کلمه جو
صفحه اصلی

diastrophism


معنی : تحولات ارضی زمین
معانی دیگر : (زمین شناسی)، تراگردی (فرایند دگردیس شدن سطح زمین در اثر حرکت سنگ ها و جابجایی لایه ها و غیره)

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) تحولات ارضی زمین


تخریب پذیری، تحولات ارضی زمین


انگلیسی به انگلیسی

• process through which the earth's crust changes, formation of land and mountains (geology)

مترادف و متضاد

تحولات ارضی زمین (اسم)
diastrophism

جملات نمونه

1. Rupture zone controls the North-South differences of cenozoic diastrophism and present lithosphere movement of Fujian Province.
[ترجمه ترگمان]منطقه rupture تفاوت های شمال - جنوب of diastrophism و جنبش lithosphere کنونی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]منطقه شکستگی کنترل اختلافات شمال-جنوب از دیاستوریزم سینوزوئیک و جابجایی لیتوسفر از استان فوجیان را کنترل می کند

2. This earthquake was caused by diastrophism of the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]این زمین لرزه براثر diastrophism پوسته زمین ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]این زلزله ناشی از تخریب پوسته زمین بود

3. While its geologic activities include peat accumulation and transportation, embedding activity caused by diastrophism and geothermal metamorphism of coal.
[ترجمه ترگمان]در حالی که فعالیت های زمین شناسی آن شامل تجمع زغال سنگ و حمل و نقل، جاسازی فعالیت های ناشی از diastrophism و زمین گرمایی زمین گرمایی می باشد
[ترجمه گوگل]در حالی که فعالیت های زمین شناسی آن شامل انباشت و حمل و نقل سرب است، فعالیت های جاسازی شده ناشی از دیاستوریزم و دگرگونی زمین گرمایی زغال سنگ

4. Degassing impulses give rise to the strengthening of oceanic crust spreading which is correlated with phases of diastrophism creating folded orogenic belts.
[ترجمه ترگمان]انگیزه های degassing باعث تقویت گسترش پوسته اقیانوسی می شود که با فازه ای of که کمربندهای orogenic تا شده را تشکیل می دهند، هم بسته است
[ترجمه گوگل]تحریکات دگرسانی موجب تقویت گسترش پوسته اقیانوسی می شود که با فاز های دیاستوریزم مرتبط است و ایجاد کمربندهای آرژنین را تشکیل می دهد

5. I have studied my grandfather's formula, oneself have manufactured several pot foods, let my schoolmate eat for one year, schoolmates the unconscious diastrophism has been attractive.
[ترجمه ترگمان]من فرمول پدربزرگم را مطالعه کرده ام، خود خودش چندین غذای دیگ درست کرده است، بگذار غذای my برای یک سال بخورد، هم schoolmates ضمیر ناخودآگاه من جذاب بوده است
[ترجمه گوگل]من فرمول پدربزرگم را مطالعه کرده ام، خود غذاهای مختلفی تهیه کرده ام، اجازه دهید یک همکلاسی من یک ساله بخوابد، دانش آموزان همکلاسی، دیاستارگی ناخودآگاه جذاب بوده اند

6. Though named in 1890, the story of Yosemite's landscape began about 500 million year ago when the Sierra Nevada region lay beneath an ancient sea, followed by diastrophism .
[ترجمه ترگمان]با این نام در سال ۱۸۹۰، داستان landscape s حدود ۵۰۰ میلیون سال پیش در زمانی شروع شد که منطقه سیرا نوادا در زیر یک دریای باستانی قرار داشت و پس از آن diastrophism رخ داد
[ترجمه گوگل]اگر چه در سال 1890 نامگذاری شد، داستان چشم انداز یوسمیتی حدود 500 میلیون سال پیش آغاز شد، زمانی که منطقه سیرا نوادا در زیر دریا باستان قرار داشت و پس از آن دیاستوریزم بود

7. Taizhong-Jinjiang transverse structure belt is an important Faulted Zone, which controls the North-South differences of cenozoic diastrophism and current lithosphere movement of Fujian province.
[ترجمه ترگمان]کمربند structure عرضی Taizhong یک منطقه مهم Faulted است که اختلاف های شمال - جنوب of diastrophism و جنبش lithosphere فعلی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]کمربند ساختاری عرضی Taizhong-Jinjiang یک منطقه مهم ناپدید شده است که کنترل اختلافات شمال و جنوب از دیاستوریزم سینوزوئیک و جریان جغرافیایی لیتوفوس از استان فوجیان را کنترل می کند

پیشنهاد کاربران

diastrophism ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: زمین‏جنبایی
تعریف: حرکت های بزرگ‏مقیاس پوستۀ زمین براثر فرایندهای زمین‏ساختی


کلمات دیگر: