کلمه جو
صفحه اصلی

bullion


معنی : شمش، شمش زر یا سیم
معانی دیگر : (طلا و نقره) شمش، شوشه، خنچه، طلا و نقره به عنوان ماده ی اولیه یا ماده ی خام، (خیاطی) روبان یا نوار یا حاشیه ی مزین به نخ زرین یا سیمین، زر دوزی، سیم دوزی

انگلیسی به فارسی

شمش، شمش زر یا سیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: silver or gold considered simply as a quantity of metal rather than as currency or as a product such as jewelry.

- Millions of dollars in gold bullion were stolen and smuggled out of the country.
[ترجمه ترگمان] میلیون ها دلار در شمش های طلا دزدیده شد و از کشور خارج شد
[ترجمه گوگل] میلیون ها دلار در شمش طلا به سرقت رفته و خارج از کشور قاچاق می شود

(2) تعریف: a trimming of silver or gold threads or lace.

• bars of gold; bars of silver
bullion is gold or silver in the form of lumps or bars.

مترادف و متضاد

شمش (اسم)
bar, ingot, bullion

شمش زر یا سیم (اسم)
bullion

جملات نمونه

1. gold bullion
شمش طلا

2. here bullion is changed into coin
در اینجا شمش تبدیل به سکه می شود.

3. lead bullion
شمش سرب

4. the bullion contained in a silver dollar
مقدار نقره ی موجود در یک سکه ی یک دلاری

5. The gold bullion was transported under police escort.
[ترجمه ترگمان]شمش های طلا تحت محافظت پلیس قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]شمش طلا تحت اسکورت پلیس حمل شد

6. The thieves stole 1000000 in gold bullion.
[ترجمه ترگمان]دزدها او را با شمش طلا دزدیده بودند
[ترجمه گوگل]دزدها 1000000 را در شمش طلا به سرقت بردند

7. It also helps to underpin earnings when the bullion price drops.
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین به پشتیبانی از درآمدها در زمان کاهش قیمت شمش های طلا کمک می کند
[ترجمه گوگل]همچنین وقتی که قیمت سکه ها کاهش می یابد، به درآمد پایین تر کمک می کند

8. That means gold lace, two epaulettes with gold bullion on each and blue cushions.
[ترجمه ترگمان]این یعنی تورهای طلا، دو سردوشی با شمش های طلا روی هر یک و بالش های آبی
[ترجمه گوگل]این به معنای طلای توری، دو تپانچه با شمش طلا در هر کوسن و آبی است

9. All service vehicles apart from bullion and post office vans will also not be allowed to enter the areas between restricted hours.
[ترجمه ترگمان]همه وسایل نقلیه خدمات به غیر از شمش های طلا و پست ها مجاز به ورود به مناطق بین ساعات محدود شده نخواهند بود
[ترجمه گوگل]تمام وسایل نقلیه خدمات جدا از شمشیر و پست های اداری نیز مجاز به ورود به حوزه های بین ساعات محدود نمی باشند

10. Sugar, Boats, Bullion - Gold and Silver, Metal Products and Powder, Scrap.
[ترجمه ترگمان]شکر، قایق، bullion - طلا و نقره، محصولات متال و Powder، Scrap
[ترجمه گوگل]قند، قایق، قراضه - طلا و نقره، محصولات فلزی و پودر، ضایعات

11. Large quantities of bullion are stored in the castle.
[ترجمه ترگمان]مقادیر زیادی از شمش های طلا در قلعه نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]مقادیر زیاد شمش در قلعه ذخیره می شود

12. Kingly instantly award A every carries bullion of one Da Lian.
[ترجمه ترگمان]و بلافاصله همه شمش های طلا را به هر یک از داو ینچی جایزه می ده
[ترجمه گوگل]پادشاه بلافاصله جایزه هر یک حمل شمش از یک دا لیان

13. If a man carry treasure in bullion, or in a wedge of gold, and have none coined into current money, his treasure will not defray him as he travels.
[ترجمه ترگمان]اگر مردی به شمش های طلا یا با یک تکه طلا پول حمل کند، و هیچ یک از این پول را به پول رایج اختصاص نداده باشد، گنج او را به سفر پرداخت نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر یک مرد گنج را در شمشیر و یا در یک طلا طلایی حمل کند و هیچ کس به پول جاری نپردازد، گنج او او را از سفر نگذارد

14. The Study of Bullion from the Tang and Song Dynasty written by a Japanese author sixty or seventy years ago is a very important work on the study of Chinese numismatic history.
[ترجمه ترگمان]مطالعه of از سلسله تانگ و سانگ که توسط یک نویسنده ژاپنی شصت یا هفتاد سال پیش نوشته شده، کار بسیار مهمی در زمینه مطالعه تاریخ numismatic چین است
[ترجمه گوگل]مطالعه بولون از طنز و سلسله آهنگ نوشته شده توسط یک نویسنده ژاپنی شصت و یا هفتاد سال پیش یک کار بسیار مهم در مطالعه تاریخچه تاریخ نگاری چینی است

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

gold bullion

شمش طلا


lead bullion

شمش سرب


Here bullion is changed into coin.

در اینجا شمش تبدیل به سکه می‌شود.


the bullion contained in a silver dollar

مقدار نقره‌ی موجود در یک سکه‌ی یک دلاری



کلمات دیگر: