1. i was hoping she would say goodbye and go without any dramatics
امیدوار بودم بدون الم شنگه خداحافظی بکند و برود.
2. Angela says she longs to join an amateur dramatics class.
[ترجمه ترگمان]آنجلا \"می گه اون دوست داره به یه کلاس هنر amateur\" ملحق بشه
[ترجمه گوگل]آنجلا می گوید او تمایل دارد تا به یک کلاس آماتور آماتور بپیوندد
3. Rex had no time for her dramatics, and left the room.
[ترجمه ترگمان]رکس \"وقتی برای نمایش her نداره\" و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه گوگل]رکس هیچ زمانی برای نمایشنامه هایش نداشت و اتاق را ترک کرد
4. I've had enough of your dramatics.
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی هنر تو را تجربه کرده ام
[ترجمه گوگل]من به اندازه کافی دراماتیک خودم داشتم
5. His dramatics made all of us laugh.
[ترجمه ترگمان]نمایش نمایش او همه ما را به خنده انداخت
[ترجمه گوگل]نمایشنامه های او همه ما را خنده می کردند
6. The campy dramatics are presented in the style of a live television broadcast.
[ترجمه ترگمان]The dramatics به سبک یک برنامه تلویزیونی زنده نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]نمایشنامه های کمدی در سبک تلویزیونی پخش زنده ارائه می شود
7. I've had enough of Betty's dramatics.
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی بازی در هنر بتی داشتم
[ترجمه گوگل]من به اندازه کافی دراماتیک بتی هستم
8. He had no time to spare for dramatics.
[ترجمه ترگمان]او مجال آن نداشت که در تئاتر بازی کند
[ترجمه گوگل]او وقت نداشت تا برای dramatics صرفه جویی کند
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
10. Jonathan once appeared in a local amateur dramatics production of 'Death of a Salesman'.
[ترجمه ترگمان]جاناتان زمانی در تولید یک فروشنده آماتور محلی به نام مرگ یک فروشنده ظاهر شد
[ترجمه گوگل]جاناتان یک بار در یک نمایشنامه تولید شده دراماتیک محلی 'مرگ یک فروشنده' ظاهر شد
11. Many people went in for writing. music. dramatics and similar activities.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم برای نوشتن رفتند موسیقی فعالیت های مشابه و فعالیت های مشابه
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای نوشتن رفتند موسیقی dramatics و فعالیت های مشابه
12. Many children engage in extracurricular dramatics.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بچه ها با extracurricular dramatics درگیر می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان در نمایشنامه های فوق العاده ای شرکت می کنند
13. She rejected the food without dramatics, or sometimes she threw it into the corners.
[ترجمه ترگمان]بدون اینکه بازی کند، غذاها را رد کرد، یا بعضی وقت ها آن را به گوشه می انداخت
[ترجمه گوگل]او غذا را بدون دراماتیک رد کرد، یا گاهی اوقات آن را به گوشه ها انداخت
14. Your dramatics are not going to change my mind.
[ترجمه ترگمان] هنر تو باعث تغییر عقیده من نمیشه
[ترجمه گوگل]Dramatics شما تغییر ذهن من نیست
15. Jankovic's soap opera dramatics and needless desperate instant replay challenges, were her downfall as the Serbian's actual tennis technique started to fade.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که تکنیک تنیس واقعی صربستان شروع به محو شدن کرد، سریال صابون Jankovic s و instant لازم برای پاسخ به چالش ها، سقوط او بود
[ترجمه گوگل]جینکوویچ در نقش های متفاوتی از اپرا و صلح ناپذیر و ناخوشایند از چالش های فوری بازنگری کرده است