1. this bike is a real beauty
این دوچرخه واقعا عالی است.
2. he flaunted his new bike
با دوچرخه ی نو خود جولان می داد.
3. Could you mend my bike for me?
[ترجمه ترگمان]میشه موتور منو تعمیر کنی؟
[ترجمه گوگل]می توانید دوچرخه خود را برای من اصلاح کنید؟
4. He walked slowly up the hill pushing his bike.
[ترجمه ترگمان]آهسته از تپه بالا رفت و دوچرخه اش را هل داد
[ترجمه گوگل]او به آرامی قدم زد تا تپه دوچرخه سواری کند
5. He struggled to hold the bike down on the banked corners.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد دوچرخه اش را در گوشه دیگر نگه دارد
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد تا دوچرخه را در گوشه های نشیمن نگه دارد
6. My bike got wet in the rain.
[ترجمه ترگمان] دوچرخه من تو بارون خیس شد
[ترجمه گوگل]دوچرخه من در باران خیس شد
7. He chained his bike to the fence.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه اش را به حصار زنجیر کرد
[ترجمه گوگل]او دوچرخه خود را به حصار زنجیر کرد
8. I'm not going to let him repair my bike again because he made a really bad job of it last time.
[ترجمه ترگمان]من قرار نیست به او اجازه بدهم دوباره دوچرخه اش را تعمیر کند، چون دفعه قبل کارش خیلی بد بود
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم او را مجددا تعمیر دوچرخه خود کنم زیرا او آخرین بار از کار بدی انجام داد
9. My bike chain was clanking in an alarming way as I pedalled along.
[ترجمه ترگمان]همچنان که راه می رفتم، زنجیر دوچرخه من تلق تلق می کرد
[ترجمه گوگل]زنجیره دوچرخه من با یک حالت هشدار دهنده به سمت من حرکت کرد
10. Let's do a straight swap?your guitar for my bike.
[ترجمه Mahdieh] بیا یک مبادله ی مستقیم بکنیم؟گیتار تو با دوچرخه ی من.
[ترجمه ترگمان]بیا یه مبادله مستقیم بکنیم؟ guitar برای bike
[ترجمه گوگل]بیایید جابجایی مستقیم انجام دهیم گیتار شما برای دوچرخه من
11. He nagged me so much for a new bike that eventually I gave in.
[ترجمه ترگمان]او بیش از یک دوچرخه جدید به من داد که بالاخره تسلیم شدم
[ترجمه گوگل]او برای دوچرخه جدیدی که در نهایت به من داد، خیلی زشت بود
12. He got on his bike and rode off.
[ترجمه ترگمان]سوار دوچرخه شد و به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او دوچرخه سواری کرد و رفت
13. The bike is in need of replacement.
[ترجمه ترگمان]موتور به تعویض نیاز دارد
[ترجمه گوگل]دوچرخه نیاز به جایگزینی دارد
14. She hoicked her bike onto the car roof.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه اش را روی پشت بام اتومبیل گذاشت
[ترجمه گوگل]او دوچرخه خود را روی سقف خودرو گذاشت
15. Dirt bike trails crisscrossed the grassy furrows.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه کثیفی از شیارهای پوشیده از چمن عبور می کرد
[ترجمه گوگل]مسیرهای دوچرخه سواری خالی از چاله ها عبور می کنند
16. He was busy assembling the bike by himself.
[ترجمه ترگمان]خودش مشغول جمع کردن دوچرخه بود
[ترجمه گوگل]او مشغول جمع کردن دوچرخه سواری بود