1. He barked his knuckles on the doorjamb.
[ترجمه ترگمان] He رو روی چارچوب در پارس کرد
[ترجمه گوگل]او دست و پنجه نرم خود را در doorjamb
2. Ugly passion spills over the doorjamb.
[ترجمه ترگمان]شور و شوق زشت و زشت روی the می ریزد
[ترجمه گوگل]شور و شوق زشت بر روی doorjamb
3. She kept one hand on the doorjamb ; the other reached for a small box on the wall.
[ترجمه ترگمان]دستش را روی چارچوب در گذاشت و دست دیگرش جعبه کوچکی را روی دیوار گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک دست را روی درب نگه داشت؛ دیگر برای یک جعبه کوچک بر روی دیوار رسیده است
4. If you stand under a doorway and the doorjamb falls forward or backward you will be crushed by the ceiling above.
[ترجمه ترگمان]اگر زیر یک در بایستید و چارچوب در به جلو یا عقب می افتد، از سقف بالای سر شما خرد خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر زیر یک درگاه ایستاده اید و درب به جلو یا عقب می افتد، سقف بالا را خرد می کنید
5. He was torn backwards, his hands flailing, and he got a grip on the doorjamb.
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد، دست هایش را تکان داد و چارچوب در را فشار داد
[ترجمه گوگل]او به عقب پاره شد، دستانش را خیس کرد، و دستش را روی درب خانه گرفت
6. Keeping the needs of an iPod user in mind, Jordan later added a patented system to keep wires from dangling off clothing and getting tangled in a doorjamb or other device.
[ترجمه ترگمان]با نگه داشتن نیازهای یک کاربر آی پد در ذهن، جردن بعدا یک سیستم انحصاری اضافه کرد تا سیم را از لباس های آویزان نگه دارد و در دستگاه doorjamb یا وسایل دیگر گیر کند
[ترجمه گوگل]در ادامه نیازهای یک کاربر آی پاد، اردن یک سیستم ثبت اختراع را اضافه کرد تا سیم را از بیرون کشیدن لباس و در داخل یک جیب یا دستگاه دیگر درهم بشکند
7. How? If you stand under a doorway and the doorjamb falls forward or backward you will be crushed by the ceiling above.
[ترجمه ترگمان]چطور؟ اگر زیر یک در بایستید و چارچوب در به جلو یا عقب می افتد، از سقف بالای سر شما خرد خواهد شد
[ترجمه گوگل]چطور؟ اگر زیر یک درگاه ایستاده اید و درب به جلو یا عقب می افتد، سقف بالا را خرد می کنید
8. A moment later, he rounded the corner, rolling his shoulders and then scratching his back on the doorjamb like a bear against a tree.
[ترجمه ترگمان]یک لحظه بعد، او گوشه را دور زد، شانه هایش را چرخ داد و بعد پشتش را به چارچوب در تکیه داد، مثل یک خرس در مقابل یک درخت
[ترجمه گوگل]یک لحظه بعد، او را از گوشه خارج کرد، شانه هایش را تکان داد و سپس پشتش را بر روی یک درخت مانند خرس بر روی یک درخت فرو کرد