کلمه جو
صفحه اصلی

open fire


1- آغاز به تیر اندازی کردن، تیر انداختن 2- آغاز کردن، شروع کردن

انگلیسی به فارسی

آتش را باز کن


انگلیسی به انگلیسی

• begin shooting

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تنش روباز

جملات نمونه

1. The officer was forced to give orders to open fire at the crowd.
[ترجمه ترگمان]افسر ناچار شد دستور دهد که به جمعیت تیراندازی کنند
[ترجمه گوگل]افسر مجبور شد دستورات خود را به آتش بسپرد

2. They regrouped and were ordered to open fire.
[ترجمه ترگمان]دوباره به هم پیوستند و دستور دادند که آتش بگشایند
[ترجمه گوگل]آنها گروه بندی شدند و دستور دادند آتش را باز کنند

3. The officer commandedhis men to open fire.
[ترجمه ترگمان] مامور \"commandedhis\" مردا رو به آتیش باز می کنه
[ترجمه گوگل]افسر فرمانده این مردان را به آتش کشید

4. He ordered his men to open fire.
[ترجمه ترگمان]به مردانش دستور داد که آتش باز کنند
[ترجمه گوگل]او به مردان خود دستور داد تا آتش بسوزند

5. An open fire was burning in the front room.
[ترجمه ترگمان]در اتاق جلویی بخاری روشن بود
[ترجمه گوگل]یک اتاق باز در آتش سوزانده شد

6. We roasted chestnuts on the open fire.
[ترجمه ترگمان]ما روی آتش open شاه بلوط برشته شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما کوارتز را بر روی آتش باز کردیم

7. Sikh gunmen open fire on students.
[ترجمه ترگمان]مردان مسلح سیک به روی دانش آموزان آتش گشودند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح سیک برای دانش آموزان باز می شوند

8. Never stand over an open fire as Victorian fathers used to do.
[ترجمه ترگمان]هیچ گاه مانند پدران دوره ویکتوریا که عادت به این کار داشتند، بر روی یک آتش باز می ایستند
[ترجمه گوگل]هرگز بر سر آتش سوزی ایستادن نکنید زیرا پدران ویکتوریا از آن استفاده می کردند

9. We roasted marshmallows over the open fire.
[ترجمه ترگمان]روی آتش open کباب می کردیم
[ترجمه گوگل]ما بیش از آتش سوزان سرخ کردیم

10. Any kind of open fire needs a considerable volume of fuel to keep it alight.
[ترجمه ترگمان]هر نوع آتش سوزی باز نیازمند حجم قابل توجهی از سوخت برای روشن نگه داشتن آن است
[ترجمه گوگل]هر گونه آتش باز باید حجم قابل توجهی از سوخت را احیا کند

11. Do not throw rubbish on to an open fire in the living room.
[ترجمه ترگمان]چرت و پرت نگو و توی اتاق نشیمن آتش نزن
[ترجمه گوگل]در اتاق نشیمن به یک آتش باز نزنید

12. The cosy bar has an open fire.
[ترجمه ترگمان]بار دنج یک بخاری باز دارد
[ترجمه گوگل]نوار گنبد یک آتش باز دارد

13. Do not try to draw up an open fire with a sheet of newspaper.
[ترجمه ترگمان]سعی نکنید با یک ورق کاغذ شروع به آتش زدن کنید
[ترجمه گوگل]سعی نکنید یک آتش باز با ورق روزنامه بسازید

14. Weakening, McNall bellowed at Findley to open fire.
[ترجمه ترگمان]McNall فریاد زد: weakening، McNall را باز کنید
[ترجمه گوگل]ضعف، McNall در Findley در آتش افتاد

پیشنهاد کاربران

شومینه

شلیک کردن، تیر اندازی کردن، به گلوله بستن، به رگبار بستن

شومینه روباز. شومینه ای که شیشه یا حائل ندارد

( شومینه سنتی ) : open fire یا open fireplace


انواع شومینه در زبان فارسی:👇
شومینه سنتی
شومینه ایستاده
شومینه دیواری
شومینه توکار
شومینه رومیزی
شومینه معلق
شومینه دو طرفه
شومینه کنجی
شومینه محفظه شیشه ای
کوره چوب سوز
شومینه طاقچه دار
شومینه دیوار تلویزیون

آتش گشودن
To open fire at demonstrators
به معترضین آتش گشودن


کلمات دیگر: