1. a commodious room
اتاق جادار
2. The apartment is not commodious enough for us.
[ترجمه ترگمان]آپارتمان برای ما به اندازه کافی بزرگ نیست
[ترجمه گوگل]آپارتمان برای ما کافی نیست
3. In 1824 they removed to a more commodious place at Lower Hareston and let Hareston Manor to a succession of tenant farmers.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۲۴، آن ها به یک جای راحتی بیشتر در Hareston پایین رفتند و اجازه دادند ملک اربابی به جانشینی کشاورزان اجاره داده شود
[ترجمه گوگل]در سال 1824 آنها را به یک محل شیک تر در پایین هارستون برده و اجازه دادند هارستون مانور را به دنباله ای از کشاورزان مستاجر
4. A slice of a larger, more commodious room?
[ترجمه ترگمان]یک تکه از یک اتاق بزرگ تر و more؟
[ترجمه گوگل]یک تکه از اتاق بزرگتر و راحت تر
5. It was large, commodious and beautifully fitted out.
[ترجمه ترگمان]آنجا بزرگ بود، جادار و زیبا نصب شده بود
[ترجمه گوگل]این وسیله بزرگ و جامع و زیبا بود
6. It was bright and commodious, with a bevelled mirror set in the wall at one end and incandescent lights arranged in three places.
[ترجمه ترگمان]خانه بزرگ و جادار بود، با یک آینه bevelled که در گوشه دیوار قرار داشت و چراغ های رشته ای در سه قسمت قرار داشت
[ترجمه گوگل]این روشن و جامع بود، با یک آینه دیواری که در یک طرف دیوار نصب شده بود و چراغ های رشته ای در سه مکان قرار داشتند
7. It was a commodious and a diverting life.
[ترجمه ترگمان]این یک زندگی سرگرم کننده و سرگرم کننده بود
[ترجمه گوگل]این یک زندگی کامال و منحرف بود
8. Instead, a comparatively large and commodious chamber with conveniences not enjoyed by the small fry overhead.
[ترجمه ترگمان]در عوض اتاقی بزرگ و جادار با وسایل راحتی و راحتی که از بالا سر برآورده نمی شوند
[ترجمه گوگل]در عوض، یک اتاق نسبتا بزرگ و کامیابی با راحتی که از سر و صدا سرخ شده کوچک لذت نمی برد
9. Rooms are commodious, comfortaBle and airy, each with a specious roofed Balcony overlooking the sea.
[ترجمه ترگمان]اتاق ها تمیزند، comfortable و airy، و هر یک با یک قایق با سقف به ظاهر فریب آمیز مشرف به دریا هستند
[ترجمه گوگل]اتاق ها comfortaBle، راحت و راحت هستند، هر کدام دارای بالکن بالایی با سقف و چشم انداز دریا است
10. Their habitation was not merely respectable and commodious, but even dignified and imposing.
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها نه تنها آبرومند و جادار بود، بلکه با وقار و وقار بود
[ترجمه گوگل]محل سکونت آنها صرفا قابل احترام و کامیابی نبود، اما حتی با شکوه و تحقیر آمیز بود
11. A commodious, clean, bright environment.
[ترجمه ترگمان]یک محیط جادار، تمیز و روشن
[ترجمه گوگل]یک محیط جامع، تمیز و روشن
12. Guestrooms are commodious and well-appointed.
[ترجمه ترگمان]guestrooms خانه راحتی است و به خوبی منصوب شده اند
[ترجمه گوگل]اتاق های عروسی و منصوب می شوند
13. It is a commodious house.
[ترجمه ترگمان]خانه راحتی است
[ترجمه گوگل]این یک خانه شیک است
14. Our house is commodious.
[ترجمه ترگمان]خانه ما جادار است
[ترجمه گوگل]خانه ما کامال است