(پزشکی) فقدان حس (معمولا در اثر ضایعات مغزی)، نا ادراکی، نا ادراکی visual agnosia فقدان حس بینایی
agnosia
(پزشکی) فقدان حس (معمولا در اثر ضایعات مغزی)، نا ادراکی، نا ادراکی visual agnosia فقدان حس بینایی
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) فقدان حس (بهطور معمولً در اثر ضایعات مغزی)، نا ادراکی
آگنوزیا
انگلیسی به انگلیسی
• inability or impaired ability to use the senses to recognize objects (psychology)
جملات نمونه
visual agnosia
فقدان حس بینایی
1. visual agnosia
فقدان حس بینایی
2. Can lead poisoning cause visual agnosia?
[ترجمه ترگمان]مسمومیت سرب باعث ادراک پریشی دیداری میشه؟
[ترجمه گوگل]آیا مسمومیت منجر به آگنوزاری دیداری می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا مسمومیت منجر به آگنوزاری دیداری می شود؟
3. Aphasia is characterized by verbal auditory agnosia. Psychological and behavioral abnormalities are very common in children with LKS.
[ترجمه ترگمان]Aphasia با agnosia شفاهی شنیداری مشخص می شود اختلالات روانی و رفتاری در کودکان مبتلا به LKS بسیار رایج هستند
[ترجمه گوگل]Aphasia با آگنوزی شنوایی کلامی مشخص می شود اختلالات روانشناختی و رفتاری در کودکان LKS بسیار رایج است
[ترجمه گوگل]Aphasia با آگنوزی شنوایی کلامی مشخص می شود اختلالات روانشناختی و رفتاری در کودکان LKS بسیار رایج است
4. And so, they may get visual agnosia and lose the ability to recognize objects.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین آن ها ممکن است agnosia دیداری داشته باشند و توانایی تشخیص اشیا را از دست بدهند
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب، آنها ممکن است آگنوزایی بصری را بدست آورند و توانایی تشخیص اشیا را از دست بدهند
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب، آنها ممکن است آگنوزایی بصری را بدست آورند و توانایی تشخیص اشیا را از دست بدهند
5. Dr Duchaine said: "As you'd expect, voice agnosia is most troubling on the telephone when the only other clue available is the conversation.
[ترجمه ترگمان]دکتر Duchaine گفت: \" همانطور که انتظار دارید، وقتی تنها سرنخ دیگر در دسترس است، صدای agnosia از طریق تلفن بسیار مشکل است
[ترجمه گوگل]دکتر دوشین گفت: 'همانطور که انتظار داشتید، آگنوزایای صوتی در تلفن بیشترین مشکل را دارد، زمانی که تنها کلید دیگری که در دسترس است مکالمه است
[ترجمه گوگل]دکتر دوشین گفت: 'همانطور که انتظار داشتید، آگنوزایای صوتی در تلفن بیشترین مشکل را دارد، زمانی که تنها کلید دیگری که در دسترس است مکالمه است
6. There is agnosia and agnosia is a disorder which isn't blindness because the person could still see perfectly well.
[ترجمه ترگمان]There وجود دارد و agnosia یک اختلال است که کور نیست چون فرد هنوز می تواند کاملا خوب ببیند
[ترجمه گوگل]Agnosia و Agnosia یک اختلال است که کوری نیست، زیرا شخص هنوز می تواند کاملا به خوبی ببیند
[ترجمه گوگل]Agnosia و Agnosia یک اختلال است که کوری نیست، زیرا شخص هنوز می تواند کاملا به خوبی ببیند
7. These two texts are both concerned with a patient suffering from visual agnosia. However, the case of each patient is detailed in different genres of writing.
[ترجمه ترگمان]این دو متن هردو به یک بیمار مبتلا هستند که از agnosia بصری رنج می برند با این حال، مورد هر بیمار در ژانرهای مختلف نوشتاری به تفصیل شرح داده می شود
[ترجمه گوگل]این دو متن هر دو مربوط به یک بیمار مبتلا به آگنوزای بصری است با این حال، مورد هر بیمار در ژانرهای مختلف نوشتن دقیق است
[ترجمه گوگل]این دو متن هر دو مربوط به یک بیمار مبتلا به آگنوزای بصری است با این حال، مورد هر بیمار در ژانرهای مختلف نوشتن دقیق است
8. Their eyes are intact but rather what happens in agnosia is they lose the ability to recognize certain things.
[ترجمه ترگمان]چشمانشان دست نخورده است، اما آنچه در agnosia رخ می دهد این است که آن ها توانایی تشخیص چیزهای خاص را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]چشمان آنها دست نخورده است، بلکه این که در آگنوزایی اتفاق می افتد، توانایی تشخیص برخی چیزها را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]چشمان آنها دست نخورده است، بلکه این که در آگنوزایی اتفاق می افتد، توانایی تشخیص برخی چیزها را از دست می دهد
Can lead poisoning cause visual agnosia?
آیا مسمومیت سربی میتواند منجر به فقدان حس بینایی شود؟
پیشنهاد کاربران
فقدان ادراک
agnosia ( روانشناسی )
واژه مصوب: ناشناسایی
تعریف: اختلال یا ناتوانی در تشخیص چیزها به دلیل فقدان توانایی های ادراکی
واژه مصوب: ناشناسایی
تعریف: اختلال یا ناتوانی در تشخیص چیزها به دلیل فقدان توانایی های ادراکی
کلمات دیگر: