کلمه جو
صفحه اصلی

bulldog


معنی : بول داگ، نوعی سگ بزرگ، برزمین افکندن
معانی دیگر : سگ بولداگ (که موی کوتاه و هیکلی خپله دارد و صورت آن پهن و پر چروک است)، هفت تیر لوله کوتاه، (انگلیس - در دانشگاه های آکسفورد و کمبریج) معاون مبصر، معاون ممتحن، بولداگ مانند، سرسخت، لجوج، بی امان، گاو را برزمین افکندن

انگلیسی به فارسی

نوعی سگ بزرگ، بول داگ، (گاو را) بر زمین افکندن


بولداگ، بول داگ، نوعی سگ بزرگ، برزمین افکندن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a powerful breed of short-haired English dog with short legs, a stocky neck, and strong jaws.

(2) تعریف: a type of revolver or pistol with a short barrel and large caliber.
صفت ( adjective )
• : تعریف: like a bulldog in temperament or strength.

• breed of dog; stubborn person
attack; bully
suggestive of a bulldog, brave, tenacious
a bulldog is a type of dog with a large square head and short hair.

مترادف و متضاد

بول داگ (اسم)
bulldog

نوعی سگ بزرگ (اسم)
bulldog

برزمین افکندن (اسم)
bulldog

جملات نمونه

1. Want to show a bulldog rolling its eyes?
[ترجمه ترگمان]میخوای یه سگ بولداگ چشم هاش رو نشون بدی؟
[ترجمه گوگل]میخواهید بولداگ را به چشمانش نشان دهید؟

2. The beefy chest of a bulldog.
[ترجمه ترگمان]سینه beefy سگ بولداگ:
[ترجمه گوگل]سینه گوسفند بولداگ

3. Like a bulldog it refuses to let go, even when savagely attacked by the desperate victim.
[ترجمه ترگمان]مثل یک سگ بولداگ از رفتن امتناع می کند، حتی وقتی که با شدت وحشیانه به قربانی حمله کرده حمله می کند
[ترجمه گوگل]مانند یک بولداگ آن را رد می کند، حتی زمانی که به شدت توسط قربانی ناامید مورد حمله قرار گرفت

4. But Bulldog has his teeth bared and ready to sink any rival.
[ترجمه ترگمان]اما Bulldog دندان های خود را نشان می دهد و آماده است که هر رقیبی را غرق کند
[ترجمه گوگل]اما بولداگ دندان هایش را تکان می دهد و آماده است تا هر رقیبی را از بین ببرد

5. Lisa settled down with the bulldog clip that held the current day's orders, and Folly picked up the accounts book.
[ترجمه ترگمان]لیزا با گیره bulldog که دستورها روز را حفظ کرده بود و Folly دفتر حساب های جاری را جمع کرده بود، نشست
[ترجمه گوگل]لیزا با کلیپ بولداگ که دستورات روز جاری را برگزار کرده بود، و کلاهبرداری کتاب حساب را به عهده گرفت

6. He looked so crestfallen that Old Bulldog didn't know what to do for a minute.
[ترجمه ترگمان]به قدری ناراحت به نظر می رسید که نمی دانست برای یک دقیقه چه کار کند
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی نگاه کرد که پیر بولداگ نمی دانست چه چیزی برای یک لحظه انجام دهد

7. Thomas Huxley was called Darwin's bulldog, leading to other canine analogies for evolution's defenders.
[ترجمه ترگمان]توماس هاکسلی، سگ بولداگ داروین نام داشت که به مقایسه سگ ها برای مدافعان تکامل منجر شد
[ترجمه گوگل]توماس هاکسلی بولداگ داروین نامیده شده است، که منجر به همجنس گرایی های دیگر برای مدافعان تکامل می شود

8. An English Bulldog dressed is readied or for a dog show in St. Petersburg, Russia.
[ترجمه ترگمان]یک لباس رسمی انگلیسی آماده است یا برای یک نمایش سگ در سن پترزبورگ، روسیه
[ترجمه گوگل]یک بولداگ انگلیسی با لباس آماده یا برای نمایش سگ در سنت پترزبورگ، روسیه است

9. I'm going to get a bulldog.
[ترجمه ترگمان]من دارم یه سگ بولداگ می گیرم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم بولداگ بگیرم

10. One reporter said he looked like a fierce bulldog. Douglas's friends and supporters called him "the little giant. "
[ترجمه ترگمان]یکی از گزارشگران گفت که او یک سگ بولداگ درنده است دوستان و حامیان داگلاس وی را \"غول کوچک\" خواندند
[ترجمه گوگل]یک خبرنگار گفت که او مانند یک بولداگ شدید دیده می شود دوستان و حامیان داگلاس او را 'غول کوچولو' نامیدند '

11. Just take a gander at Beth Larocca's English bulldog, and you'll understand the dog's name.
[ترجمه ترگمان]فقط یک نگاهی به سگ های بولداگ انگلیسی بینداز و اسم این سگ را درک می کنی
[ترجمه گوگل]فقط عجله را در بولداگ انگلیسی بت لاروکا بکشید، و نام سگ را درک خواهید کرد

12. He is the kind of bulldog reporter that you do not find very much these days.
[ترجمه ترگمان]او نوعی سگ بولداگ است که این روزها خیلی چیزها را نمی دانید
[ترجمه گوگل]او نوعی خبرنگار بولداگ است که شما این روزها خیلی زیاد پیدا نمی کنید

13. Glenn Hoddle's side showed a bulldog spirit, personified by bloodied captain Paul Ince, as they battled for the point they needed in a nail-biting goalless draw.
[ترجمه ترگمان]همان طور که آن ها در حال مبارزه با یک میخ تیز و گزنده در حال جنگ بودند، در کنار گلن Hoddle به شکل یک سگ bulldog به وجود آمده بودند
[ترجمه گوگل]طرف Glenn Hoddle یک روح بولداگ را نشان داد، که توسط کاپیتان خونین پل Ince شخصیت داده شده بود، زیرا آنها برای نقشی که مورد نیاز در قرعه کشی بی نظیر ناخن بودند، مبارزه می کردند

14. Styled by William Towns, the Aston Martin Bulldog was ultimately built as a one - off testbed.
[ترجمه ترگمان]استون مارتین Bulldog در نهایت توسط ویلیام شهرها ساخته شد و در نهایت به عنوان یک بس تر آزمایشی تک مرحله ای ساخته شد
[ترجمه گوگل]استالین ساخته شده توسط ویلیام استون، بولدوگ استون مارتین در نهایت به عنوان یک تست باند ساخته شده است

15. Still, that didn't stop this 2-year old English bulldog from beating out 49 others to claim top prize in the 27th annual "Beautiful Bulldog" contest Monday.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این مسابقه دو ساله انگلیسی را متوقف نکرد و ۴۹ تن دیگر را شکست داد تا در مسابقه \"زیبای\" روز دوشنبه \"برنده جایزه برتر\" شرکت کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، این بولداگ 2 ساله انگلیسی را متوقف نکرد تا 49 نفر دیگر را بکشاند تا جایزه دوم را در 27 سالگی رقابت 'بولداگ زیبا' دوشنبه دریافت کنند


کلمات دیگر: