کلمه جو
صفحه اصلی

draftee


معنی : مشمول
معانی دیگر : (ارتش) فراخوانده، احضار شده به خدمت نظام، سرباز وظیفه

انگلیسی به فارسی

(ارتش) فراخوانده، احضار‌شده به خدمت نظام، سرباز وظیفه


انگلیسی به انگلیسی

• one who is conscripted by the army, inductee
a draftee is someone who has been drafted into his or her country's armed forces; used in american english.

مترادف و متضاد

مشمول (اسم)
draftee, inductee

جملات نمونه

1. Also attending will be those draftees signed after the June 4-6 free-agent draft.
[ترجمه ترگمان]همچنین شرکت کنندگان در خدمت سربازی که پس از خدمت سربازی ۶ - ۴ ژوئن به امضا خواهند رسید، حضور خواهند داشت
[ترجمه گوگل]همچنین حضور آن دسته از اعضای تیمی که پس از پیش نویس آزادی 4-6 ژوئن امضا شده اند خواهد بود

2. Some draftees embark on starvation diets so that they weigh below the acceptable level at the medical.
[ترجمه ترگمان]بعضی از سربازان در حال سوار شدن بر رژیم های غذایی گرسنگی هستند به طوری که آن ها زیر سطح قابل قبولی در پزشکی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای هیئت مدیره در رژیم غذایی گرسنگی قرار می گیرند تا وزن خود را کمتر از سطح قابل قبولی در پزشکی بگیرند

3. Charles Filer and Samuel Thomas were called as ordinary draftees, not as physicians, and both served as corpsmen.
[ترجمه ترگمان]چارلز Filer و سمیوئل توماس به عنوان سربازان وظیفه معمولی شناخته می شدند، نه به عنوان پزشک، و هر دو به عنوان corpsmen خدمت می کردند
[ترجمه گوگل]چارلز فیلر و ساموئل توماس به عنوان مدعیان معمولی، نه به عنوان پزشکان نامیده می شدند و هر دو به عنوان جادوگران خدمت می کردند

4. Shali, as everyone called him, had entered the army as a draftee and risen through the ranks to his current position as the commander of NATO and U. S.
[ترجمه ترگمان]Shali، همان طور که همه او را صدا می زدند، وارد ارتش شدند و به عنوان فرمانده ناتو و یو اس
[ترجمه گوگل]شلی، همانطور که هر کس به نام او بود، به ارتش وارد شد و از مقامات فعلی خود به عنوان فرمانده ناتو و یو اس سی

5. The officer in charge of the program, Colonel Eugene Holmes, told me he was taking me because I would be of greater service to the country as an officer than as a draftee.
[ترجمه ترگمان]افسر مسئول برنامه، سرهنگ Eugene، به من گفت که مرا به این جهت به آنجا می برد که به عنوان یک افسر به عنوان یک افسر به عنوان یک صاحب منصب در کشور خدمت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]افسر مسئول این برنامه، سرهنگ یوجین هولمز، به من گفت که او من را در آغوش گرفته است؛ زیرا من به عنوان یک افسر بیشتر از این به عنوان یک قاتل کمک خواهم کرد

6. One compulsorily enrolled for service, especially in the armed forces; a draftee.
[ترجمه ترگمان]یک سال اجبارا برای خدمت، به خصوص در نیروهای مسلح، ثبت نام کرد
[ترجمه گوگل]یکی به صورت اجباری برای خدمت به ویژه در نیروهای مسلح ثبت نام کرد یک قطار

7. Shali, as everyone called him, had entered the army as a draftee and risen through the ranks to his current position as the commander of NATO and U. S. forces in Europe.
[ترجمه ترگمان]Shali، همان طور که همه او را صدا می زدند، وارد ارتش شدند و به عنوان فرمانده ناتو و یو اس نیروهای اروپا
[ترجمه گوگل]شلی، همانطور که همه او را صدا زدند، به ارتش وارد شد و از مقامات فعلی خود به عنوان فرمانده نیروهای ناتو و نیروهای آمریکایی در اروپا، صعود کرد


کلمات دیگر: