کلمه جو
صفحه اصلی

marshland


سرزمین باتلاقی، سرزمین مردابی، لش آبگاه

انگلیسی به فارسی

سرزمین باتلاقی، سرزمین مردابی، لشآبگاه


مارشال


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an area largely consisting of marshes or swamps.

• swamp land; area characterized by marshes

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین ماندابی - زمین شوره زار
[زمین شناسی] زمین باتلاقی

جملات نمونه

1. You can't actually drink the water from the marshland. But you can distil it.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید آب را از باتلاق های آب بنوشید اما شما می توانید آن را انکار کنید
[ترجمه گوگل]شما در واقع نمیتوانید از آب شور استفاده کنید اما شما می توانید آن را تمیز کنید

2. The journey across the marshland had seen three khthons swallowed in the quicksand.
[ترجمه ترگمان]سفر در آن سوی تالاب سه khthons را دیده بودند که در ماسه فرورفته بودند
[ترجمه گوگل]سفر در سرتاسر جزیره، سه کوتون فرو ریخته شده در سیلندر دیده بود

3. Most of the surrounding marshland had fallen to the crippling infection.
[ترجمه ترگمان]بیشتر زمین اطراف به این عفونت فلج کننده سقوط کرده بود
[ترجمه گوگل]بیشتر مناطق مرجانی اطراف آن را به عفونت های مضر فروختند

4. The North Star was rolling past the wooded marshland on the northern part of the island to the Jurong Road.
[ترجمه ترگمان]ستاره شمالی در حال گذر از باتلاق های پوشیده از درخت در قسمت شمالی جزیره تا جاده Jurong بود
[ترجمه گوگل]ستاره شمالی در قسمت شمالی جزیره به جورونگ جاده ای را به سمت نردبان جنگلی راند

5. The peaty lowlands were still mainly marshland. Small families or tribes hunted and hid in huts in the forest.
[ترجمه ترگمان]زمین های پست peaty عمدتا مردابی بودند خانواده های کوچک یا قبایل شکار شده و در کلبه ها در جنگل پنهان شدند
[ترجمه گوگل]پایین ترین مناطق ساحلی هنوز عمدتا مرسلن بودند خانواده های کوچک یا قبیله ها در جنگل شکار و مخفی شده اند

6. He bought the light and many acres of marshland and salting surrounding it.
[ترجمه ترگمان]او نور و چند جریب زمین باتلاقی را خرید و نمک زده اطراف آن را کشت
[ترجمه گوگل]او نور و بسیاری از هکتار از مراتع را خریداری کرده و آن را در اطرافش فروخت

7. Then the odd whitewashed marshland cottage stands strangely palpable, as if it could be plucked from the scene and held for ever.
[ترجمه ترگمان]سپس آن کلبه کثیف سفید رنگ، به طرز عجیبی قابل لمس است، انگار که آن را از صحنه بیرون اورده باشند و برای همیشه نگه دارند
[ترجمه گوگل]پس از آن کلبه سفید پوشیده شده سفید پوشیده می شود به طرز عجیبی قابل مشاهده است، به طوری که اگر از صحنه می توان آن را از بین برد و برای همیشه نگه داشته شود

8. This would all have been uninhabited malarial marshland until the post-war boom made it worth draining.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت تا زمانی که رونق پس از جنگ، ارزش تخلیه را داشته باشد، به طور خالی عاری از سکنه بود
[ترجمه گوگل]این همه آنها تا کنون رونق پس از جنگ را از بین برده اند

9. Environmentalists have feared that the marshland would be hit ever since the explosion in the Gulf.
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست نگران هستند که از زمان انفجار در خلیج فارس، زمین به هر حال مورد اصابت قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]محققان محیط زیست از اینکه پس از انفجار در خلیج فارس به زمین کشیده شده اند، نگران هستند

10. The engineers carried the highway across the marshland.
[ترجمه ترگمان]مهندسان بزرگراه را در کنار مردابی حمل می کردند
[ترجمه گوگل]مهندسان بزرگراه را در سرتاسر مارشال حمل کردند

11. The area was first developed on reclaimed marshland in the mid - 19 th century.
[ترجمه ترگمان]این منطقه ابتدا در تالاب reclaimed در اواسط قرن نوزدهم توسعه یافت
[ترجمه گوگل]این منطقه در اواسط قرن نوزدهم در ابتدا در مراتع اصلاح شده توسعه یافت

12. At present, there are 650 thousands hectares marshland ; Songbei district has a large amount marshland.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، ۶۵۰ هزار هکتار زمین وجود دارد؛ منطقه Songbei زمین های بزرگی دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 650 هزار هکتار جنگل وجود دارد؛ ناحیه Songbei مقدار زیادی از مرغان دارد

13. They made a map of the marshland.
[ترجمه ترگمان]آن ها نقشه زمین را درست کردند
[ترجمه گوگل]آنها نقشه ای از مارشال را ساخته اند

14. The vast reed marshland serves as a protective screen.
[ترجمه ترگمان]زمین مردابی وسیع به عنوان یک پرده محافظ عمل می کند
[ترجمه گوگل]سرزمین عظیم نیمه خشک به عنوان یک صفحه حفاظتی عمل می کند

پیشنهاد کاربران

Swamp
Wetland
Quicksand
البته تفاوتهایی بین آنها وجود دارد


کلمات دیگر: