1. We had asparagus tips for dinner.
[ترجمه ترگمان] ما مارچوبه سفارش دادیم واسه شام
[ترجمه گوگل]ما شامپانزه هایی برای شام داشتیم
2. This sauce goes wonderfully well with fish, asparagus or new potatoes.
[ترجمه ترگمان]این سس به نحو عجیبی با ماهی، مارچوبه یا سیب زمینی تازه آشنا می شود
[ترجمه گوگل]این سس با ماهی، مارچوبه یا سیب زمینی جدید به خوبی برخورد می کند
3. Layer the potatoes, asparagus and salmon in the tin.
[ترجمه ترگمان]زیر سیب زمینی، مارچوبه و ماهی قزل آلا توی قوطی
[ترجمه گوگل]لایه ای از سیب زمینی، مارچوبه و ماهی آزاد در قلع
4. Asparagus is reputed to be an aphrodisiac.
[ترجمه ترگمان]معروف به شهرت معروف است
[ترجمه گوگل]مارچوبه شناخته شده است به عنوان یک فلفل دلمه ای
5. I like asparagus soup.
[ترجمه ترگمان] من سوپ مارچوبه رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]من سوپ اسپارگ را دوست دارم
6. Now British asparagus is in season.
[ترجمه ترگمان]حالا مارچوبه انگلیسی در فصل است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اسپارگ بریتانیا در فصل است
7. We have some asparagus for lunch.
[ترجمه ترگمان] یه مقدار مارچوبه واسه ناهار داریم
[ترجمه گوگل]ما برخی از مارچوبه برای ناهار داریم
8. I don't like asparagus.
[ترجمه ترگمان]من مارچوبه دوست ندارم
[ترجمه گوگل]اسپرسو را دوست ندارم
9. When they dressed up, they were more than asparagus pickers, berry pickers and cannery workers.
[ترجمه ترگمان]وقتی لباس می پوشیدند، آن ها بیشتر از مارچوبه و رازک و کارگران کنسروسازی بودند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها لباس پوشیدن، آنها بیش از جمع آوری اسپارگ، جمع آوری توت ها و کارگران قنادی بود
10. Add salmon. 7 Serve with fresh asparagus or broccoli for colour contrast.
[ترجمه ترگمان]ماهی قزل آلا را اضافه کنید ۷ غذا را با مارچوبه و یا بروکلی برای کنتراست رنگی سرو کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن سالمون 7 برای کنتراست رنگی با مارچوبه یا بروکلی تازه سرو کنید
11. Heat the soup and asparagus tips with the white wine in a saucepan.
[ترجمه ترگمان]سوپ و مارچوبه را با شراب سفید در ماهی تابه نشان می داد
[ترجمه گوگل]راهنمایی سوپ و مارچوبه را با شراب سفید در یک ظرف بخورید
12. Think skinny asparagus spears with broccoli tops.
[ترجمه ترگمان]فکر کن asparagus لاغر با tops بروکلی
[ترجمه گوگل]فکر می کنم اسپارگ لاغر با اسپری بروکلی است
13. Planted more blueberries and also asparagus.
[ترجمه ترگمان]زغال آخته و مارچوبه گذاشته
[ترجمه گوگل]زغال اخته بیشتر و همچنین مارچوبه
14. Positive results prompted further trials and asparagus, green peppers, melons, onions, nectarines and pears were also grown.
[ترجمه ترگمان]نتایج مثبت منجر به آزمایش ها بیشتر و مارچوبه، فلفل سبز، هندوانه، پیاز، nectarines و گلابی شد
[ترجمه گوگل]نتایج مثبت موجب شد آزمایش های بیشتر و اسپارگ، فلفل سبز، خربزه، پیاز، نکتار و گلابی نیز رشد کرد