1. Serve with brown rice and a chicory and orange salad.
[ترجمه ترگمان]این غذا را با برنج قهوه ای و سالاد پرتقال و سالاد پرتقال سرو کنید
[ترجمه گوگل]با برنج قهوه ای و سالاد کاسنی و نارنجی سرو کنید
2. Some veg, like chicory and potatoes, can stand a lot of mustard in the dressing.
[ترجمه ترگمان]یک سبزی، مثل سیب زمینی و سیب زمینی، می تواند در لباس پوشیدن خردل زیادی داشته باشد
[ترجمه گوگل]بعضی از سبزیجات، مثل چیچر و سیب زمینی، می توانند خردل زیادی را در لباس پوشیدن بپوشند
3. These continental roasts often have chicory added to them.
[ترجمه ترگمان]این تفت قاره ای اغلب به آن ها افزوده می شود
[ترجمه گوگل]این قورباغه های قاره ای اغلب دارای چیچوری هستند که به آنها اضافه شده است
4. Garnish with chicory leaves cut into rings.
[ترجمه ترگمان]Garnish با برگه ای chicory به حلقه تبدیل شد
[ترجمه گوگل]چاشنی با برگ های کاسنی را به حلقه برسانید
5. She added some chicory to the coffee beans and turned the handle quickly.
[ترجمه ترگمان]او چند ضربه به لوبیای قهوه اضافه کرد و دسته را به سرعت برگرداند
[ترجمه گوگل]او برخی از چای سیاه را به دانه های قهوه اضافه کرد و دسته را به سرعت در آورد
6. Minerals, acids and fatty acids in chicory are better than those in coffee beans.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی، اسیدها و اسیده ای چرب در chicory بهتر از اسیده ای چرب هستند
[ترجمه گوگل]مواد معدنی، اسیدها و اسیدهای چرب موجود در چیوری بهتر از دانه های قهوه می باشند
7. The effects of chicory on swimming time and pole climbing time of mice were observed.
[ترجمه ترگمان]اثرات of بر زمان شنا و زمان صعود قطب موش ها مشاهده شد
[ترجمه گوگل]تأثیر کیکوری بر زمان شنا و زمان صعود قطار موش ها مشاهده شد
8. Ersatz coffee made mostly of chicory.
[ترجمه ترگمان] قهوه \"Ersatz\" تقریبا \"کاسنی\" - ه
[ترجمه گوگل]قهوه Ersatz عمدتا از چیریکی ساخته شده است
9. Objective : To observe the therapeutic effect of chicory polysaccharides ( CPS ) on fatty - liver and investigate its pharmacodynamics.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر درمانی of chicory (CPS)بر روی چربی کبد و بررسی pharmacodynamics آن
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیرات درمانی پلی ساکارید های سیکور (CPS) بر روی چربی - کبد و بررسی فرآورده های شیمیایی آن
10. The biological characteristics of puna chicory including the plant height, the stem-leaf ratio, nutritional components, the control of diseases and pests in the introduction area were studied.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های زیستی of chicory شامل ارتفاع گیاهی، نسبت ساقه به برگ، اجزای مغذی، کنترل بیماری ها و آفات در منطقه معرفی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ویژگی های بیولوژیکی گونه های پونه شامل ارتفاع گیاه، نسبت ساقه به برگ، اجزای تغذیه ای، کنترل بیماری ها و آفات در منطقه معرفی شده مورد مطالعه قرار گرفت
11. These include arugula, chard, chicory, collard greens, dandelion greens, kale, mustard greens, and spinach.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل arugula، chard، chicory، collard سبز، قاصدک، کلم، سبزی و اسفناج هستند
[ترجمه گوگل]این شامل آرژولا، چاودار، چیچوری، سبز کولارد، سبزیجات قاصدک، کلم، سبزی خردل و اسفناج است
12. You can add a little chicory to his coffee.
[ترجمه ترگمان] میتونی یکم \"کاسنی\" رو به قهوه ش اضافه کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک کیک کوچک برای قهوه خود اضافه کنید
13. Ingredients: Finest green tea, lemon peel, hibiscus, chicory root, natural lemon flavor and citric acid.
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: Finest: tea سبز، پوست لیمو، hibiscus، ریشه chicory، طعم لیمو طبیعی و اسید سیتریک
[ترجمه گوگل]مواد اولیه بهترین چای سبز، پوست لیمو، هبیوسک، ریشه کیک، عطر و طعم لیمو طبیعی و اسید سیتریک
14. Organic carob, organic barley, chicory, organic chicory, organic dates, almonds, natural mocha flavor, organic figs, organic cocoa powder.
[ترجمه ترگمان]carob آلی، جو آلی، chicory، chicory ارگانیک، تاریخ های ارگانیک، بادام، طعم mocha طبیعی، انجیر ارگانیک، پودر اورگانیک ارگانیک
[ترجمه گوگل]کاربید آلی، جو آلی، کاسنی، سس آلی، تاریخ های ارگانیک، بادام، طعم مko طبیعی، انجیر ارگانیک، پودر کاکائو آلی