خانه ی کوچک، خانه کوچک
maisonette
خانه ی کوچک، خانه کوچک
انگلیسی به فارسی
خانه کوچک
ساحلی
انگلیسی به انگلیسی
• (french) small house; apartment (especially having two floors connected by an internal staircase)
a maisonette is a small flat on two floors of a larger building.
a maisonette is a small flat on two floors of a larger building.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] آپارتمان دولوکس
جملات نمونه
1. The maisonette in Plymouth which she and husband Gilbert share with two of their six children is to get a dream kitchen.
[ترجمه ترگمان]The در پلیموت که او و شوهرش گیلبرت با دو فرزند از شش فرزند خود به اشتراک می گذارند تا یک آشپزخانه رویایی به دست آورند
[ترجمه گوگل]ساکن پلیموث که او و همسر گیلبرت با دو فرزند شش فرزند خود به اشتراک می گذارند، یک آشپزخانه رویا هستند
[ترجمه گوگل]ساکن پلیموث که او و همسر گیلبرت با دو فرزند شش فرزند خود به اشتراک می گذارند، یک آشپزخانه رویا هستند
2. When we could have the maisonette for the same price.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ما می توانستیم برای همان قیمت maisonette را داشته باشیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما می توانستیم خانه را برای همان قیمت داشته باشیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما می توانستیم خانه را برای همان قیمت داشته باشیم
3. I pulled up in front of a council maisonette.
[ترجمه ترگمان] جلوی یکی از اعضای انجمن رو گرفتم
[ترجمه گوگل]من در مقابل یک مکتب شورا کشیده شدم
[ترجمه گوگل]من در مقابل یک مکتب شورا کشیده شدم
4. He lived in a ground floor maisonette.
[ترجمه ترگمان] اون توی یه طبقه همکف زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در ساحلی طبقه پایین زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در ساحلی طبقه پایین زندگی می کرد
5. The design for Maisonette transforms a former ballroom of the Ambassador West Hotel into a modern apartment.
[ترجمه ترگمان]طراحی for، سالن رقص سابق هتل سفیر غربی را به یک آپارتمان مدرن تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]طراحی برای Maisonette تبدیل اتاق های سنتی اتاق سفس غرب هتل به یک آپارتمان مدرن است
[ترجمه گوگل]طراحی برای Maisonette تبدیل اتاق های سنتی اتاق سفس غرب هتل به یک آپارتمان مدرن است
6. She wanted a couple of days' grace to get the maisonette cleaned before she moved in.
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش می خواست گریس را تمیز کند و قبل از اینکه به خانه بیاید، آن را تمیز کند
[ترجمه گوگل]او می خواست چند روز فریب نگهداشتن اتاقی را قبل از اینکه جابجا شود پاک کرد
[ترجمه گوگل]او می خواست چند روز فریب نگهداشتن اتاقی را قبل از اینکه جابجا شود پاک کرد
7. The vapour exploded and a huge fireball ripped through the maisonette.
[ترجمه ترگمان]بخار منفجر شد و یک گلوله آتشین بزرگ در the منفجر شد
[ترجمه گوگل]بخار منفجر شد و یک توپ کریسمس بزرگ از زیرزمینی پاره شد
[ترجمه گوگل]بخار منفجر شد و یک توپ کریسمس بزرگ از زیرزمینی پاره شد
8. Polly's landlord claimed that Polly lived in a studio-style maisonette and had set the rent accordingly.
[ترجمه ترگمان]صاحب مسافرخانه پولی ادعا می کرد که جان پولی در یک استودیوی studio زندگی می کند و پس از آن، اجاره را اجاره کرده بود
[ترجمه گوگل]صاحبخانه پولی ادعا کرد که پولی در یک مکتب سبک استودیویی زندگی می کرد و بر اساس آن اجاره را تعیین می کرد
[ترجمه گوگل]صاحبخانه پولی ادعا کرد که پولی در یک مکتب سبک استودیویی زندگی می کرد و بر اساس آن اجاره را تعیین می کرد
9. Risto Gojkovic, 4 said to be worth £4m, had argued that his wife should receive the maisonette and £53000.
[ترجمه ترگمان]Risto Gojkovic ۴ ساله به ارزش ۴ میلیون پوند اعلام کرده بود که همسرش باید the و ۵۳۰۰۰ پوند دریافت کند
[ترجمه گوگل]ریستو گویکوویچ، 4 ساله گفت که ارزش 4 میلیون پوند دارد، استدلال کرد که همسرش باید مبلغ 53000 پوند را دریافت کند
[ترجمه گوگل]ریستو گویکوویچ، 4 ساله گفت که ارزش 4 میلیون پوند دارد، استدلال کرد که همسرش باید مبلغ 53000 پوند را دریافت کند
10. He'd forced a window to get into the ground floor maisonette in the Belmont area of Hereford.
[ترجمه ترگمان]یک پنجره را مجبور کرد تا به طبقه همکف عمارت Belmont در area Hereford وارد شود
[ترجمه گوگل]او مجبور شد پنجره ای برای رفتن به طبقه پایین زمین در منطقه Belmont در جورجفورد
[ترجمه گوگل]او مجبور شد پنجره ای برای رفتن به طبقه پایین زمین در منطقه Belmont در جورجفورد
11. I can see a small metal-framed window that reminds me of my Grannie's maisonette.
[ترجمه ترگمان]می توانم پنجره ای کوچک و قاب فلزی را ببینم که مرا یاد maisonette grannie می اندازد
[ترجمه گوگل]من می توانم یک پنجره کوچک قاب فلزی را که به منزل مادری من یادآوری می کند ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک پنجره کوچک قاب فلزی را که به منزل مادری من یادآوری می کند ببینم
12. We moved to another flat and then to a maisonette on the same estate.
[ترجمه ترگمان]به یک آپارتمان دیگر رفتیم و بعد به یکی از maisonette رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما به یک آپارتمان دیگر منتقل شدیم و سپس به یک محوطه در املاک مشابه
[ترجمه گوگل]ما به یک آپارتمان دیگر منتقل شدیم و سپس به یک محوطه در املاک مشابه
13. It was the image of returning once again to her empty maisonette in Ealing.
[ترجمه ترگمان]تصویر بازگشت دوباره به her در Ealing بود
[ترجمه گوگل]این تصویر یک بار دیگر به خانه ی خالی اش در Ealing بازمی گردد
[ترجمه گوگل]این تصویر یک بار دیگر به خانه ی خالی اش در Ealing بازمی گردد
14. The former prime minister and his wife have paid ?975000 in cash for a maisonette in west London for their 22-year-old daughter Kathryn bringing the family property portfolio to nine homes.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر سابق و همسرش پول داده اند؟ ۹۷۵۰۰۰ با پول نقد به مبلغ یک maisonette در غرب لندن به خاطر دختر ۲۲ ساله اش، portfolio دارایی خانواده را به نه خانه برد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر سابق و همسرش 975000 پول نقد برای یک مسیوطی در غرب لندن برای دختر 22 ساله کاترین خود آورده اند که نمونه کارهای خانواده را به 9 خانه می رساند
[ترجمه گوگل]نخست وزیر سابق و همسرش 975000 پول نقد برای یک مسیوطی در غرب لندن برای دختر 22 ساله کاترین خود آورده اند که نمونه کارهای خانواده را به 9 خانه می رساند
پیشنهاد کاربران
در انگلستان خانه های دوطبقه که ورودی جداگانه دارند را وورودی طبقه بالا با پله می باشد maisonette می نامند
کلمات دیگر: