کلمه جو
صفحه اصلی

chivalrous


معنی : بلند همت، جوانمرد
معانی دیگر : رادمرد، سلحشور، شهسوار، پر فتوت، عیار، chivalric : دلیرانه

انگلیسی به فارسی

( chivalric =) دلیرانه، جوانمرد، بلند‌همت


دوست داشتنی، جوانمرد، بلند همت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: chivalrously (adv.), chivalrousness (n.)
(1) تعریف: having the honorable qualities of courage and loyalty.
مترادف: gallant, noble, stout-hearted, valiant
متضاد: cowardly
مشابه: bold, brave, courageous, dauntless, doughty, faithful, indomitable, intrepid, lionhearted, loyal, stalwart, steadfast, true, valorous

- a chivalrous warrior
[ترجمه ترگمان] یک جنگجوی دلیر
[ترجمه گوگل] یک جنگجوی چاوشی

(2) تعریف: kind and courteous in a manner suggestive of chivalry.
مترادف: gentlemanly, gracious
متضاد: rude, ungentlemanly, ungracious
مشابه: courteous, courtly, gallant, magnanimous, mannerly, well-bred

- The chivalrous host politely assisted his guests.
[ترجمه آرمان بدیعی] میزبان ِ جوانمرد، مودبانه به مهمان هایش کمک مالی کرد.
[ترجمه ترگمان] میزبان chivalrous مودبانه به مهمانان کمک کرد
[ترجمه گوگل] میزبان بزدلانه مودبانه به مهمانانش کمک کرد

(3) تعریف: of or relating to chivalry.
مترادف: courtly, gallant, knightly
مشابه: gentlemanly, high-minded, honorable, lofty, manly, noble, principled, righteous, romantic, stout-hearted, upright, valiant, virtuous

• gentlemanly, considerate, gallant, loyal, courageous
chivalrous men are polite, kind, and unselfish, especially towards women.

مترادف و متضاد

بلند همت (صفت)
ambitious, chivalrous, chivalric

جوانمرد (صفت)
chivalrous, chivalric, manly, sportsmanlike, youth

valiant


Synonyms: benevolent, big, bold, brave, considerate, courageous, courteous, courtly, gallant, gentlemanlike, great-hearted, heroic, high-minded, honorable, intrepid, lofty, magnanimous, manly, noble-minded, polite, quixotic, spirited, sublime, true, valorous


Antonyms: afraid, cowardly, fearful, frightened, humble, unchivalrous


جملات نمونه

1. he was too chivalrous to ask the ladies to pay their share
او جوانمردتر از آن بود که از خانم ها بخواهد سهم خود را بپردازند.

2. He was handsome, upright and chivalrous.
[ترجمه ترگمان]او زیبا، شق ورق و جوانمردانه ای بود
[ترجمه گوگل]او خوش تیپ، راست و چاق بود

3. Her knight would be gentle, kind and chivalrous.
[ترجمه ترگمان]پهلوانی مهربان و مهربان و مهربان خواهد بود
[ترجمه گوگل]شوالیه او مهربان، مهربان و دوست داشتنی خواهد بود

4. The formal gesture, chivalrous and yet intimidating, was like a bucket of cold water thrown over Constance's confidence.
[ترجمه ترگمان]ژست رسمی، chivalrous و در عین حال ترسناک، مثل یک سطل آب سرد بر روی اعتماد \"کنستنس\" بود
[ترجمه گوگل]ژست رسمی، چالاک و در عین حال ارعاب، مانند یک سطل آب سرد بود که بر اعتماد کنستانس پرتاب شد

5. Forget the stories about chivalrous knights and the clash of arms - it was one gory, blood-spattered mess.
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد شوالیه ها و برخورد اسلحه و برخورد اسلحه را فراموش کن - این یک آشفتگی خونین و خونین بود
[ترجمه گوگل]داستان هایی درباره شوالیه های شیطانی و برخورد سلاح ها را فراموش کرده اید - این یک سرخوردگی بود، ظلم و ستم خون پراکنده

6. He is a chivalrous old gentleman.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد جوانمردی است
[ترجمه گوگل]او یک نجیب زاده سالم است

7. Although the old house, folk customs still remain chivalrous.
[ترجمه ترگمان]گر چه این خانه قدیمی، آداب و رسوم مردم هنوز هم جوانمردی باقی می ماند
[ترجمه گوگل]اگرچه خانه قدیمی، آداب و رسوم عامیانه همچنان باقی مانده است

8. Confucian and chivalrous cultures are typical of Chinese culture.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ های جوانمرد و جوانمرد نوعی فرهنگ چینی هستند
[ترجمه گوگل]فرهنگهای کنفوسیوس و چوپورس نوعی فرهنگ چینی هستند

9. Hui has a strong, chivalrous, good exercise, brute force of the national character.
[ترجمه ترگمان]هویی یک ورزش قوی و عالی و قوی و وحشی از شخصیت ملی دارد
[ترجمه گوگل]هوی دارای یک نیروی قوی، چوپان، خوب، نیروی بی رحم از شخصیت ملی است

10. Chivalrous swordsman is popular in Warring States and the Western Han period.
[ترجمه ترگمان]chivalrous chivalrous در ایالات Warring آمریکا و دوران (هان)غربی مشهور است
[ترجمه گوگل]شمشیرباز بانوی محبوب در ایالات جنگجویان و دوره غربی هان محبوب است

11. PSP chivalrous swordsman having several editions on platform stealing hunting vehicle?
[ترجمه ترگمان]جوانمردی و جوانمردی از روی سکو چند نسخه چاپی داره که داره روی سکوی شکار دزدی می کنه؟
[ترجمه گوگل]شمشیربازی مهماندار PSP با انتشار چندین نسخه از خودروی شکار سارقین سرقت کرده است؟

12. This chivalrous attitude was not endorsed by their followers in the party.
[ترجمه ترگمان]این طرز رفتار chivalrous توسط پیروان آن ها در حزب تایید نشد
[ترجمه گوگل]این نگرش غم انگیز توسط پیروان خود در حزب تایید نشده است

13. Together with chivalrous novel and denouncement novel, as one of the main three categories of novel in modern history, the courtesan novel has not received serious and detailed studies.
[ترجمه ترگمان]این رمان که به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ مدرن به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ معاصر شناخته می شود، مطالعات جدی و دقیقی را به دست نیاورده است
[ترجمه گوگل]همراه با رمان چینی و رمان محکومیت، به عنوان یکی از سه رشته اصلی رمان در تاریخ مدرن، رمان courtesan مطالعات جدی و دقیق دریافت نکرده است

14. I will be neither chivalrous nor sporting.
[ترجمه ترگمان]نه chivalrous و نه ورزشی
[ترجمه گوگل]من نه چابک و نه ورزشی خواهم بود

He was too chivalrous to ask the ladies to pay their share.

او جوانمردتر از آن بود که از خانم‌ها بخواهد سهم خود را بپردازند.



کلمات دیگر: