1. The Characters Three billy goat brothers: Hungry.
[ترجمه ترگمان]شخصیت سه برادر بز نر: گرسنه
[ترجمه گوگل]شخصیت ها سه برادر گاو بز برزیلی
2. The oldest and biggest billy goat knocked the troll into the stream, and no one ever heard from him again.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین و قدیمی ترین بز ماده جن را در جریان آب انداخت و هیچ کس دیگر خبری از او نشد
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین و بزرگترین بز گوزن را به جریان انداخت و هیچ کس دیگر از او خوابیده بود
3. Very soon the biggest billy goat came across the bridge.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود بزرگ ترین بز از پل عبور کرد
[ترجمه گوگل]خیلی زود بزرگترین بیل بز در سراسر پل آمد
4. The first billy goat makes just a little noise and has a tiny voice.
[ترجمه ترگمان]اولین بز رک یک سر و صدا راه می اندازد و صدای ضعیفی دارد
[ترجمه گوگل]اولین گوزن بیلی باعث صدای کمی می شود و دارای صدای کوچک است
5. Soon the middle Billy Goat Gruff came across the bridge with a louder trip-trap sound.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود، Billy بز کوهی میانی با صدای بلند trip از پل عبور کرد
[ترجمه گوگل]بلافاصله میانی Billy Goat Gruff در سراسر پل با صدای بلندتر ترافیک روبرو شد
6. DNA samples were harvested from 11 Boer billy goat and amplified by 10 selected arbitrary primers, and 113 markers including 31 polymorphic markers were observed.
[ترجمه ترگمان]نمونه های DNA از ۱۱ گوزن نر بوئر برداشت شدند و با ۱۰ پرایمر انتخابی و ۱۱۳ markers شامل ۳۱ مارکر polymorphic پلی مورفیک مشاهده شدند
[ترجمه گوگل]نمونه های DNA از 11 لاشه بوئر بیلی برداشت شده و با 10 آغازگر دلخواه انتخاب شدند و 113 نشانگر شامل 31 نشانگر پلیمورفیک مشاهده شد
7. APD markers20 billy goat tissue DNA samples from Boar goats aged 5-6 month were amplified by 19selected primers and 156 markers were gotten, including 4variable markers.
[ترجمه ترگمان]نمونه های DNA بافت بز و DNA از بزه ای Boar ۵ تا ۶ ماه به وسیله ۱۹ پرایمر انتخابی و ۱۵۶ مارکر به دست آمد، از جمله ۴ مارکر متغیر
[ترجمه گوگل]مارکرهای APD 20 نمونه DNA بافت بافت بز از بز گاو 5 تا 6 ماهه توسط 19 آغازگر انتخاب شده و 156 مارکر، از جمله 4 نشانگر قابل تغییر، بدست آمد
8. Mama's going to buy you a billy goat.
[ترجمه ترگمان]مامان میخواد برات یه بز بز بخره
[ترجمه گوگل]مامان می خواهد به شما بز بز بز بزن
9. Mama's gonna buy you a billy goat.
[ترجمه ترگمان]مامان میخواد برات یه بز برای بیلی بخره
[ترجمه گوگل]مامان میخواد بز بز بز بزن
10. A cow lookalike billy goat named "Ushika" is on display at Yume Bokujyo, in Narita, east of Tokyo, Japan, Sunday, March
[ترجمه ترگمان]یک بز نر با نام \"Ushika\" در Yume Bokujyo در Narita در شرق توکیو، ژاپن، یکشنبه مارس در معرض نمایش است
[ترجمه گوگل]بز گوزن گاو به نام 'Ushika' نمایش داده شده در Yume Bokujyo در نارتیا، شرق توکیو، ژاپن، یکشنبه، مارس
11. And if that billy goat won't pull.
[ترجمه ترگمان]و اگه اون بز برنده نشه
[ترجمه گوگل]و اگر این بز بیلی نمی کشید
12. To be a billy goat.
[ترجمه ترگمان] \"تبدیل به یه بز\" بیلی
[ترجمه گوگل]برای یک بز بز
13. While I sampled many of the exhibiting wines, my favourite wines on the night were the Hackersley Victor Shiraz Cabernet Merlot 2005 and the Harvey River Billy Goat Sauvignon Blanc Semillon 200
[ترجمه ترگمان]در حالی که من بسیاری از انواع غذاها را امتحان کردم، شراب مورد علاقه من در شب عبارت بودند از Hackersley ویکتور شیراز Cabernet Merlot ۲۰۰۵ و the Harvey Billy Sauvignon ۲۰۰ Semillon ۲۰۰
[ترجمه گوگل]در حالی که من بسیاری از شراب نمایشگاه را انتخاب کردم، شراب های مورد علاقه من در شب هکرزلی ویکتور شیراز Cabernet Merlot 2005 و رودخانه هاروی Billy خوک Sauvignon Blanc Semillon 200
14. This lefthanded compliment makes women seem attractively feminine, and yet, when a girl is capricious, her actions are reminiscent of the lowly billy goat.
[ترجمه ترگمان]این تعریف و تمجید زنانه باعث می شود زن ها خیلی جذاب به نظر برسند و با این حال، وقتی یک دختر دمدمی مزاج است، اعمال او به یاد the بز می اندازد
[ترجمه گوگل]این ترفند لفردانه باعث می شود زنان به نظر جذابانه زنانه باشند، و با این حال، هنگامی که یک دختر فریب خورده است، اقدامات او به یاد گوزن کم کالری است