1. a butterfly that has discarded its chrysalis
پروانه ای که شفیره ی خود را دور انداخته است
2. A larva metamorphoses into a chrysalis and then into a butterfly.
[ترجمه ترگمان]یک لارو metamorphoses به a و بعد به پروانه تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]یک لارو دگرگون می شود به یک کریستال و سپس به یک پروانه
3. A larva metamorphose into a chrysalis and then into a butterfly.
[ترجمه ترگمان]یک لارو metamorphose به a و بعد به پروانه تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]یک لارو به پستانداران تبدیل می شود و سپس به یک پروانه تبدیل می شود
4. Butterflies: During winter, caterpillars form a chrysalis.
[ترجمه ترگمان]پروانه ها: در طول زمستان، کرم حشره را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]پروانه ها در طول زمستان، گورخر ها یک گل سرخ را تشکیل می دهند
5. The chrysalis stays fixed to the resting place.
[ترجمه ترگمان]The به جای استراحت می ماند
[ترجمه گوگل]کریسالس به محل استراحت ثابت می شود
6. Chrysalid came from chrysalis, a protective covering, a sheltered state or stage of being or growth.
[ترجمه ترگمان]Chrysalid از chrysalis، یک پوشش محافظ، یک ایالت پناه دهنده و یا رشد به وجود آمده بود
[ترجمه گوگل]Chrysalid از chrysalis، یک پوشش محافظ، یک وضعیت پناهندگی یا مرحله ای که در آن وجود دارد یا رشد کرد
7. Over the years, however, the chrysalis has developed a few harmless transparencies.
[ترجمه ترگمان]با این حال، طی این سال ها، chrysalis چند transparencies بی ضرر ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در طول سالها، Chrysalis چندین شفافیت بی ضرر را ایجاد کرده است
8. Within the chrysalis the insect undergoes complete metamorphosis.
[ترجمه ترگمان]حشره داخل the حشره دست خوش دگرگونی کامل می شود
[ترجمه گوگل]در حوضچه ها حشرات به طور کامل دگرگون می شوند
9. The silkworm chrysalis skin is a kind of waste after removing pupa oil and protein.
[ترجمه ترگمان]پوست کرم ابریشم کرم ابریشم پس از از بین بردن روغن و پروتیین، نوعی زباله محسوب می شود
[ترجمه گوگل]پوست کرم ابریشمی پس از برداشتن روغن و پروتئین توده ای نوعی زباله است
10. But arrived 199 capacity yield chrysalis is only 95 tons, rank in Guangxi latter.
[ترجمه ترگمان]اما با ۱۹۹ ظرفیتی که به yield می رسد تنها ۹۵ تن در مقام in قرار دارد
[ترجمه گوگل]اما ظرفیت 199 ظرفیت کریسالز را به دست آورد که تنها 95 تن است، در رتبه دوم در Guangxi رتبه
11. Its emergence from entombment as a chrysalis may have inspired ideas about human resurrection.
[ترجمه ترگمان]ظهور آن از entombment به عنوان a ممکن است موجب ایجاد ایده هایی درباره resurrection بشر شود
[ترجمه گوگل]ظهور آن از انباشتگی به عنوان یک کریستال ممکن است الهام بخش ایده هایی درباره قیام انسانی باشد
12. Chrysalis silk big fight long - standing.
[ترجمه ترگمان]یه دعوای بزرگ و طولانی با یه مبارزه طولانی
[ترجمه گوگل]Chrysalis ابریشم مبارزه بزرگ طولانی مدت
13. However, it is broken chrysalis merely.
[ترجمه ترگمان]با این همه فقط chrysalis broken
[ترجمه گوگل]با این حال، فقط کریستال ها شکسته شده اند
14. A new extractive technology of the silkworm chrysalis protein was reported in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک تکنولوژی استخراجی برای the کرم ابریشم کرم ابریشم در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک تکنولوژی جدید استخراج پروتئین کریزالس کرم ابریشم استفاده شده است
15. Already formed from make kind, sericiculture, receive chrysalis, filature, knit silken, eye to install the series such as treatment to produce business ability.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر از kind، sericiculture، receive، filature، silken شده، چشم به نصب مجموعه ای از قبیل درمان برای تولید توانایی کسب وکار استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر از ساخت نوعی، سرخپوستی، شکلات، فیشر، کراوات ابریشمی، چشم برای نصب مجموعه هایی از قبیل درمان برای تولید توانایی کسب و کار تشکیل شده است