1. politicians who dicker over the details of the treaty
سیاست بازانی که درباره ی جزئیات معاهده جر و بحث می کنند
2. He may be expecting us to dicker. Don't.
[ترجمه ترگمان]ممکن است منتظر معامله ما باشد نکن
[ترجمه گوگل]او ممکن است ما را به دیکر دعوت کند نه
3. Neither of us was in a mood to dicker.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدوم از ما حوصله معامله کردن نداشتیم
[ترجمه گوگل]هیچ یک از ما در خلق و خوی به dicker بود
4. Gerry Dicker, vice president and assistant secretary.
[ترجمه ترگمان]گری dicker، معاون رئیس و معاون وزیر
[ترجمه گوگل]جری دیکر، معاون رئیس جمهور و معاون وزیر امور خارجه
5. He would rather die than dicker over prices.
[ترجمه ترگمان]ترجیح می داد بمیرد مگر آنکه بر قیمت ها فایق آید
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد بیش از dicker بیش از قیمت بمیرد
6. Do some of miscellaneous? N dicker at present can money cost stabilizes low?
[ترجمه ترگمان]کاره ای متفرقه انجام می دهید؟ در حال حاضر N dicker در حال حاضر می تواند به قیمت پایین تثبیت شود؟
[ترجمه گوگل]آیا برخی از متفرقه؟ N dicker در حال حاضر می تواند هزینه های پولی را تثبیت کند کم است؟
7. English monarchs periodically had to dicker with its wealthier subjects for financial resources.
[ترجمه ترگمان]پادشاهان انگلستان به طور دوره ای باید با افراد ثروتمند خود برای منابع مالی مشورت می کردند
[ترجمه گوگل]پادشاهان انگلیسی به طور دوره ای با موضوعات ثروتمندتر خود را برای منابع مالی دیکر گذاشتند
8. "The prices on the vehicles are the real prices. We don't dicker," Olsen said.
[ترجمه ترگمان]\" قیمت وسایل نقلیه قیمت های واقعی است اولسن گفت: ما نمی دانیم
[ترجمه گوگل]قیمت خودروها قیمت واقعی است اولسن گفت: 'ما دیکر نیستیم '
9. "We think that the radiosensitization is primarily due to cyclin D " Dr. Dicker says.
[ترجمه ترگمان]دکتر dicker می گوید: \" ما فکر می کنیم که the اصولا به دلیل cyclin D است \"
[ترجمه گوگل]دکتر Dicker می گوید: 'ما فکر می کنیم که حساسیت رادیویی در درجه اول به دلیل cyclin D است '
10. W : No, we don't, as you know, we are dicker.
[ترجمه ترگمان]نه، همونطور که خودت می دونی، ما معامله معامله کردیم
[ترجمه گوگل]W: نه، ما نمی توانیم، همان طور که می دانیم، ما dicker هستیم
11. I did not go to work into the enterprise now, do bit of dicker.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر برای کار به شرکت نرفته بودم، کار of را انجام دادم
[ترجمه گوگل]من در حال حاضر به کار در شرکت نمی روم، کمی از dicker