کلمه جو
صفحه اصلی

biogeographic


معنی : زیست جغرافیایی، مربوط به جغرافیای حیاتی
معانی دیگر : زیست جغرافیایی، مربوط به جغرافیای حیاتی

انگلیسی به فارسی

زیست جغرافیایی، مربوط به جغرافیای حیاتی


بیوگرافی، زیست جغرافیایی، مربوط به جغرافیای حیاتی


انگلیسی به انگلیسی

• of biogeography (study of the geographical distribution of living things)

مترادف و متضاد

زیست جغرافیایی (صفت)
biogeographic

مربوط به جغرافیای حیاتی (صفت)
biogeographic

جملات نمونه

1. Methods Entomological classification principle and method and biogeographic theory are used.
[ترجمه ترگمان]روش ها و روش ها و روش های طبقه بندی و نظریه biogeographic مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]روشها: روش اصلی و روش طبقه بندی Entomological و تئوری بیوگرافی شناختی استفاده می شود

2. On the basis of Island Biogeographic Theory and Landscape Ecology, the definition of natural island land is given to analyze the correlative land use and cover change (LUCC) on landscape units.
[ترجمه ترگمان]براساس تیوری biogeographic جزیره و بوم شناسی چشم انداز، تعریف زمین جزیره طبیعی برای تجزیه و تحلیل استفاده از زمین همبستگی و تغییر پوشش (lucc)در واحدهای چشم انداز داده شده است
[ترجمه گوگل]براساس جزئیات تئوری بیوگرافی جزیره و چشم انداز جزیره، تعریف جزیره طبیعی طبیعی برای تجزیه و تحلیل استفاده از زمین مناسب و تغییر پوشش (LUCC) در واحدهای چشم انداز داده شده است

3. Of or designating the biogeographic region stretching southward from the Tropic of Cancer and including southern Mexico, Central and South America, and the West Indies.
[ترجمه ترگمان]و یا تعیین منطقه biogeographic به طرف جنوب از منطقه حاره of و از جمله جنوب مکزیک، آمریکای مرکزی و جنوبی و هند غربی
[ترجمه گوگل]از یا تعیین منطقه biogeographic کشش به جنوب از Tropic از سرطان و از جمله جنوب مکزیک، مرکزی و جنوب امریکا و غرب هند

4. Tracking character evolution and biogeographic history through time in Cornaceae-Does choice of methods matter?
[ترجمه ترگمان]پی گیری تکامل شخصیت و تاریخ biogeographic از طریق زمان در Cornaceae - آیا انتخاب روش ها اهمیت دارد؟
[ترجمه گوگل]پیگیری تکامل شخصیت و تاریخ زیستشناسی در طول زمان در Cornaceae- آیا انتخاب روش ها مهم است؟

5. The most complex biogeographic histories among the invertebrates relate to the butterflies, given our current understanding of Malagasy invertebrate history.
[ترجمه ترگمان]با توجه به درک فعلی ما از تاریخچه invertebrate Malagasy، پیچیده ترین سوابق biogeographic در بین بی مهرگان مرتبط با پروانه ها هستند
[ترجمه گوگل]با توجه به درک کنونی ما از تاریخ نابالغیا ماداگاسمی، پیچیده ترین بیوگرافی های تاریخی در میان بی مهرگان مربوط به پروانه ها است

6. Palaearctic The biogeographic realm comprising Europe, northern Asia and North Africa.
[ترجمه ترگمان]Palaearctic قلمرو biogeographic شامل اروپا، شمال آسیا و آفریقای شمالی است
[ترجمه گوگل]Palaearctic سرزمین بیوگرافی که شامل اروپا، شمال آسیا و شمال آفریقا است

7. Moreover, the biogeographic analysis implied a presumed center of recent differentiation in the region from upper to mid Changkiang River to Qin Mountain .
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تحلیل biogeographic به طور ضمنی مرکز فرضی تمایز اخیر در منطقه از حد بالایی تا میانه رودخانه Changkiang را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تجزیه و تحلیل بیوگرافی، مرکز فرض تمایز اخیر در منطقه را از رودخانه بالا Changkiang به کوه Qin، اشاره کرد

8. Of or relating to the biogeographic region that includes Europe, the northwest coast of Africa, and Asia north of the Himalaya Mountains, especially with respect to distribution of animals.
[ترجمه ترگمان]از یا مربوط به منطقه biogeographic که شامل اروپا، ساحل شمال غربی آفریقا و آسیا و شمال کوه های هیمالیا، به ویژه با توجه به توزیع حیوانات است
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به منطقه biogeographic که شامل اروپا، سواحل شمال غربی آفریقا، و آسیا در شمال کوه های هیمالیا، به ویژه در رابطه با توزیع حیوانات

9. The biogeographic relationships between Amanita of East Asia and North America are much more clearly reflected by vicarious species than by conspecific taxa.
[ترجمه ترگمان]روابط biogeographic بین Amanita شرق آسیا و آمریکای شمالی به وضوح توسط گونه های جانشین شده نسبت به by conspecific منعکس می شود
[ترجمه گوگل]روابط biogeographic بین Amanita شرق آسیا و آمریکای شمالی بسیار بیشتر واضح است توسط گونه های اقوام از طریق تاکسی های خاص

10. A global correlation of the graptolitic strata of this interval is preliminarily proposed, and the biogeographic distribution of Early Devonian graptolite species is discussed in the present paper.
[ترجمه ترگمان]همبستگی جهانی لایه های graptolitic این فاصله preliminarily پیشنهاد شده است و توزیع biogeographic گونه های اولیه Devonian در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]همبستگی جهانی لایه های گریزلیتی این فاصله پیش از این پیشنهادی شده است و توزیع زیست گرافی از گونه های گریپلتولی اولیه Devonian در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است

11. This event is significant for solving basic problems concerning the Cambrian biogeographic provinces, the geotectonic nature of the northern margin of the North China platform and mineral prospecting.
[ترجمه ترگمان]این رویداد برای حل مشکلات اصلی مربوط به استان های کامبرین، ماهیت geotectonic حاشیه شمالی سکوی شمال چین و اکتشاف معدنی، مهم است
[ترجمه گوگل]این رویداد برای حل مشکلات اساسی در مورد استان های بیوگرافی کیمبری، ماهیت جغرافیایی حاشیه شمالی پلتفرم شمالی شمالی و بررسی معدن مهم است

12. China is often known for bestriding Palaearctic and Oriental biogeographic realm, but the precise pision east of Qinling Mountain is not specific all the while.
[ترجمه ترگمان]چین اغلب به خاطر bestriding Palaearctic و قلمرو biogeographic شرقی شناخته می شود، اما شرق دقیق کوه Qinling در تمام این مدت مشخص نیست
[ترجمه گوگل]چین اغلب برای شناختن قلمرو پیلارکیستی و زیست شناسی شرقی شناخته شده است، اما نقطه دقیق شرق کوه چینگلینگ در تمام مدت مشخص نیست

13. China is often known for bestriding Palaearctic and Oriental biogeographic realm, but the precise division east of Qinling Mountain is not specific all the while.
[ترجمه ترگمان]چین اغلب به خاطر bestriding Palaearctic و قلمرو biogeographic شرقی شناخته می شود، اما بخش دقیق شرق کوه Qinling در تمام این مدت مشخص نیست
[ترجمه گوگل]چین اغلب به عنوان سرزمین پالاآرختی و شرقی شناخته شده شناخته شده است، اما تقسیم دقیق شرق کوه چین لین در تمام نقاط مشخص نیست

14. Furthermore, we focused on ecological changes of zooplankton to global warming and several indices such as abundance, biomass, biodiversity and biogeographic boundary are enumerated.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ما بر تغییرات اکولوژیکی zooplankton به هوای کره زمین و چندین شاخص مثل فراوانی، زیست توده، تنوع زیستی و biogeographic تمرکز کردیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما بر تغییرات زیست محیطی زئوپلانکتون تا گرمایش جهانی تمرکز کردیم و شاخص های متعددی از قبیل فراوانی، زیست توده، تنوع زیستی و مرز بیوگرافی شناسایی شده اند


کلمات دیگر: