تندر زده، رعد زده، گیج، هاج و واج، رعدزده، صاعقه زده، مات، مبهوت، حیرت زده
thunderstruck
تندر زده، رعد زده، گیج، هاج و واج، رعدزده، صاعقه زده، مات، مبهوت، حیرت زده
انگلیسی به فارسی
تندر زده، رعد زده
مات و مبهوت، گیج، هاج و واج
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: amazed, awed, or stunned.
• مترادف: amazed, astonished, astounded, stunned
• مشابه: aghast, awe-struck, awed, shocked, surprised
• مترادف: amazed, astonished, astounded, stunned
• مشابه: aghast, awe-struck, awed, shocked, surprised
• awe-struck, astounded, stunned
if you are thunderstruck, you are very surprised or shocked; a literary word.
if you are thunderstruck, you are very surprised or shocked; a literary word.
مترادف و متضاد
amazed, astonished
Synonyms: agape, aghast, astounded, awestruck, bowled over, confounded, dazed, dismayed, dumbfounded, flabbergasted, floored, overwhelmed, petrified, shocked, staggered, startled, stunned
جملات نمونه
1. Ruth was thunderstruck when he presented her with an engagement ring.
[ترجمه ترگمان]وقتی او را با حلقه نامزدی معرفی کرد روت از تعجب خشکش زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را با یک حلقه تعاملی به نمایش گذاشت، روفت را لرزاند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را با یک حلقه تعاملی به نمایش گذاشت، روفت را لرزاند
2. She was thunderstruck to hear the news.
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت مانده بود که این خبر را بشنود
[ترجمه گوگل]او خرسند بود که اخبار را بشنود
[ترجمه گوگل]او خرسند بود که اخبار را بشنود
3. Jeff looked thunderstruck when he saw me.
[ترجمه ترگمان]جف وقتی مرا دید، مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]جف وقتی که من را دید دید گرگ خورد
[ترجمه گوگل]جف وقتی که من را دید دید گرگ خورد
4. Contrary to popular myth Darwin was not thunderstruck by the theory of evolution during his voyage on the Beagle.
[ترجمه ترگمان]برخلاف افسانه مشهور داروین از نظریه تکامل در طول سفر خود به the، مبهوت نشده بود
[ترجمه گوگل]بر خلاف اسطوره مشهور، داروین توسط نظریه تکامل در طول سفر خود در Beagle ترسناک نبود
[ترجمه گوگل]بر خلاف اسطوره مشهور، داروین توسط نظریه تکامل در طول سفر خود در Beagle ترسناک نبود
5. They were thunderstruck by this revelation.
[ترجمه ترگمان]آن ها از این کشف متعجب بودند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق این وحی سرگردان شدند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق این وحی سرگردان شدند
6. By all accounts he was thunderstruck when he received it.
[ترجمه ترگمان]با این همه، وقتی آن را دریافت، مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه گوگل]به هر حال او زمانی که آن را دریافت کرد، ریشخند زد
[ترجمه گوگل]به هر حال او زمانی که آن را دریافت کرد، ریشخند زد
7. I was thunderstruck to find out he had been lying the whole time.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت مانده بودم بفهمم که تمام مدت دروغ گفته است
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او تمام زمان دروغ گفتن بود
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او تمام زمان دروغ گفتن بود
8. He fell thunderstruck on a seat.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت روی صندلی افتاد
[ترجمه گوگل]او بر روی یک صندلی خفه شد
[ترجمه گوگل]او بر روی یک صندلی خفه شد
9. Her fans were thunderstruck when she appeared on stage dressed in nothing but feathers.
[ترجمه ترگمان]طرفدارانش وقتی بر روی صحنه ظاهر شدند که جز پر زرق و برق نداشتند، بهت زده بودند
[ترجمه گوگل]طرفداران او هنگامی که روی صحنه ظاهر شدند، در حالی که هیچ چیز جز پرهای ندیده بودند، ریشخند زدند
[ترجمه گوگل]طرفداران او هنگامی که روی صحنه ظاهر شدند، در حالی که هیچ چیز جز پرهای ندیده بودند، ریشخند زدند
10. Describing my feeling, upon seeing it, as thunderstruck would be an understatement.
[ترجمه ترگمان]از دیدن آن در حالی که از دیدن آن وحشت زده بودم، به نظر می رسید که از این موضوع اندکی ناراحت می شوم
[ترجمه گوگل]توصیف احساس من، پس از دیدن آن، به عنوان رعد و برق، می شود تقلید
[ترجمه گوگل]توصیف احساس من، پس از دیدن آن، به عنوان رعد و برق، می شود تقلید
11. We were thunderstruck by the death of the President.
[ترجمه ترگمان]ما از مرگ رئیس جمهور مبهوت شدیم
[ترجمه گوگل]ما با مرگ رییس جمهور سر و کار داشتیم
[ترجمه گوگل]ما با مرگ رییس جمهور سر و کار داشتیم
12. Hallward was thunderstruck. He looked at Dorian Gray in absolute amazement.
[ترجمه ترگمان]Hallward مات و مبهوت مانده بود به دوریان گری نگاه کرد
[ترجمه گوگل]هالوارد رعد و برق بود او به دوریان گری در بی نظیری نگاه کرد
[ترجمه گوگل]هالوارد رعد و برق بود او به دوریان گری در بی نظیری نگاه کرد
13. Petra : We were all thunderstruck when we heard the news.
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار رو شنیدیم هممون مبهوت شدیم
[ترجمه گوگل]پترا همه ما زمانی که اخبار را شنیدیم همه چیز را تکان دادیم
[ترجمه گوگل]پترا همه ما زمانی که اخبار را شنیدیم همه چیز را تکان دادیم
14. She thunderstruck to hear the news.
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت مانده بود که این خبر را بشنود
[ترجمه گوگل]او برای شنیدن این خبر، ریشخندی زد
[ترجمه گوگل]او برای شنیدن این خبر، ریشخندی زد
پیشنهاد کاربران
در شوک فرو رفته
کلمات دیگر: