کلمه جو
صفحه اصلی

cimmerian


معنی : تاریک، افراد کشور ظلمات، ظلمانی
معانی دیگر : (در زین اسب یا پالان الاغ و غیره) تنگ، تسمه ی شکم، (زین یا پالان را) تنگ بستن، سفت کردن، (عامیانه) تمسک محکم، محکم گرفتن، محکم بستن، (خودمانی) آنچه که انجامش آسان یا حتمی باشد، (به طور قطع) به دست آوردن، (اسطوره ی یونان) مردمی که سرزمین آنان دچار تاریکی و مه همیشگی بود

انگلیسی به فارسی

افراد کشور ظلمات، ظلمانی، تاریک


Cimmerian، تاریک، افراد کشور ظلمات، ظلمانی


انگلیسی به انگلیسی

• very dark or gloomy

مترادف و متضاد

تاریک (صفت)
blind, ambiguous, dark, dim, black, gloomy, dusky, somber, sombre, benighted, murk, caliginous, cimmerian, darkling, lackluster, stygian

افراد کشور ظلمات (صفت)
cimmerian

ظلمانی (صفت)
obscure, dark, cimmerian, tenebrous, tenebrious


کلمات دیگر: