1. Our teacher recommended the biography of the architect Frank Lloyd Wright.
معلم ما زندگی نامه ی معمار فرانک لوید رایت را توصیه کرد
2. The reading of a biography gives a knowledge of people and events that cannot always be obtained from history books.
خواندن یک زندگی نامه, اطلاعاتی را از افراد و وقایعی به ما می دهد که همیشه نمی توان از کتابهای تاریخی بدست آورد
3. The biography of Malcolm X is a popular book in our school.
زندگینامه ی مالکوم اکس در مدرسه ی ما کتاب معروفی است
4. a biography of hafez
زندگی نامه ی حافظ
5. a capsule biography
زیست نامه ی خلاصه شده
6. a definitive biography
زیستنامه ی معتبر و کامل
7. a potted biography
زیست نامه ی مختصر و سطحی
8. an authoritative biography
زندگینامه ی موثق و اصیل
9. an authorized biography
زندگینامه ی مجاز (که با اجازه و همکاری خانواده ی شخص تهیه شده است)
10. He dramatized the biography of the basketball star.
[ترجمه ترگمان]او زندگینامه ستاره بسکتبال را تکرار کرد
[ترجمه گوگل]او بیوگرافی ستاره بسکتبال را به نمایش گذاشت
11. He wrote a biography of Winston Churchill.
[ترجمه ترگمان]He از وینستون چرچیل نوشت
[ترجمه گوگل]او بیوگرافی وینستون چرچیل را نوشت
12. The biography shows him in a favourable light.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او را در یک نور مناسب نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بیوگرافی او را در نور مطلوب نشان می دهد
13. Hodges wrote an unofficial biography of the artist.
[ترجمه ترگمان]هاجس یه بیوگرافی غیر رسمی از هنرمند نوشته
[ترجمه گوگل]هاجز یک بیوگرافی غیر رسمی از هنرمند نوشت
14. This book is a carefully documented biography.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک زندگینامه به دقت مستند است
[ترجمه گوگل]این کتاب بیوگرافی با دقت مستند است
15. The biography has been criticized for being too hagiographic.
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه به خاطر اینکه بیش از حد قابل ویرایش است مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی برای بیش از حد اوجگیری مورد انتقاد قرار گرفته است
16. Writing a biography is an absorbing voyage of discovery.
[ترجمه ترگمان]نوشتن یک زندگینامه، سفر طولانی اکتشاف است
[ترجمه گوگل]نوشتن یک بیوگرافی یک سفر جذاب کشف است
17. This is the first official biography of her and it is introduced by her daughter.
[ترجمه ترگمان]این اولین زندگینامه رسمی او است و توسط دخترش معرفی شده است
[ترجمه گوگل]این اولین بیوگرافی رسمی او است و توسط دخترش معرفی شده است
18. This biography does great honour to the poet's achievements.
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه، افتخار بزرگی به دستاوردهای شاعر دارد
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی افتخار بزرگی برای موفقیت های شاعر دارد
19. This biography offers a few glimpses of his life before he became famous.
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه چند نظر از زندگی خود را قبل از اینکه مشهور شود ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی قبل از اینکه مشهور شود، چند لحظه از زندگی اش را ارائه می دهد
20. The biography was a bit of a rush job.
[ترجمه ترگمان]زندگی نامه کوتاهی بود
[ترجمه گوگل]بیوگرافی کمی از یک کار عجله بود
21. This new biography contains a wealth of previously unpublished material.
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه جدید شامل ثروتی از مطالب منتشر نشده پیشین است
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی جدید حاوی مطالب زیادی است که قبلا منتشر نشده است
22. Boswell wrote a famous biography of Dr. White.
[ترجمه ترگمان]بازول یک زندگینامه معروف از دکتر وایت نوشت
[ترجمه گوگل]بوسول زندگینامه معروف دکتر سفید را نوشت