کلمه جو
صفحه اصلی

amebic


معنی : امیب، مربوط به امیب، امیبی، رنگ یاختهای
معانی دیگر : امیب، مربوط به امیب، امیبی، رنگ یاخته ای

انگلیسی به فارسی

امیب، مربوط به امیب، امیبی، رنگ یاخته‌ای


آمیب، امیب، مربوط به امیب، امیبی، رنگ یاختهای


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or resembling an ameba (microscopic one-celled organism)

مترادف و متضاد

امیب (صفت)
amebic

مربوط به امیب (صفت)
amebic

امیبی (صفت)
amebic, amoebic

رنگ یاخته ای (صفت)
amebic

جملات نمونه

1. Therefore, amebic dysentery was the predominant cause during this outbreak.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اسهال خونی، علت غالب در طول این شیوع بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، در طی این شیوع، علایم غربالگری دیسمنتال آمیب بود

2. The cytoplasms of amebic cyst in different states were dense, packed with lipid drops, spherical mitochondria and lysosomes.
[ترجمه ترگمان]cytoplasms کیست amebic در حالت های مختلف متراکم، انباشته از قطره های چربی، میتوکندری کروی و lysosomes بود
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسمی کیست آمیبیک در حالتهای مختلف متراکم بود، با قطره چربی، میتوکندری کروی و لیزوزوم بسته بندی شده بود

3. Methods The clinical data from 36 patients with amebic live abscess were reviewed retrospectively.
[ترجمه ترگمان]روش هایی که داده های بالینی از ۳۶ بیمار مبتلا به amebic آبسه زنده به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: دادههای بالینی از 36 بیمار مبتلا به آبسه زنده آمیب، به صورت گذشتهناپذیر بررسی شدند

4. Amebic dysentery is B type infectious disease legally.
[ترجمه ترگمان]Amebic اسهال خونی، یک بیماری عفونی از نوع قانونی است
[ترجمه گوگل]Dyzentery Amebic نوعی بیماری عفونی B است

5. In our report, 6 6% of these patients were amebic dysentery, 1 3% were combined infection with amebic and Shigella sonnei dysentery, and 1% were Shigella sonnei dysentery.
[ترجمه ترگمان]در گزارش ما، ۶ درصد از این بیماران مبتلا به اسهال خونی بودند، ۱ درصد از آن ها مبتلا به اسهال خونی بودند و Shigella sonnei اسهال مبتلا به اسهال خونی و ۱ درصد اسهال خونی داشتند
[ترجمه گوگل]در گزارش ما، 6/6٪ از این بیماران دیزنتری آمیب داشتند، 1/3٪ عفونت با آمیبیک و شیگلا سون / دیسنتری داشتند و 1٪ دیزنتریسم شیگلا سونی بودند

6. Herein, we present an extremely rare case of rectal ameboma associated with amebic liver abscess, which can only be distinguished with great care from rectal cancer with liver metastasis.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، ما یک مورد بسیار نادر از ameboma مقعد در ارتباط با abscess کبد amebic ارایه می کنیم که تنها می تواند با مراقبت زیادی از سرطان روده مقعد به همراه سلول های سرطانی کبد مشخص شود
[ترجمه گوگل]در اینجا، ما یک مورد بسیار نادر از آمیبوم رکتوم مرتبط با آبسه کبدی آمیب را ارائه می دهیم که تنها با توجه به سرطان رکتوم با متاستاز کبدی قابل تشخیص است

7. One of these, the plasmodium, causes malaria. Other protozoa cause sleeping sickness and amebic dysentery.
[ترجمه ترگمان]یکی از اینها، the، منجر به مالاریا می شود protozoa دیگر موجب بیماری خواب و اسهال خونی می شوند
[ترجمه گوگل]یکی از این ها، پلاسمودیوم، باعث مالاریا می شود سایر پروتوپس ها موجب خواب آلودگی و بیماری های آمیب می شوند

8. Antibiotics. Mainly used in intestinal infection such as bacterial dysentery, amebic dysentery and enteritis etc.
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک به طور عمده در عفونت روده ای از قبیل اسهال خونی، اسهال خونی، اسهال خونی و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک ها عمدتا در عفونت روده ای مانند دیازنتری باکتریایی، دیسمنتال آمیب و انتیت و غیره استفاده می شود

9. Mainly used in intestinal infection such as bacterial dysentery, amebic dysentery and enteritis etc.
[ترجمه ترگمان]به طور عمده در عفونت روده ای از قبیل اسهال خونی، اسهال خونی، اسهال خونی و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]عمدتا در عفونت روده ای مانند دیازنتری باکتریایی، دیسمنتال آمیب و انتیت و غیره استفاده می شود


کلمات دیگر: