاری از خدایان)استقبال کنند
[ترجمه گوگل]دیگران ممکن است راحتی خود را متوجه شوند و از ابهام و بی رحمانه (خدایان بسیاری) در آغوش بگیرند

9. If the era of religion, or the one God, or main polytheism, ultra God or Baha'is.
[ترجمه ترگمان]اگر عصر دین یا یک خدا یا polytheism اصلی، خدا یا Baha باشد
[ترجمه گوگل]اگر عصر دین، یا یک خدا، یا کلاهبرداری اصلی، فوق العاده خدا یا بهائیان

پیشنهاد کاربران

شِرک ( Shirk )
در اسلام شرک در برابر توحید قرار دارد و مفهوم آن اعتقاد داشتن به چندخدایی ( وجود چند خدا ) یا فرض نمودن شریک برای خداست. شِرک واژه ای عربی است و به معنی شریک بودن است. شرک تنها گناه نابخشودنی در قرآن عنوان شده است:

�الله شرک به خود را نمی بخشد و گناهان دیگر جز آن را برای هرکه بخواهد می آمرزد. آنکه برای الله شریکی قرار می دهد گناه بسیار عظیمی مرتکب شده است. �


کلمات دیگر: