کلمه جو
صفحه اصلی

civic responsibility

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a particular responsibility or duty deemed an important aspect of being a productive and contributing citizen of a community or country. Ideas about what constitutes one's civic responsibilities vary but often include such things as obeying laws, voting in elections, respecting the rights of others, and performing public service.

• civic duty, responsibilities and duties of a citizen

جملات نمونه

1. Suffice that this was a textbook case of civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]کافی است که این یک مورد کتاب درسی در مورد مسئولیت مدنی باشد
[ترجمه گوگل]کافی است که این مسئله در مورد کتابداری موضوع مسئولیت مدنی باشد

2. In catering to the largest possible audience, producers and reporters are led astray from their social and civic responsibilities.
[ترجمه ترگمان]در تهیه غذا برای بیش ترین جمعیت ممکن، تولیدکنندگان و خبرنگاران از مسئولیت های اجتماعی و اجتماعی خود منحرف می شوند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان و خبرنگاران در خدمت به بیشترین مخاطب ممکن است از مسئولیت اجتماعی و مدنی خود گمراه شوند

3. Different levels of education in the emerging class lead to apparently different "civic responsibility".
[ترجمه ترگمان]سطوح مختلف آموزش در طبقه نوظهور به \"مسئولیت پذیری مدنی\" متفاوت منجر می شود
[ترجمه گوگل]سطوح مختلف آموزش و پرورش در کلاس های در حال ظهور منجر به ظاهرا 'مسئولیت مدنی' متفاوت است

4. Different gender emerging class's "civic responsibility" has significant difference.
[ترجمه ترگمان]افراد مختلف در حال ظهور \"مسئولیت مدنی\" تفاوت معنی داری دارند
[ترجمه گوگل]مسئولیت مدنی در کلاس های مختلف متفاوت است

5. Sense of civic responsibility is an important part of citizens' qualities in modern citizenship, and is the core of civic education .
[ترجمه ترگمان]حس مسیولیت مدنی بخش مهمی از ویژگی های شهروندان در شهروندی مدرن است و هسته آموزش مدنی است
[ترجمه گوگل]احساس مسئولیت مدنی بخش مهمی از ویژگی های شهروندان در شهروندی مدرن است و هسته ی آموزش مدنی است

6. “If I’m still alive then, sure—it’s my civic responsibility, ” he said with a laugh.
[ترجمه ترگمان]او با خنده گفت: \" اگر هنوز زنده ام، مطمئنا - این مسئولیت مدنی من است \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'اگر من هنوز زنده ام، مطمئنا این مسئولیت مدنی من است '

7. Can our students model ethical behavior and civic responsibility with regard to their subject matter?
[ترجمه ترگمان]آیا دانش آموزان ما می توانند رفتار اخلاقی و مسیولیت مدنی را با توجه به موضوع مورد نظر خود مدل کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا دانش آموزان ما می توانند رفتار اخلاقی و مسئولیت مدنی را با توجه به موضوع خود مدل بندی کنند؟

8. Financial responsibility for giving support would be delegated to a local level in order to rekindle civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت مالی برای حمایت از این حمایت، به سطح محلی محول خواهد شد تا مسئولیت مدنی را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]مسئولیت مالی برای دادن حمایت به یک سطح محلی به منظور تسریع مسئولیت مدنی تحویل داده می شود

9. The century which rebuilt Bath was not, after all, devoid of aesthetic sensibility nor ignorant of civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]قرنی که بث را بازسازی کرد، بعد از همه، عاری از حساسیت زیبایی شناسی نبود و نه از مسئولیت مدنی
[ترجمه گوگل]قرن که حمام را بازسازی کرد، بعد از همه، حساسیت زیبایی شناختی نداشت و نه مسئولیت مدنی

10. They would do well to remember Saturn's focus on karma, integrity, and civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]آن ها خوب انجام خواهند داد تا تمرکز زحل بر روی کارما، تمامیت و مسیولیت مدنی را به خاطر بسپارند
[ترجمه گوگل]آنها به خوبی به تمرکز زحل بر روی کارما، یکپارچگی و مسئولیت مدنی توجه می کنند

11. This program helps support the things that were important to her: film and theater, women's rights, and civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به حمایت از چیزهایی که برای او مهم بودند کمک می کند: فیلم و تئاتر، حقوق زنان و مسیولیت مدنی
[ترجمه گوگل]این برنامه کمک می کند تا از چیزهایی که برای فیلم و تئاتر او، حقوق زنان و مسئولیت های مدنی مهم است حمایت کنید

12. Able to protect the civil rights case, highlighting the civic responsibility, to comply with the absolute imperative of moral rules, citizens "for their own legislation. "
[ترجمه ترگمان]توانا برای حمایت از پرونده حقوق مدنی، تاکید بر مسئولیت مدنی، پیروی از الزام مطلق قوانین اخلاقی، شهروندان \" برای قانونگذاری خودشان \"
[ترجمه گوگل]قادر به محافظت از پرونده حقوق مدنی، برجسته کردن مسئولیت مدنی، مطابق با الزام مطلق قوانین اخلاقی، شهروندان برای قوانین خودشان هستند '

13. Young people in America are instilled with a sense of civic responsibility from a young age.
[ترجمه ترگمان]جوانان در آمریکا با احساس مسئولیت مدنی در سنین پایین جا به جا می شوند
[ترجمه گوگل]جوانان در آمریکا از سن نوجوانی احساس مسئولیت مدنی می کنند

14. It also appealed to the Congolese people "to receive the results with the same spirit of civic responsibility. "
[ترجمه ترگمان]این لایحه همچنین از مردم کنگویی خواسته است \" نتایج را با روحیه مسئولیت پذیری مدنی دریافت کنند \"
[ترجمه گوگل]همچنین به مردم کنگو تقاضا کرد تا نتایج را با همان روحیه مسئولیت مدنی دریافت کنند '

15. Big Pharma is succumbing to Wall Street's worst instincts rather than demonstrating corporate and civic responsibility.
[ترجمه ترگمان]بیگ Pharma به جای نشان دادن مسیولیت مدنی و مدنی به بدترین غرایز وال استریت تن داده است
[ترجمه گوگل]فارما بزرگ، به جای نشان دادن مسئولیت های شرکتی و مدنی، بدترین غرایز وال استریت است

پیشنهاد کاربران

وظایف شهری


کلمات دیگر: