کلمه جو
صفحه اصلی

arteriole


معنی : سرخرگچه، مویرگ، شریان کوچک، شریانچه
معانی دیگر : (کالبدشناسی) سرخرگچه، شریانچه (از مویرگ بزرگتر و از سرخرگ کوچکتر)

انگلیسی به فارسی

سرخرگچه، مویرگ، شریان کوچک، شریانچه


آرتروز، سرخرگچه، مویرگ، شریان کوچک، شریانچه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: arteriolar (adj.)
• : تعریف: a blood vessel located between an artery and a capillary.

• small artery

مترادف و متضاد

سرخرگچه (اسم)
arteriole

مویرگ (اسم)
arteriole, capillary

شریان کوچک (اسم)
arteriole

شریانچه (اسم)
arteriole

جملات نمونه

1. There were connecting vessels between the villi arteriole and the villi venule at the tip of the villi, and they form a precapillary arteriovenous anastomosis.
[ترجمه ترگمان]There بین the arteriole و the venule در نوک of وجود داشت و آن ها a arteriovenous anastomosis را تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]عروق اتصال بین آرتریل ویلنی و ویلویل ویلول در نوک ویروس وجود دارد و آنها یک آناستوموز عروق کرونری را تشکیل می دهند

2. Experiments have proved that when the arteriole produce durative contraction, skeletal muscle cramps occur, numbness, etc.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها ثابت کرده اند که هنگامی که arteriole منقبض می شوند، انقباض عضلانی اسکلتی رخ می دهد، بی حسی عضلانی اسکلتی، بی حسی و غیره رخ می دهد
[ترجمه گوگل]آزمایشات ثابت کرده اند که وقتی که آرترول تولید انقباض طولی، انسداد عضله اسکلتی رخ می دهد، بی حسی و غیره

3. The arteriole here has an "onion skin" appearance typical of hyperplastic arteriolosclerosis.
[ترجمه ترگمان]The در اینجا ظاهر یک \"پوست پیاز\" از hyperplastic arteriolosclerosis را دارد
[ترجمه گوگل]Arteriole در اینجا یک ظاهر پوستی معمولی برای آرترئیلواسکلروز هیپرپلازی دارد

4. RESULTS:A linear contraction of the arteriole was observed during initial ischemia.
[ترجمه ترگمان]نتایج: در طی ایسکمی اولیه یک انقباض خطی از the مشاهده شد
[ترجمه گوگل]نتایج: انقباض خطی آرتروز در ابتدای ایسکمی مشاهده شد

5. Significance: hypoxic perialveolar arteriole contracts, more blood flows through sufficient ventilation alveolar and carries on effective gas exchange.
[ترجمه ترگمان]اهمیت: hypoxic perialveolar arteriole contracts، جریان خون بیشتر از طریق سیستم تهویه کافی جریان می یابد و مبادله گاز موثر را حمل می کند
[ترجمه گوگل]اهمیت: قراردادهای آئروی پروپیلوئولار هیپوکسیک، جریان خون بیشتر از طریق آلوئولار تهویه مناسب و انتقال گاز موثر است

6. Indeed, efforts to tease out the source of arteriole malfunction led us to our unexpected discovery six years ago.
[ترجمه ترگمان]در واقع، تلاش ها برای شوخی کردن منشا نقص عملکرد نادرست منجر به کشف غیر منتظره ما شش سال پیش شد
[ترجمه گوگل]در واقع، تلاش هایی که برای نابودی منبع سوءتغذیه شریانی انجام داد، ما را به کشف غیر منتظره شش سال پیش منجر شد

7. Microcirculation is the blood circulation between arteriole and veinule.
[ترجمه ترگمان]Microcirculation گردش خون بین arteriole و veinule است
[ترجمه گوگل]Microcirculation گردش خون بین آرتریل و وینول است

8. The property of arteriole as a "resistant vessel" and the efficiency of microvascular network as heat exchanger are also shown.
[ترجمه ترگمان]ویژگی of به عنوان یک \"کشتی مقاوم\" و کارایی شبکه microvascular به عنوان مبدل حرارتی نیز نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]داروی آرترول به عنوان یک مخزن مقاوم و کارآیی شبکه مایع مغزی به عنوان مبدل حرارتی نیز نشان داده شده است

9. The wall of arteriole was destroyed, veins and capillary were dilation and congestion in subcricoid region.
[ترجمه ترگمان]دیواره of نابود شد، veins و مویرگ ها در منطقه subcricoid ایجاد شدند
[ترجمه گوگل]دیواره آرترول نابود شد، رگ ها و مویرگی دایا و انسداد در ناحیه زیرکری کوییدی بود

10. SM promoted blood capillary, arteriole and venule form.
[ترجمه ترگمان]SM ها به صورت capillary، arteriole و شکل venule تبلیغ می کند
[ترجمه گوگل]SM موجب تقویت مویرگهای خون، آرتریل و سلول های ورنول می شود

11. Arteriole -- Small artery.
[ترجمه ترگمان]سرخرگ کوچک - - سرخرگ کوچک
[ترجمه گوگل]آرترول - شریان کوچک

12. The main pathological changes of PAH are vasoconstriction and arteriole organization afterward.
[ترجمه ترگمان]تغییرات pathological اصلی of، vasoconstriction و arteriole بعد از آن هستند
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک اصلی PAH پس از آن، سازگاری بافتی و آرتریول است

13. All will have on the blood flow resistance, while the study found that blood circulation in the main resistance comes from a small artery, arteriole .
[ترجمه ترگمان]همه چیز روی مقاومت جریان خون خواهد بود، در حالی که مطالعه نشان داد که گردش خون در مقاومت اصلی از سرخرگ کوچکی به نام arteriole سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]همه در مقاومت به جریان خون هستند، در حالی که این مطالعه نشان داد که گردش خون در مقاومت اصلی از یک آرتریت کوچک، آرترئیل می آید

پیشنهاد کاربران

بخش سرخرگی مویرگ ، قسمتی از مویرگ که به سمت سرخرگ قرار دارد


کلمات دیگر: