کلمه جو
صفحه اصلی

launch pad


(برای پرتاب موشک و غیره) سکوی پرتاب، پرتابگاه (launching pad هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(برای پرتاب موشک و غیره) سکوی پرتاب، پرتابگاه (launching pad هم می‌گویند)


پد پرتاب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the platform or base from which a rocket, guided missile, or space vehicle is launched.

• platform from which a rocket is sent into the air
platform from which a rocket is launched into the air; starting point; something that serves to initiate another action or situation

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سکوی پرتاب

مترادف و متضاد

platform for vehicle launch


Synonyms: firing table, launching pad, launching platform, launching rack, rocket platform


جملات نمونه

1. Wimbledon has been a launch pad for so many players.
[ترجمه ترگمان]ویمبلدون برای بسیاری از بازیکنان یک سکوی پرتاب بوده است
[ترجمه گوگل]ویمبلدون یک پلت فرم پرتاب برای بسیاری از بازیکنان است

2. She regards the job as a launch pad for her career in the media.
[ترجمه ترگمان]او این شغل را یک سکوی پرتاب برای حرفه خود در رسانه ها می داند
[ترجمه گوگل]او این کار را به عنوان یک راه اندازی برای کار خود در رسانه ها در نظر می گیرد

3. The rocket blew up on the launch pad.
[ترجمه ترگمان]راکت روی سکوی پرتاب منفجر شد
[ترجمه گوگل]موشک در پلت فرم پرتاب منفجر شد

4. Neighbours, the show that was her launch pad, might have to be jettisoned.
[ترجمه ترگمان]همسایگان، نمایشی که محل پرتاب او بود، ممکن است به دنبال یک مکان امن باشند
[ترجمه گوگل]همسایگان، نشان می دهد که راه اندازی او، ممکن است مجبور به تخلیه شود

5. Atlantis, resting on a Kennedy Space Center launch pad in Florida, has similar boosters.
[ترجمه ترگمان]آتلانتیس، که در مرکز راه اندازی مرکز فضایی کندی در فلوریدا قرار دارد، دارای تقویت کننده های مشابه نیز می باشد
[ترجمه گوگل]آتلانتیس، با استقرار در مرکز فضایی کندی در فلوریدا، دارای تقویت کننده های مشابه است

6. The fully fuelled Saturn V sitting on the launch pad had a total mass some 5times that of the Apollo spacecraft.
[ترجمه ترگمان]زحل، که به طور کامل سوخت، بر روی سکوی پرتاب، حدود ۵ برابر سفینه آپولو ۸ قرار داشت
[ترجمه گوگل]به طور کامل سوخت زحل پنجم که روی پد پرتاب قرار داشت، حدود 5 برابر فضاپیمای آپولو بود

7. Iranian television showed the rocket on its desert launch pad, but did not show the actual lift-off . Few details were available about the rocket or its payload.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون ایران این موشک را در سکوی پرتاب desert نشان داد، اما the واقعی را نشان نداد جزئیات کمی در مورد راکت و بار مفید آن در دسترس بود
[ترجمه گوگل]تلویزیون ایران رادیو را در پلت فرم راهپیمایی کویر خود نشان داد، اما نشان نداد که واقعا آغاز شود اندکی جزئیات در مورد موشک و یا بارگیری آن در دسترس بود

8. It's a launch pad for the most exciting new products, designs and trends.
[ترجمه ترگمان]این یک سکوی پرتاب برای هیجان انگیزترین محصولات، طرح ها و گرایش ها جدید است
[ترجمه گوگل]این یک پلت فرم پرتاب برای محصولات هیجان انگیز جدید، طرح ها و روند است

9. The rocket exploded on the launch pad, burning alive and asphyxiating engineers, designers and officials.
[ترجمه ترگمان]راکت بر روی سکوی پرتاب منفجر شد و مهندسان، طراحان و مقامات را به آتش کشید
[ترجمه گوگل]این موشک منفجر شده در پلت فرم راه اندازی، سوختن مهندسان، طراحان و مسئولان زنده و آسیب دیده

10. The biggest concern is whether the launch pad was damaged lighting strike.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین نگرانی این است که آیا سکوی پرتاب آسیب دیده است یا نه
[ترجمه گوگل]بزرگترین نگرانی این است که آیا پد پرتاب اعتصاب نوردهی آسیب دیده است

11. The rocket was exposed to the vagaries of the weather, and the launch pad was blocked for long periods of time.
[ترجمه ترگمان]این موشک در معرض the هوا قرار داشت و سکوی پرتاب برای مدتی طولانی مسدود شده بود
[ترجمه گوگل]موشک در معرض غوغای آب و هوا قرار گرفت و پرتاب برای مدت زمان طولانی مسدود شد

12. Surely these forces can not result in the ship crawling off the launch pad?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا این نیروها نمی توانند منجر به سینه خیز رفتن کشتی از سکوی پرتاب شوند؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا این نیروها نمیتوانند کشتی را که از پد پرتاب خزنده است، بیاندازند؟

13. However, the rocket was not allowed to leave the launch pad until full thrust was developed by each engine.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این راکت مجاز به ترک محل پرتاب تا زمانی که نیروی رانشی کامل توسط هر موتور ایجاد شود، مجاز نبود
[ترجمه گوگل]با این حال، موشک مجاز به ترک پد پرتاب تا زمانی که نیروی کامل توسط هر موتور توسعه داده شد

14. But there are signs that the protest may be the launch pad for a powerful and broadly based opposition.
[ترجمه ترگمان]اما نشانه هایی وجود دارد مبنی بر این که این اعتراض می تواند سکوی پرتاب برای یک اپوزیسیون قدرتمند و گسترده باشد
[ترجمه گوگل]اما نشانه هایی وجود دارد که اعتراض ممکن است راه اندازی یک مخالف قدرتمند و گسترده است

15. Here the air-lock doors of a cargo bay; there a communications nacelle, a launch pad, a service hatch.
[ترجمه ترگمان]در اینجا دره ای بسته یک خلیج باری، یک مرکز ارتباطات، یک سکوی پرتاب، یک دریچه خدمات
[ترجمه گوگل]در اینجا درب های هوای قفل یک بار محموله؛ وجود دارد ارتباطات nacelle، یک پلت فرم راه اندازی، خدمه خدمات

پیشنهاد کاربران

محوطه پرتاب موشک

گفتگو

سکوی پرتاب

۱. سکوی پرتاب
۲. صفحه کلید رنگارنگی که در موسیقی۰ و خصوصاً آهنگ سازی نقش داره
۳. لانچ پد ( به انگلیسی: Launchpad ) نام یک وب سایت اینترنتی و همچنین یک نرم افزار مبتنی بر وب است که به کاربران این امکان را می دهد که نرم افزارهای آزاد خود را در آن گسترش و توسعه دهند . لانچ پد توسط شرکت کنونیکال پشتیبانی و توسعه داده می شود. این در حالیست که عملاً هر کسی می تواند در توسعهٔ آن کمک کند. در ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۹ کدهای لانچ پد تحت مجوز گنو Affero General Public License انتشار داده شد.


? Is launchpad a real instrument

The Launchpad isn't technically an instrument - that is, it doesn't make any sound itself in the way that a piano or guitar would. The Launchpad is a MIDI controller - that is, it sends data to the computer you connect it to.


کلمات دیگر: