نتیجه گیری کردن
draw a conclusion
نتیجه گیری کردن
انگلیسی به انگلیسی
• reach an outcome, conclude
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] نتیجه گرفتن
جملات نمونه
1. If we can draw a conclusion here it would be simply that Ishmael went to sea to find his place among men.
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانیم در اینجا نتیجه گیری کنیم، فقط این است که اسماعیل به دریا رفت تا جای خود را در میان آدمیان پیدا کند
[ترجمه گوگل]اگر ما بتوانیم نتیجه بگیریم، این فقط به این معنا است که اسماعیل به دریا می رود تا جای خود را در بین مردم پیدا کند
[ترجمه گوگل]اگر ما بتوانیم نتیجه بگیریم، این فقط به این معنا است که اسماعیل به دریا می رود تا جای خود را در بین مردم پیدا کند
2. Finally, we can draw a conclusion after compared the experiment value and fitting value that the fitting value of experience formula and experiment data inosculate well, the error is about 2%.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما می توانیم بعد از مقایسه ارزش آزمایش و ارزش مناسب که مقدار مناسب فرمول تجربه و داده های آزمایش inosculate خوب است، نتیجه گیری کنیم، خطای حدود ۲ % است
[ترجمه گوگل]در نهایت، پس از مقایسه مقدار آزمایشی و مقدار اتصالی که مقادیر مناسب فرمول تجربی و داده های آزمایشی به درستی محاسبه شده است، می توان نتیجه گرفت، خطا حدود 2٪ است
[ترجمه گوگل]در نهایت، پس از مقایسه مقدار آزمایشی و مقدار اتصالی که مقادیر مناسب فرمول تجربی و داده های آزمایشی به درستی محاسبه شده است، می توان نتیجه گرفت، خطا حدود 2٪ است
3. In the end draw a Conclusion and a Prospect.
[ترجمه ترگمان]در پایان، یک نتیجه گیری و یک خیابان … را ترسیم کنید
[ترجمه گوگل]در انتها یک نتیجه گیری و یک چشم انداز را بیاموزید
[ترجمه گوگل]در انتها یک نتیجه گیری و یک چشم انداز را بیاموزید
4. We draw a conclusion from the paper: mixing of foreign material becomes one factor of production quality.
[ترجمه ترگمان]ما یک نتیجه گیری از این مقاله بدست می آوریم: ترکیب مواد خارجی به یک عامل کیفیت تولید تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]ما نتیجه گیری را از این مقاله می گیریم: مخلوط کردن مواد خارجی یکی از عوامل کیفیت تولید می شود
[ترجمه گوگل]ما نتیجه گیری را از این مقاله می گیریم: مخلوط کردن مواد خارجی یکی از عوامل کیفیت تولید می شود
5. Through the compare we can draw a conclusion that the gray forecasting precision is the best, the exponential curve method is the second best, and the logarithmic curve method is the worst.
[ترجمه ترگمان]از طریق مقایسه می توانیم نتیجه گیری کنیم که دقت پیش بینی خاکستری بهترین است، روش منحنی نمایی بهترین است، و روش منحنی لگاریتمی بدترین روش است
[ترجمه گوگل]از طریق مقایسه می توان نتیجه گیری کرد که دقت پیش بینی خاکستری بهترین است، روش منحنی نمایشگر دوم بهترین است و روش منحنی لگاریتمی بدترین است
[ترجمه گوگل]از طریق مقایسه می توان نتیجه گیری کرد که دقت پیش بینی خاکستری بهترین است، روش منحنی نمایشگر دوم بهترین است و روش منحنی لگاریتمی بدترین است
6. Then we draw a conclusion that M A were driven by many factors rather than one.
[ترجمه ترگمان]سپس نتیجه گیری می کنیم که M A توسط عوامل بسیاری به جای یک عامل هدایت می شود
[ترجمه گوگل]سپس ما نتیجه گیری می کنیم که M A به واسطه عوامل زیادی به جای یک، هدایت می شود
[ترجمه گوگل]سپس ما نتیجه گیری می کنیم که M A به واسطه عوامل زیادی به جای یک، هدایت می شود
7. Through the demonstration, we draw a conclusion that the system based on cash flow information can reflect the real credit risk than the traditional system.
[ترجمه ترگمان]از طریق نمایش، نتیجه گیری می کنیم که سیستم مبتنی بر اطلاعات جریان نقدی می تواند ریسک اعتباری واقعی را نسبت به سیستم سنتی منعکس کند
[ترجمه گوگل]از طریق تظاهرات، نتیجه گیری می کنیم که سیستم مبتنی بر اطلاعات جریان نقدی می تواند ریسک اعتباری واقعی را نسبت به سیستم سنتی منعکس کند
[ترجمه گوگل]از طریق تظاهرات، نتیجه گیری می کنیم که سیستم مبتنی بر اطلاعات جریان نقدی می تواند ریسک اعتباری واقعی را نسبت به سیستم سنتی منعکس کند
