فرودگاه، اسکله، پاگرد، صفه میان دو ردیف از پلکان
landing place
فرودگاه، اسکله، پاگرد، صفه میان دو ردیف از پلکان
انگلیسی به فارسی
محل فرود
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] محل توقف - محل فرود
جملات نمونه
1. They travelled to faraway lands/places.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرزمین های دور دست سفر کردند
[ترجمه گوگل]آنها به سرزمین ها / مکان های دور سفر کردند
[ترجمه گوگل]آنها به سرزمین ها / مکان های دور سفر کردند
2. Viking was gently warped into the landing place where she was soon securely moored with her bow overhanging the rocks.
[ترجمه ترگمان]Viking به آرامی به محل فرود آمده بودند، جایی که او به زودی با کمان خود در کنار صخره ها لنگر انداخته بود
[ترجمه گوگل]وایکینگ به آرامی به محل فرود که در آن او به زودی به طور ایمن با قایق خود را بر روی سنگ غرق شده اسکله
[ترجمه گوگل]وایکینگ به آرامی به محل فرود که در آن او به زودی به طور ایمن با قایق خود را بر روی سنگ غرق شده اسکله
3. Our shore controls continued to watch the original landing place.
[ترجمه ترگمان]کنترل ساحلی ما همچنان به تماشای محل فرود اصلی خود ادامه دارد
[ترجمه گوگل]کنترل ساحل ما همچنان به تماشای محل فرود اصلی ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]کنترل ساحل ما همچنان به تماشای محل فرود اصلی ادامه می دهد
4. You'd need the landing place.
[ترجمه ترگمان]تو به محل فرود نیاز داری
[ترجمه گوگل]شما به محل فرود نیاز دارید
[ترجمه گوگل]شما به محل فرود نیاز دارید
5. A landing place or pier where ships may tie up and load or unload.
[ترجمه ترگمان]محل فرود یا اسکله که کشتی ها ممکن است در آن بارگیری و بارگیری شوند یا تخلیه کنند
[ترجمه گوگل]یک محل فرود یا اسکله که در آن کشتی ها ممکن است به هم چسبیده و بارگیری یا بارگیری کنند
[ترجمه گوگل]یک محل فرود یا اسکله که در آن کشتی ها ممکن است به هم چسبیده و بارگیری یا بارگیری کنند
6. We must have effective control over the conquered landing place.
[ترجمه ترگمان]ما باید کنترل موثر بر روی محل فرود فتح داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید کنترل موثر بر محل فرود فتح داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید کنترل موثر بر محل فرود فتح داشته باشیم
7. The first landing place in 196
[ترجمه ترگمان]اولین فرود در سال ۱۹۶
[ترجمه گوگل]اولین محل فرود در سال 196
[ترجمه گوگل]اولین محل فرود در سال 196
8. Our brief but interesting tour completed we returned to the landing place, negotiating the slippery descent with caution.
[ترجمه ترگمان]سفر مختصر اما جالب ما کامل شد و ما به محل فرود برگشتیم و در حال مذاکره بر روی سراشیبی لغزنده با احتیاط
[ترجمه گوگل]تور کوتاه و جالب ما به پایان رسید، ما به محل فرود برگشتیم، با احتیاط مذاکره می کنیم
[ترجمه گوگل]تور کوتاه و جالب ما به پایان رسید، ما به محل فرود برگشتیم، با احتیاط مذاکره می کنیم
9. Cernan and Schmitt landed in a valley almost directly north of the Apollo Eleven landing place.
[ترجمه ترگمان]Cernan و اشمیت در دره ای واقع در شمال محل فرود آپولو ۱۱ فرود آمدند
[ترجمه گوگل]Cernan و Schmitt در یک دره تقریبا به طور مستقیم در شمال اپیولوس الیزن فرود آمدند
[ترجمه گوگل]Cernan و Schmitt در یک دره تقریبا به طور مستقیم در شمال اپیولوس الیزن فرود آمدند
10. The important thellong is to have a meta, a landing place to reach.
[ترجمه ترگمان]نکته مهم این است که باید یک فرا رسیدن داشته باشد، یک نقطه فرود برای رسیدن
[ترجمه گوگل]مهم این است که یک متا، یک محل فرود برای رسیدن به
[ترجمه گوگل]مهم این است که یک متا، یک محل فرود برای رسیدن به
11. It passes by the temple of the village and the market at the river landing place.
[ترجمه ترگمان]این جاده توسط معبد روستا و بازار در محل فرود رودخانه عبور می کند
[ترجمه گوگل]این توسط معبد روستا و بازار در محل فرود رودخانه عبور می کند
[ترجمه گوگل]این توسط معبد روستا و بازار در محل فرود رودخانه عبور می کند
کلمات دیگر: