کلمه جو
صفحه اصلی

alumnus


معنی : فارغ التحصیل
معانی دیگر : (معمولا مذکر) فارغ التحصیل، آموخته، دانش آموخته، pl فاره التحصیل

انگلیسی به فارسی

( alummni . pl ) فارغ‌التحصیل، دانش‌آموخته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: alumni
• : تعریف: a male graduate or former student of an educational institution.
مشابه: alumna, graduate, student

• male graduate (of a school, college, etc.)

مترادف و متضاد

فارغ التحصیل (اسم)
alumnus, graduate

graduate


Synonyms: alum, alumna, old grad, postgraduate


Antonyms: undergraduate


Synonyms: alum, old grad, postgraduate


جملات نمونه

1. i am an alumnus of the university of colorado
من فارغ التحصیل دانشگاه کلرادو هستم.

2. Several alumni have agreed to help raise money.
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از فارغ التحصیلان موافقت کرده اند که به جمع آوری پول کمک کنند
[ترجمه گوگل]چندین فارغ التحصیل برای کمک به جمع آوری پول موافقت کرده اند

3. The college appealed to its alumni for funds.
[ترجمه ترگمان]این کالج به فارغ التحصیلان خود برای تامین بودجه متوسل شد
[ترجمه گوگل]کالج درخواست کمک به فارغ التحصیلان خود را برای کمک مالی

4. Several famous alumni have agreed to help raise money for the school's restoration fund.
[ترجمه ترگمان]چندین تن از فارغ التحصیلان مشهور موافقت کرده اند که به جمع آوری پول برای صندوق بازسازی مدرسه کمک کنند
[ترجمه گوگل]چندین دانشآموز معروف موافقت کرده اند برای جمع آوری پول برای صندوق ترمیم مدرسه، کمک کنند

5. But why should Oxford be so coy about a man who may turn out to be one of its most distinguished alumni?
[ترجمه ترگمان]اما چرا آکسفورد باید این قدر خجالت زده باشد که ممکن است یکی از most فارغ التحصیلان آن باشد؟
[ترجمه گوگل]اما چرا باید آکسفورد در مورد یک مرد که ممکن است یکی از فارغ التحصیلان برجسته آن باشد، بسیار باهوش باشد؟

6. All alumni who have returned a questionnaire indicating that they are teachers or careers advisers will receive an invitation.
[ترجمه ترگمان]تمام فارغ التحصیلان که یک پرسشنامه را باز کرده اند نشان می دهند که آن ها معلم یا مشاور شغلی هستند دعوت به عمل خواهند آورد
[ترجمه گوگل]تمام دانشآموزانی که یک پرسشنامه را که نشان می دهند که مشاوران معلم یا کارمند هستند بازگردانده می شوند دعوت نامه دریافت می کنند

7. The strong football season, however, has generated more alumni giving, albeit earmarked for athletics.
[ترجمه ترگمان]با این حال، فصل فوتبال قوی، فارغ التحصیلان بیشتری تولید کرده است، اگرچه برای ورزش کاران اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]فصل فوتبال قوی، با این حال، باعث شده است که بیشتر فارغ التحصیلان، مخصوصا برای ورزش ها اختصاص داده شود

8. The following information about Birmingham alumni has been collected from recent news reports.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زیر در مورد فارغ التحصیلان بیرمنگام از گزارش های خبری اخیر جمع آوری شده است
[ترجمه گوگل]اطلاعات زیر در مورد فارغ التحصیلان بیرمنگام از گزارشات اخیر منتشر شده است

9. Seek private sector and alumni support in increasing scholarship funds.
[ترجمه ترگمان]به دنبال حمایت از بخش خصوصی و فارغ التحصیلان در افزایش بودجه های کمک هزینه تحصیلی
[ترجمه گوگل]از بخش خصوصی و حمایت از فارغ التحصیلان در افزایش کمک هزینه تحصیلی استفاده کنید

10. For many City College alumni, it was.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از فارغ التحصیلان کالج سیتی
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از فارغ التحصیلان کالج شهر، این بود

11. Delta has an integrated system with capabilities for student administrative functions such as scheduling, grading, attendance and alumni development.
[ترجمه ترگمان]دلتا دارای یک سیستم یکپارچه با قابلیت های اجرایی برای توابع مدیریتی دانشجویی مانند برنامه ریزی، درجه بندی، حضور و توسعه فارغ التحصیلان است
[ترجمه گوگل]دلتای دارای یک سیستم یکپارچه با توانایی های لازم برای کارکرد های اداری دانشجویی مانند برنامه ریزی، درجه بندی، حضور و پیشرفت فارغ التحصیلان است

12. The alumni don't want to hear it, but the previous coaching regime vastly oversold the goods.
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان نمی خواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری قبلی به شدت کالاها را باز می کند
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلان نمیخواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری پیشین کالا را به شدت فروش داده است

13. This ambiance is revealing, for in its heart of hearts the Alumni Club feels threatened.
[ترجمه ترگمان]این محیط در حال آشکار شدن است، زیرا در قلب آن باشگاه فارغ التحصیلان احساس خطر می کنند
[ترجمه گوگل]این محیط را آشکار می کند، زیرا در قلب خود، باشگاه فارغ التحصیلان، تهدید می کند

14. About 000 alumni will pay Northwestern $ 565 each for a package of air-fare and game tickets.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰۰۰ نفر از فارغ التحصیلان به ازای بسته ای از بلیط هواپیما و بلیط های بازی، برابر با ۵۶۵ میلیون دلار می پردازند
[ترجمه گوگل]حدود 000 فارغ التحصیل از هر کدام برای یک بسته بلیط هواپیما و بلیط بازی هزینه خواهد شد 565 دلار

15. And that alumnus helped seal the deal.
[ترجمه ترگمان]و این فارغ التحصیل به مهر و موم کردن این معامله کمک کرد
[ترجمه گوگل]و این فارغ التحصیلان به معامله مهر و موم کمک کردند

I am an alumnus of the University of Colorado.

من فارغ‌التحصیل دانشگاه کلرادو هستم.


the alumni office

اداره‌ی امور فارغ‌التحصیلان


پیشنهاد کاربران

1. دانش آموخته، فارغ التحصیل 2. عضو یا کارمند پیشین یک گروه یا سازمان

فارغ التحصیل


کلمات دیگر: