1. the prescribed dosage is one teaspoon every hour
میزان تجویز شده،یک قاشق چای خوری در هر ساعت است.
2. Excessive dosage of this drug can result in injury to the liver.
[ترجمه ترگمان]مقدار بیش از حد این دارو می تواند منجر به آسیب به کبد شود
[ترجمه گوگل]دوز بیش از حد این دارو می تواند به آسیب کبد منجر شود
3. He was recommended a high dosage of morphine.
[ترجمه ترگمان]به او مقدار زیادی مورفین توصیه شد
[ترجمه گوگل]او دوز بالای مورفین را توصیه کرد
4. You mustn't exceed the recommended dosage.
[ترجمه ترگمان]شما نباید از داروی تجویز شده چشم پوشی کنید
[ترجمه گوگل]شما نباید از دوز توصیه شده تجاوز کنید
5. The daily dosage is steadily reduced over several weeks.
[ترجمه ترگمان]میزان مصرف روزانه به طور پیوسته در عرض چند هفته کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]دوز روزانه به طور پیوسته در چند هفته کاهش می یابد
6. He held up a hypodermic to check the dosage.
[ترجمه ترگمان]او a را بالا گرفت تا مقدار دارو را بررسی کند
[ترجمه گوگل]او یک زیردریایی را برای بررسی دوز نگهداری کرد
7. The subjects were given quadruple the normal dosage of the drug.
[ترجمه ترگمان]این موضوعات چهار برابر مقدار طبیعی این دارو در نظر گرفته شدند
[ترجمه گوگل]افراد دارای دوز عادی داروی چهار برابر شده بودند
8. The recommended dosage is one tablet every four hours.
[ترجمه ترگمان]مقدار توصیه شده در هر چهار ساعت یک قرص است
[ترجمه گوگل]دوز توصیه شده یک قرص در هر چهار ساعت است
9. His doctor increased the dosage but did not change to a different medication.
[ترجمه ترگمان]دکتر میزان مصرف دارو را افزایش داد اما به یک دارو دیگر تغییر نکرد
[ترجمه گوگل]دکتر او دوز را افزایش داد اما به داروهای دیگر تغییر نکرد
10. The maximum allowable dosage is two tablets a day.
[ترجمه ترگمان]حداکثر مقدار مجاز روزانه دو قرص است
[ترجمه گوگل]حداکثر دوز مصرفی دو قرص در روز است
11. He was put on a high dosage of vitamin C.
[ترجمه ترگمان]او به میزان زیادی از ویتامین C استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او در دوز بالا ویتامین C قرار داده شد
12. The other anticonvulsants should be used in whatever dosage is required to maintain therapeutic blood levels.
[ترجمه ترگمان]The دیگر باید در هر مقدار مورد نیاز برای حفظ سطح خون درمانی مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]سایر داروهای ضد انعقادی باید در هر دوز مورد نیاز برای حفظ سطح خون درمانی مورد استفاده قرار گیرد
13. A given increase in dosage, therefore, may produce a disproportionately large increase of serum level.
[ترجمه ترگمان]افزایش قابل توجه در میزان مصرف، ممکن است افزایش زیادی در سطح سرم ایجاد کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، افزایش داده شده در دوز، ممکن است باعث افزایش بیش از حد سطح سرمی شود
14. Consequently, the drug must be started in low dosage and built up very gradually.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این دارو باید با مقدار کم شروع شود و به تدریج افزایش یابد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، دارو باید با دوز پایین شروع شود و خیلی زود ساخته شود
15. The dosage recommended for vitamin D therapy must be viewed as a general guideline.
[ترجمه ترگمان]مقدار توصیه شده برای درمان ویتامین D باید بعنوان یک راهنمای کلی تلقی شود
[ترجمه گوگل]دوز توصیه شده برای درمان ویتامین D باید به عنوان یک توصیه کلی مورد توجه قرار گیرد