کلمه جو
صفحه اصلی

armorial


معنی : اسلحهای، زرهی
معانی دیگر : اسلحه ای، زرهی

انگلیسی به فارسی

اسلحه‌ای، زرهی


زره پوش، اسلحهای، زرهی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning heraldry or heraldic arms.
اسم ( noun )
• : تعریف: a book about heraldic devices.

• pertaining to heraldry; decorated with a coat of arms

مترادف و متضاد

اسلحه ای (صفت)
armorial

زرهی (صفت)
armorial

جملات نمونه

1. A work on armorial book-stamps remained unpublished.
[ترجمه ترگمان]کار در این مجموعه برای نشان دادن تمبرهای منتشر نشده همچنان منتشر نشده است
[ترجمه گوگل]کار بر روی کتابهای تسلیحاتی همچنان منتشر نشده است

2. Semi-official and unofficial collections include rolls of arms, armorials, ordinaries, work books and papers relating to orders of chivalry.
[ترجمه ترگمان]مجموعه های نیمه رسمی و غیررسمی شامل رول سلاح، armorials، ordinaries، کتاب های درسی و مقالات مربوط به دستورها پهلوانی است
[ترجمه گوگل]مجموعه های نیمه رسمی و غیر رسمی شامل رول اسلحه، اسلحه، مقررات، کتاب های کار و مقالات مربوط به دستورات رقیب

3. Letters came, with armorial seals upon them, though of bearings unknown to English heraldry.
[ترجمه ترگمان]نامه هایی حاکی از مهر و مهر به آن ها نشان داده شد، هر چند که bearings برای نشان اشرافی انگلیسی شناخته شده بود
[ترجمه گوگل]نامه ها، با مهر و موم های زرهی بر آنها، هر چند از بلبرینگ ناشناخته به heraldry انگلیسی آمد

4. The facades of the buildings were adorned with rich armorial bearings, which Rodrigo Vivero had described with admiration in 160
[ترجمه ترگمان]نمای ساختمان ها با نشان نشان خانوادگی که رودریگو Vivero در سال ۱۶۰ با تحسین توصیف کرده بود، تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]نما از ساختمان ها با یاتاقان های غنی غنی شده، که رودریگو ویروو با تحسین در 160

5. This article also proposes directions for future research on the armorial inscriptions on Shang and Zhou dynasties bronze vessels.
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین مسیرهایی را برای تحقیقات آینده در روی the armorial و Zhou و vessels پیشنهاد می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین جهت تحقیقات آینده در مورد کتیبه های زره ​​پوش کشتی های برنزی سلسله شانگ و ژو را پیشنهاد می دهد

6. On one of them, which was a fringed scarf for a dress of ceremony, I saw the armorial bearings of a Noble, and the letter E .
[ترجمه ترگمان]روی یکی از آن ها، که شال گردنی بلندی برای پوشیدن لباس بود، نشان می داد که نشان مخصوص یک دوشیزه نا بل و نامه ای نا است
[ترجمه گوگل]بر روی یکی از آنها، که یک روسری حاشیه ای برای یک لباس مراسم بود، من شاهد زره پوشان یک ریش و نامه الف بودم

7. Boar - A fierce combatant when at bay, and ceases fighting only with its life, and therefore may be properly applied as the armorial bearing of a warrior.
[ترجمه ترگمان]جنگجویی شدید وقتی که در خلیج توقف می کند و تنها با زندگی اش مبارزه می کند، و به همین دلیل ممکن است به درستی به عنوان نشان ویژه یک جنگجو به کار رود
[ترجمه گوگل]قورباغه - جنگجوی شدید هنگامی که در خلیج است و تنها با زندگی خود مبارزه می کند و بنابراین می تواند به عنوان تحمل زره پوش یک جنگجو به درستی اعمال شود

8. She now skipped irreverently from one grave to another; until, coming to the broad, flat, armorial tombstone of a departed worthy- perhaps of Isaac Johnson himself- she began to dance upon it.
[ترجمه ترگمان]او از یک قبر به یک قبر دیگر پرت شده بود؛ تا آن که به روی سنگ صاف و پهن و یک سنگ قبر که شاید یکی از Isaac و شاید اسحاق جانسون بود که از آن جدا شده بود، شروع به رقصیدن کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او از یک گور به سوی دیگر غافلگیر شده است؛ تا زمانی که به مقبره گسترده ای، مسطح، قبر زده شده از یک عزیمت ارزشمند - شاید از اسحاق جانسون خود - شروع به رقص بر روی آن

9. For him who understands how to decipher them, armorial bearings are algebra, armorial bearings have a tongue.
[ترجمه ترگمان]برای او کسی که درک آن ها را درک کند، نشان armorial، جبر، نشان دادن زبان است
[ترجمه گوگل]برای او که می فهمد که چگونه آنها را رمزگشایی می کند، یاتاقان های زرهی جبر هستند، زره پوشان زبان دارند

10. The red ensign flown directly above the blue ensign with Hong Kong armorial bearings.
[ترجمه ترگمان]The سرخ مستقیما از روی the آبی که نشان خانوادگی هنگ کنگ را نشان می داد، فرود آمد
[ترجمه گوگل]پرچم قرمز به طور مستقیم بالای قلمرو آبی با یاتاقانهای سنگی هنگ کنگ پرواز می کند


کلمات دیگر: