1. the oil lobby
گروه فشار نفت
2. i met him in the lobby of the hotel
در سرسرای هتل او را ملاقات کردم.
3. those found loitering in the hotel lobby will be kicked out
کسانی که در سرسرای هتل می پلکند اخراج خواهند شد.
4. dickers which are being discussed in the lobby of the parliament
بده و بستان هایی که در سرسرای پارلمان مورد مذاکره قرار می گیرد
5. during the intermission, we went to the lobby
در طی میان پرده به سرسرا(ی تالار) رفتیم.
6. rich ladies were prancing in the hotel lobby
خانم های پولدار در سرسرای هتل می خرامیدند.
7. they asked me to repair to the hotel lobby immediately
از من خواستند فورا به سرسرای هتل بروم.
8. reporters corralled the senator in a corner of the lobby
خبرنگاران سناتور را در گوشه ی سرسرا گیر انداختند.
9. Mary is in the lobby of Asian Hotel.
[ترجمه ترگمان]مری در لابی هتل آسیایی است
[ترجمه گوگل]مری در لابی هتل آسیایی است
10. We chatted happily in the lobby.
[ترجمه ترگمان]ما با خوشحالی تو لابی حرف زدیم
[ترجمه گوگل]ما با خوشحالی در لابی صحبت کردیم
11. The anti-smoking lobby has steadily gained ground in the last decade.
[ترجمه ترگمان]لابی ضد سیگار در دهه گذشته به طور پیوسته در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]لابی ضد سیگار کشیدن به طور مداوم در دهه گذشته به دست آمده است
12. Reporters and photographers were crowded into the lobby.
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران و عکاسان در لابی ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران و عکاسان به لابی منتقل شدند
13. Villagers have organized a lobby for improved local facilities.
[ترجمه ترگمان]روستائیان برای بهبود امکانات محلی یک لابی را سازماندهی کرده اند
[ترجمه گوگل]روستاییان یک لابی برای بهبود امکانات محلی سازماندهی کرده اند
14. We glitzed up the lobby with a couple of fountains and a bird cage.
[ترجمه ترگمان]با دوتا فواره و یک قفس پرنده از راهرو بالا رفتیم
[ترجمه گوگل]ما با لابی با چند چشمه و یک قفس پرنده گلابی کردیم
15. The film star held court in the hotel lobby.
[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم را در لابی هتل نگهداری کرد
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم دادگاه در لابی هتل برگزار شد
16. The anti-nuclear lobby is/are becoming stronger.
[ترجمه ترگمان]لابی ضد هسته ای در حال قوی تر شدن است
[ترجمه گوگل]لابی ضد هسته ای قوی تر شده است
17. The group is trying to lobby against higher taxes.
[ترجمه ترگمان]این گروه می کوشد تا با مالیات های بیشتر رایزنی کند
[ترجمه گوگل]این گروه تلاش می کند تا مالیات های بالاتر را لابی کند