8. It may draw a conclusion that the results coincide with the truth.
[ترجمه ترگمان]این می تواند نتیجه گیری کند که نتایج با حقیقت منطبق می شوند
[ترجمه گوگل]این ممکن است نتیجه بگیرد که نتایج با حقیقت همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]این ممکن است نتیجه بگیرد که نتایج با حقیقت همخوانی دارد
9. I find it difficult to draw a conclusion on that.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در مورد آن مشکل است
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که این نتیجه گیری دشوار است
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که این نتیجه گیری دشوار است
10. So, we can draw a conclusion that under certain population capacity, the in-migration by force will inevitably result in the outflow of immigration, and the in-migrants are easier to flow out.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که براساس ظرفیت خاص جمعیت، مهاجرت در مهاجرت به ناچار منجر به خروج مهاجرت خواهد شد و کارگران مهاجر آسان تر از آن خارج می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که با توجه به ظرفیت های خاص جمعیت، مهاجرت با نیروی ناگزیر منجر به خروج مهاجرت خواهد شد و مهاجران به راحتی از آن خارج می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که با توجه به ظرفیت های خاص جمعیت، مهاجرت با نیروی ناگزیر منجر به خروج مهاجرت خواهد شد و مهاجران به راحتی از آن خارج می شوند
11. The author draw a conclusion from annual effect analyse that extend row and lower density is one of effective ways adding bolls forming and reduce bolls drop.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که افزایش حساسیت به شدت افزایش می یابد و به همین دلیل است که افزایش حساسیت به شدت افزایش می یابد و به شدت افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]نویسنده نتیجه گیری از تجزیه و تحلیل اثرات سالانه است که گسترش ردیف و چگالی پایین یکی از روش های موثر اضافه کردن جمع کردن تشکیل و کاهش کاهش بولس
[ترجمه گوگل]نویسنده نتیجه گیری از تجزیه و تحلیل اثرات سالانه است که گسترش ردیف و چگالی پایین یکی از روش های موثر اضافه کردن جمع کردن تشکیل و کاهش کاهش بولس
12. And then we draw a conclusion by lucubrating that the influence of the extinction ratio is not linear with system homodyne crosstalk requirements in the case of a single crosstalk signal.
[ترجمه ترگمان]و سپس با lucubrating نتیجه گیری می کنیم که تاثیر نسبت انقراض با توجه به سیستم homodyne crosstalk در مورد یک سیگنال crosstalk تکی، خطی نیست
[ترجمه گوگل]و پس از آن ما نتیجه گیری را با lucubrating که تاثیر ضریب انقراض خطی با نیازهای تقاطع همودین سیستم در مورد یک سیگنال تداخل یک خط نیست
[ترجمه گوگل]و پس از آن ما نتیجه گیری را با lucubrating که تاثیر ضریب انقراض خطی با نیازهای تقاطع همودین سیستم در مورد یک سیگنال تداخل یک خط نیست
13. So we can draw a conclusion that the disease incidence of head smut can be reduced if we keep suitable water after seedling stage.
[ترجمه ترگمان]بنابر این ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که میزان شیوع بیماری مبتلایان می تواند در صورتی کاهش یابد که آب مناسب را بعد از seedling حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که در صورتی که آب را بعد از مرحله نهال نگه داریم، احتمال ابتلا به بیماری سر خشک را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که در صورتی که آب را بعد از مرحله نهال نگه داریم، احتمال ابتلا به بیماری سر خشک را کاهش می دهد
14. Taking all factors into account, we can draw a conclusion that the former carrie weight.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن همه فاکتورها، می توانیم نتیجه گیری کنیم که وزن carrie قبلی
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن تمام عوامل، می توان نتیجه گیری کرد که وزن سابق کری
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن تمام عوامل، می توان نتیجه گیری کرد که وزن سابق کری
15. We can draw a conclusion from results of experiments that the measure we take enhances contrast of edges of the blind-hole and improves the measurement precision of its consumedly.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از نتایج آزمایش ها نتیجه گیری کنیم که مقیاسی که اندازه گیری می کنیم کنتراست لبه های حفره را افزایش می دهد و دقت اندازه گیری of را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]ما می توانیم از نتایج آزمایشات نتیجه گیری کنیم که اندازه گیری ما کنتراست لبه های سوراخ کور را افزایش می دهد و دقت اندازه گیری مصرف آن را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]ما می توانیم از نتایج آزمایشات نتیجه گیری کنیم که اندازه گیری ما کنتراست لبه های سوراخ کور را افزایش می دهد و دقت اندازه گیری مصرف آن را بهبود می بخشد
پیشنهاد کاربران
نتیجه ای حاصل کردن، بر اساس داشته ها به نتیجه ای رسیدن
Sum up
In everyday English, people usually say reach a conclusion or come to a conclusion.
In everyday English, people usually say reach a conclusion or come to a conclusion.
to make a judgment or judgments
to decide that a particular fact or principle is true according to the information you have been given
برداشت کردن ، نتیجه گیری /استنتاج کردن
to decide that a particular fact or principle is true according to the information you have been given
برداشت کردن ، نتیجه گیری /استنتاج کردن
کلمات دیگر: