کلمه جو
صفحه اصلی

ambassadorial


معنی : وابسته به سفارت
معانی دیگر : وابسته به سفارت

انگلیسی به فارسی

وابسته به سفارت


سفیر، وابسته به سفارت


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or characteristic of an ambassador
ambassadorial means belonging or relating to an ambassador.

مترادف و متضاد

وابسته به سفارت (صفت)
ambassadorial

جملات نمونه

1. Ferguson had been seeking an ambassadorial role promoting the club abroad.
[ترجمه ترگمان]فرگوسن دنبال نقش سفیر در ارتقا باشگاه در خارج بود
[ترجمه گوگل]فرگوسن به دنبال یک نقش سفیر برای تبلیغ این باشگاه در خارج از کشور بود

2. The ambassadorial nominations were highly controversial at the time.
[ترجمه ترگمان]جوایز سفیر در آن زمان بسیار بحث برانگیز بودند
[ترجمه گوگل]نامزدهای سفیر در آن زمان بسیار بحث برانگیز بودند

3. Are former Ambassadorial Scholars eligible to apply for a Rotary World Peace Scholarship?
[ترجمه ترگمان]آیا محققان Ambassadorial صلاحیت درخواست برای یک بورس جهانی روتاری را دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا دانشمندان سابق سابق واجد شرایط درخواست بورس تحصیلی جهانی در روتاری هستند؟

4. South African diplomat Francis Moloi discussed how his Ambassadorial Scholarship changed the course of his life.
[ترجمه ترگمان]فرانسیس Moloi، دیپلمات آفریقای جنوبی، در مورد این موضوع بحث و تبادل نظر کرد که چگونه بورس تحصیلی او دوره زندگیش را تغییر داد
[ترجمه گوگل]فرانسیس مولوی، دیپلومات آفریقای جنوبی، در مورد چگونگی تغییر وضعیت تحصیلات دانشجویان سفیر خود بحث کرد

5. Only two women hold ambassadorial rank.
[ترجمه ترگمان]فقط دو زن مقام دارند
[ترجمه گوگل]فقط دو زن در رتبه های معاونت اداری قرار می گیرند

6. France became the first Western countries at the ambassadorial level with China to establish diplomatic relations.
[ترجمه ترگمان]فرانسه اولین کشور غربی در سطح سفیر با چین بود تا روابط دیپلماتیک برقرار کند
[ترجمه گوگل]فرانسه اولین کشور غربی در سطح سفیر با چین برای ایجاد روابط دیپلماتیک بود

7. Potential members include Ambassadorial Scholars, Rotaractors, and Group Study Exchange team members.
[ترجمه ترگمان]اعضای بالقوه این گروه عبارتند از Ambassadorial Scholars، Rotaractors، و اعضای تیم تبادل مطالعه گروه
[ترجمه گوگل]اعضای بالقوه شامل محققان سفارت، Rotaractors و اعضای گروه Exchange Study Group می باشند

8. The primary purpose of Ambassadorial Scholarships - to further international understanding - is well known to Rotarians.
[ترجمه ترگمان]هدف اولیه بورس Ambassadorial - به درک بیشتر بین المللی - به خوبی به اعضای روتاری معروف است
[ترجمه گوگل]اهداف اولیه کمک هزینه تحصیلی سفارت - برای درک بیشتر بین المللی - به رواتوراها معروف است

9. Furthermore, Ambassadorial Scholarship turned out to be more than just a way to pay for tuition.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، بورس تحصیلی Ambassadorial بیش از یک راه برای پرداخت شهریه بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بورس تحصیلی سفیر، بیش از یک راه برای پرداخت هزینه تحصیل بود

10. As chairman, his main role would be ambassadorial, in particular defending the interests of France's largest business district in a race against London to attract blue-chip companies.
[ترجمه ترگمان]به عنوان رئیس، نقش اصلی او در سفیر، به ویژه دفاع از منافع بزرگ ترین منطقه تجاری فرانسه در رقابتی در برابر لندن برای جذب شرکت های blue خواهد بود
[ترجمه گوگل]به عنوان رئیس، نقش اصلی او سفیر خواهد بود، به ویژه دفاع از منافع بزرگترین منطقه کسب و کار در فرانسه در مسابقه با لندن برای جذب شرکت آبی چیپ

11. Former Ambassadorial Scholar Katie Krueger speaks during an International Assembly panel presentation.
[ترجمه ترگمان]استاد سابق Ambassadorial، کتی کروگر، در حین سخنرانی هیات بین المللی سخنرانی می کند
[ترجمه گوگل]محقق سابق سفیر کتی کروگر در جلسه هیئتمدیره مجمع بین المللی سخنرانی می کند

12. Over the years, we have actively participated in Ambassadorial Scholarships program.
[ترجمه ترگمان]در طی سال ها، ما بطور فعال در برنامه بورس Ambassadorial شرکت کرده ایم
[ترجمه گوگل]در طول سالها، ما به طور فعال در برنامه کمک هزینه تحصیلی سفیران شرکت داشتیم

13. It also makes recommendations for several federal judgeships and ambassadorial posts.
[ترجمه ترگمان]این لایحه همچنین توصیه هایی برای چندین پاسگاه پلیس و سفیر فدرال ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این همچنین توصیه هایی را برای چند قضات فدرال و پست های سفیر ارائه می دهد

14. Fergie was handpicked for the role of second coming by Sir Bobby Charlton, now knighted, and the octogenarian Sir Matt Busby, then still at the club in an ambassadorial role.
[ترجمه ترگمان]فرجی به خاطر نقش دوم سر بابی چارلتون که حالا لقب شوالیه دریافت کرده بود و سر مت بازبی که در آن زمان هنوز در باشگاه در نقش سفیر بود انتخاب شد
[ترجمه گوگل]فردی برای نقش دومین آمدن سر بابی چارلتون، که اکنون شوالیه است، و سر مت باسبی، متولد سالهای هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هشت


کلمات دیگر: