کلمه جو
صفحه اصلی

ameliorative


معنی : بهبود دهنده، بهبود یابنده، بهتر شونده
معانی دیگر : بهبود یابنده، بهتر شونده

انگلیسی به فارسی

بهبودیابنده، بهترشونده


مرطوب کننده، بهبود دهنده، بهبود یابنده، بهتر شونده


انگلیسی به انگلیسی

• purported to improve

مترادف و متضاد

بهبود دهنده (صفت)
ameliorative, vulnerary

بهبود یابنده (صفت)
ameliorative

بهتر شونده (صفت)
ameliorative, meliorative

جملات نمونه

1. Special ameliorative doctrines for defining plaintiff, s negligence are abolished.
[ترجمه ترگمان]اصول خاص ameliorative برای تعریف کردن شاکی، غفلت از بین رفته است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های مخرب ویژه برای تعریف شاکی، غفلت، لغو می شود

2. Objective To study the ameliorative effect of cyclosporin A on cerebral ischemia reperfusion lesion.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر ameliorative اثر cyclosporin یک ضایعه مغزی به عنوان ضایعه مغزی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر ملیوراید سیکلوسپورین A بر ضایعه ایسکمی رتروپیوژن مغزی

3. The anti - sensitive dissolves red, ameliorative bloody silk, capillaries expansion, instaurationSkin source of vitality.
[ترجمه ترگمان]ضد حساس، رنگ قرمز، ameliorative و مویرگ ها را حل می کند، انبساط مویرگ ها را گسترش می دهد و منبع حیات وحش را به خود جذب می کند
[ترجمه گوگل]ضد حساس، ابریشم خونریزی قرمز، مرطوب کننده، گسترش مویرگ ها، انسداد منبع سرطان زایی را حل می کند

4. Infrastructure construction gets ameliorative, country country connected highway, the village of 80 % also connected highway.
[ترجمه ترگمان]ساخت زیرساخت ameliorative، بزرگراه متصل به کشور، دهکده ۸۰ درصد نیز بزرگراه متصل می شود
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز زیربنایی بهبود مییابد، کشور بزرگراه متصل به کشور، روستای 80٪ نیز بزرگراه متصل است

5. Objective To investigate the ameliorative effect of ginseng glycopeptide on cross - linking of rat tail tendon collagen.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر ameliorative of بر ارتباط متقابل of tail tendon rat
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر مسهل گلیکوپپتید جینسنگ بر روی اتصال کلاژن تاندون شکم موش صحرایی

6. Ameliorative key depends on microscope, it is the skin certainly still be adiposity flabbily, the skin with repass redundant excision or pump are redundant adipose will solve.
[ترجمه ترگمان]کلید ameliorative به میکروسکوپ بستگی دارد، آن پوست قطعا still flabbily است، پوست با برش redundant اضافی و یا پمپ اضافی، چربی اضافی را حل می کند
[ترجمه گوگل]کلید پاکسازی بستگی به میکروسکوپ دارد، پوست قطعا همچنان چرب است، پوست با انقباض بیش از حد و یا پمپ چربی بیش از حد حل خواهد شد

7. Conclusion Reinforced and ameliorative Ostwald viscosimeter has great value of practical application and popularization in experiment teaching.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سازه های بتونی مسلح و ameliorative دارای ارزش زیادی از کاربرد عملی و عمومی سازی در آموزش تجربی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ویسکوزومتر استوالد تقویت شده و مرطوب کننده ارزش زیادی در کاربردهای عملی و محبوبیت در آموزش آزمایش دارد

8. The ameliorative conditions of the supersonic atomizing equipment of producing lead - free solder powder are found.
[ترجمه ترگمان]شرایط ameliorative تجهیزات atomizing مافوق صوت در تولید پودر سربی سربی، یافت می شوند
[ترجمه گوگل]شرایط معدنی تجهیزات برش سرعتی دستگاه تولید پودر لحیم کاری سرب موجود است

9. Objective : To evaluate the ameliorative effect of fenugreek seeds on renal lesion in diabetic rats.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر ameliorative دانه های fenugreek بر روی ضایعه renal در موش های دیابتی
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر متقابل بذرهای پنهان شده در ضایعات کلیوی در موش های صحرایی دیابتی

10. This experiment investigated the effect of combining application of different ameliorative material and fertilizer to the biological yield and quality of alfalfa and Leymus chinensis.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش اثر ترکیب کاربرد مواد ameliorative مختلف و کود شیمیایی به بازده بیولوژیک و کیفیت یونجه و Leymus chinensis را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]در این آزمایش اثر تاثیر استفاده از مواد ملیوراولوژی مختلف و کود به عملکرد بیولوژیک و کیفیت یونجه و لیموس چینسینس مورد بررسی قرار گرفت

11. The cause of cracks after brush-plating on the main speed reducer of helicopter was analyzed and the ameliorative measures by shot-peening were brought forward consolidation.
[ترجمه ترگمان]علت ترک پس از plating با روکش چوب در سرعت اصلی، آنالیز شد و اقدامات ameliorative توسط shot - peening تثبیت شد
[ترجمه گوگل]علت ترک خوردگی پس از پر کردن برس در سرعت گیر اصلی هلیکوپتر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اقدامات رفع کننده از طریق شستشوی پاشیدن به جلو صورت گرفت

12. Meanwhile, the growing condition and quality of five mixed dawn grasses in ameliorative groundmass was prior to in pure coal ash groundmass.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شرایط رو به رشد و کیفیت پنج علف سبز مخلوط در ameliorative groundmass قبل از این در خاکستر زغال خالص بود
[ترجمه گوگل]در همین حال، شرایط رو به رشد و کیفیت 5 علف گندم مخلوط در زمین های مخرب رطوبتی قبل از آن در خاک خشتی خاکستر ذغال سنگ بود

13. Was to realize afforest to amount to mark as scheduled, forestry zoology environment gets ameliorative.
[ترجمه ترگمان]آیا منظور از این بود که afforest به گونه ای که قرار است مشخص شود، به عنوان یک محیط جانورشناسی جنگلی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای تحقق بخشیدن به جنگل های زراعی به اندازه برنامه ریزی شده، محیط زیست جنگل زیست محیطی را بهبود می بخشد

14. The infrared ray warms up the magnetic force treatment, ameliorative blood circulation, instauration physical strength.
[ترجمه ترگمان]اشعه مادون قرمز، عملیات نیروی مغناطیسی، گردش خون ameliorative و قدرت بدنی را گرم می کند
[ترجمه گوگل]اشعه مادون قرمز موجب تقویت نیروی مغناطیسی، گردش خون مسهل، ایجاد نیروی فیزیکی است

پیشنهاد کاربران

ameliorative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ترفیعی
تعریف: مربوط به ترفیع معنایی


کلمات دیگر: