1. the law of nations, the great ligament of mankind
قانون بین المللی،پیوند عمده ی بشریت
2. He's snapped a ligament in his knee.
[ترجمه ترگمان]اون یک رباط تو زانوش پاره شده
[ترجمه گوگل]او یک رباط در زانو زده است
3. He tore a ligament in his left knee.
[ترجمه ترگمان]اون رباط رو با زانوی چپش پاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک رباط در زانو چپ خود را قطع کرد
4. She tore ligament in her ankle while she was playing squash.
[ترجمه ترگمان] وقتی که اون داشت اسکواش بازی می کرد، ligament رو پاره کرد
[ترجمه گوگل]او در حالی که اسکواش بازی میکرد، رباط را در مچ پا شکست
5. He suffered ligament damage in his hand two weeks ago in Palm Springs that required cortisone shots.
[ترجمه ترگمان]او دو هفته پیش در پالم اسپرینگز خیلی آسیب دیده بود که نیاز به شلیک هوایی داشت
[ترجمه گوگل]او دو هفته پیش در پالم اسپرینگز آسیب دید که رگ های خونی را در دست داشت و نیاز به کورتیزون داشت
6. After the game, she tearfully spoke of possible ligament damage.
[ترجمه ترگمان]پس از بازی، او با چشمانی اشکبار از آسیب رباط احتمالی سخن گفت
[ترجمه گوگل]پس از بازی، او به طرز زشتی از صدمه احتمالی رباط ها سخن گفت
7. A pin was inserted to stabilize the ligament, and scar tissue from the previous injury had to be cleared.
[ترجمه ترگمان]یک پین برای ثابت کردن رباط قرار داده شد و بافت زخم ناشی از آسیب قبلی باید پاک سازی شود
[ترجمه گوگل]یک پین برای تثبیت لگن وارد شد و بافت زخم از آسیب قبلی باید پاک شود
8. In November 199 Jones suffered ligament and joint damage to his left ring finger in a dirt-bike accident.
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر ۱۹۹ جونز به رباط صدمه زد و ضربه مفصلی به انگشت سمت چپ خود در یک تصادف با دوچرخه خورد
[ترجمه گوگل]در نوامبر 199 جونز رنج و آسیب مفصلی به انگشت حلقه چپ خود را در حادثه دوچرخه خاک رنج می برد
9. Chris tore a ligament in his right elbow.
[ترجمه ترگمان]ک-- ری - - س \"یه لخته توی آرنج راستش پاره کرد\"
[ترجمه گوگل]کریس یک رباط در آرنج راست خود را ریخت
10. Jurkovic suffered a torn medial collateral ligament in his left knee and missed the rest of the game.
[ترجمه ترگمان]Jurkovic درد شدیدی را در زانوی چپش سوراخ کرد و بقیه بازی را از دست داد
[ترجمه گوگل]جورکویچ رنج مچ دست را در زانو چپ خود رنج می برد و بقیه بازی را از دست داد
11. I've torn a ligament.
[ترجمه ترگمان]من یه رباط رو پاره کردم
[ترجمه گوگل]من یک رباط پاره کردم
12. Semenik tore the anterior cruciate ligament in his left knee Saturday.
[ترجمه ترگمان]Semenik رباط صلیبی جلویی را روز شنبه در زانوی چپ خود پاره کرد
[ترجمه گوگل]Semenik صبح زانوی چپ خود رباط متقاطع قدامی را قطع کرد
13. The damage was so severe that doctors repaired the tattered left knee with a cadaver ligament.
[ترجمه ترگمان]خسارت چنان شدید بود که پزشکان زانوی چپ را با رباط محل جسد تعمیر کردند
[ترجمه گوگل]آسیب شدید شد که پزشکان زخم پاره شده چپ با یک رباط کاداور را تعمیر کردند
14. Flanker Len Dineen received a broken ankle, and no. 8 Victor Donnelly knee ligament damage.
[ترجمه ترگمان]لن dineen مچ پا شکسته ای را دریافت کرد و نه ۸ ویکتور Donnelly به رباط آسیب وارد می کند
[ترجمه گوگل]لن دینن Flanker یک مچ پا شکسته دریافت کرد و هیچ 8 ویکتور دونلی آسیب رباط زانو
15. Meanwhile, defender Graham Hill, sidelined since the start of the season by knee ligament damage, has resumed full training.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، مدافع گراه ام هیل، که از آغاز فصل با آسیب رباط زانو به حاشیه رانده شده است، آموزش های کامل را ازسر گرفته است
[ترجمه گوگل]در همین حال، گراهام هیل مدافع، از ابتدای فصل با آسیب لثه زانو کنار گذاشته است، آموزش کامل را از سر گرفته است