کلمه جو
صفحه اصلی

office building

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a building that contains only, or primarily, business offices.

- Their company headquarters is in one of the newer office buildings downtown.
[ترجمه ترگمان] مقر شرکت آن ها در یکی از ساختمان های اداری جدیدتر در مرکز شهر است
[ترجمه گوگل] دفتر مرکزی این شرکت در یکی از مراکز اداری جدید مرکز شهر قرار دارد
- No one lives there; it's just an office building.
[ترجمه ترگمان] هیچ کس آنجا زندگی نمی کند؛ فقط یک ساختمان اداری است
[ترجمه گوگل] هیچ کس در آنجا زندگی نمی کند این فقط یک ساختمان اداری است

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ساختمان اداری

جملات نمونه

1. The company has recently acquired a new office building in central Boston.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اخیرا یک ساختمان اداری جدید در مرکز بوستون به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیرا یک ساختمان جدید را در مرکز بوستون به دست آورده است

2. The move to a larger office building is long overdue.
[ترجمه ترگمان]حرکت به یک ساختمان اداری بزرگ تر از مدت ها پیش به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]حرکت به ساختمان اداری بزرگتر، خیلی دیر شده است

3. The office building is five storeys high.
[ترجمه ترگمان]ساختمان این دفتر پنج طبقه بالاست
[ترجمه گوگل]ساختمان اداری پنج طبقه بالا است

4. The new office building is a very solid construction.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید ساختمان یک ساختمان بسیار محکم است
[ترجمه گوگل]ساختمان اداری جدید ساختمان بسیار محکم است

5. It's a very high office building with all essential modern facilities.
[ترجمه ترگمان]این یک ساختمان اداری بسیار عالی با همه تسهیلات ضروری مدرن است
[ترجمه گوگل]این یک ساختمان اداری بسیار عالی با تمام امکانات ضروری مدرن است

6. In our office building there is a hard and fast rule against smoking.
[ترجمه ترگمان]در دفتر ما، یک قانون سخت و محکم علیه سیگار کشیدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]در ساختمان اداری ما یک قانون سخت و سریع علیه سیگار کشیدن وجود دارد

7. Work on the office building will be complete at the end of the year.
[ترجمه ترگمان]کار بر روی ساختمان دفتر در پایان سال تکمیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]کار در ساختمان اداری در پایان سال کامل خواهد شد

8. Their office building was a goodish distance from the subway station.
[ترجمه ترگمان]ساختمان Their از ایستگاه مترو فاصله داشت
[ترجمه گوگل]ساختمان اداری آنها فاصله ای عالی از ایستگاه مترو بود

9. A horde of children ran over the office building.
[ترجمه ترگمان]گروهی از بچه ها از ساختمان اداره عبور کردند
[ترجمه گوگل]یک انبوهی از کودکان در ساختمان اداری فرار کردند

10. The new office building is a real monstrosity.
[ترجمه ترگمان]ساختمان اداری جدید یک عجیب الخلقه واقعی است
[ترجمه گوگل]ساختمان اداری جدید یک هیولا واقعی است

11. The furnace broke down and the entire office building has no heat.
[ترجمه ترگمان]کوره خراب شد و کل ساختمان اداره هیچ گرمایی نداشت
[ترجمه گوگل]کوره شکسته شد و کل ساختمان اداری گرما ندارد

12. He bought our office building, using the cocoa profit as a down payment!
[ترجمه ترگمان]او ساختمان اداری ما را خرید و از سود کاکائو بعنوان پیش پرداخت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او ساختمان اداری ما را خرید، با استفاده از سود کاکائو به عنوان یک پیش پرداخت!

13. The fireball destroyed a prefabricated office building before setting a four-storey office block ablaze.
[ترجمه ترگمان]این انفجار در حالی که یک ساختمان چهار طبقه را به آتش کشیده بود، یک ساختمان پیش ساخته در ساختمان پیش ساخته را ویران کرد
[ترجمه گوگل]پیش از نصب یک بلوک اداری چهار طبقه، آتشکده یک ساختمان اداری پیش ساخته را نابود کرد

14. You enter the drab office building half-expecting it to be abandoned.
[ترجمه ترگمان]تو وارد دفتر \"drab\" میشی انتظار داری که ترک بشه
[ترجمه گوگل]شما به ساختمان اداری Drab وارد می شوید و انتظار می رود آن را رها کنید

پیشنهاد کاربران

ساختمان اداری

ساختمان اداری و یا کاری

کار اداره ی یا اداره ی کوچک

مسافر خانه یا سخت مان اداری


کلمات دیگر: