کلمه جو
صفحه اصلی

bronco


معنی : توسن، اسب کوچک رام نشده
معانی دیگر : (بیشتر در باختر ایالات متحده) اسب یا کره اسب وحشی یا نیمه رام، اسب سوغان گیری نشده

انگلیسی به فارسی

برنکو، توسن، اسب کوچک رام نشده


(جانورشناسی) اسب کوچک رام نشده، توسن


انگلیسی به انگلیسی

• wild horse of the western united states

اسم ( noun )
حالات: broncos
• : تعریف: a wild or semi-tamed horse or pony of western North America.

مترادف و متضاد

توسن (اسم)
bronco, steed

اسب کوچک رام نشده (اسم)
bronco

جملات نمونه

a bucking bronco

اسب نیمه‌وحشی و جفتک‌پران


1. a bucking bronco
اسب نیمه وحشی و جفتک پران

2. This wild bronco bucked its rider in just ten seconds.
[ترجمه ترگمان]این برانکو وحشی در عرض ده ثانیه سوار بر اسب سوار شد
[ترجمه گوگل]این برنکو وحشی تنها در عرض ده ثانیه به سوار خود رسیده است

3. It is like riding a bucking bronco.
[ترجمه ترگمان]انگار سوار برانکو شدم
[ترجمه گوگل]مثل سوار شدن برونکو برقی است

4. In 1966 Ford introduced its first Bronco model, a bare-bones brute that has achieved collector status.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۶ فورد اولین مدل Bronco را معرفی کرد که یک حیوان وحشی استخوان است که به وضعیت collector دست یافته است
[ترجمه گوگل]در سال 1966، فورد اولین مدل برونکو خود را معرفی کرد، یک استخوان استخوان استخوانی است که وضعیت جمع را به دست آورده است

5. Buyers of the Ford Bronco utility vehicle will be entitled to a $ 000 rebate.
[ترجمه ترگمان]خرید وسایل نقلیه متعلق به اتومبیل \"فورد\" به مبلغ ۵۰۰۰ دلار تخفیف داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]خریداران خودروی فورد بررونکو حق دریافت مبلغ 000 دلار را دارند

6. Buster broke broncos. Buster was a bronco buster.
[ترجمه ترگمان]باستر broncos شده باستر سگ bronco بود
[ترجمه گوگل]بسکه برونکوس را شکست Buster یک بارتون برونکو بود

7. It was like a spirited bronco (semi-wild horse) but it was great.
[ترجمه ترگمان]مثل یه برانکو شاد بود (نیمه وحشی)ولی عالی بود
[ترجمه گوگل]مثل یک برنکو روحانی (اسب نیمه وحشی) بود، اما عالی بود

8. Or Deadwood Dick, a South Dakota bronco buster and Indian fighter who was such a great marksman, he could choose a feather in an Indian headdress and knock it out with one shot at full gallop.
[ترجمه ترگمان]یا دیک دیک در داکوتای جنوبی، a جنوبی، fighter جنوبی که چنان تیرانداز ماهری بود، می توانست یک پر را با سر و کله سرخ پوست انتخاب کند و با یک تیر به چهار نعل آن را بزند
[ترجمه گوگل]یا Deadwood دیک، داگوتای جنوبی و برادران جنگنده هند که چنین نوازنده بزرگی بود، او می توانست یک پر در یک کلاه خانم هندی را انتخاب کند و با یک گلوله در گلوله کامل از بین برد

9. This bronco bucked its rider in just ten seconds.
[ترجمه ترگمان]این برانکو در عرض ده ثانیه سوار بر اسب شد
[ترجمه گوگل]این برنکو تنها 10 ثانیه به سوار خود نزدیک شد

10. Bronco riders perform in the famous Calgary Stampede rodeo events ( top right ).
[ترجمه ترگمان]riders سوار در مراسم رودیو در کالگری معروف (راست راست)کار می کنند
[ترجمه گوگل]سواران برونکو در رویدادهای معروف کالگری گرامیداشت روده (در بالا سمت راست) اجرا می شوند

11. Aniston bought her brother Bronco car for Christmas, and he cried.
[ترجمه ترگمان]Aniston برای کریسمس برای برادرش ماشین برانکو خرید و اون گریه کرد
[ترجمه گوگل]آنیستون برادرش برونکو را برای کریسمس خرید، و گریه کرد

12. But evolution can be harnessed a bronco to carry us where we can't go by ourselves.
[ترجمه ترگمان]اما تکامل می تواند یک برانکو را مهار کند تا ما را به جایی ببرد که ما نمی توانیم خودمان به آن برسیم
[ترجمه گوگل]اما تکامل می تواند یک برنکو را برای ما حمل کند که ما نمی توانیم با خودمان برویم

13. The bronco spilt his rider.
[ترجمه ترگمان]برانکو سوار بر اسب نشست
[ترجمه گوگل]برنکو سوار خود را ریخت

14. Boyle said Santos' southbound minivan slid into the northbound lane, where it collided with a Ford Bronco.
[ترجمه ترگمان]بویل به طرف خیابان northbound رفت، جایی که با ماشین فورد برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]بویل گفت که Minivan جنوبی سانتوس به خط شمال غربی حرکت کرد، جایی که با یک فورد برنکو برخورد کرد

پیشنهاد کاربران

کره اسب وحشی


کلمات دیگر: