1. a childless couple
زوج (زن و شوهر) بی بچه
2. Many childless couples adopt children.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زوج های بدون فرزند بچه دار می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زوج های بدون فرزند بچه ها را می گیرند
3. At the other extreme, women still childless at 3were more likely to be from a professional background.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، زنان هنوز در سن ۳ سالگی فرزند نداشتند و به احتمال زیاد از یک سابقه حرفه ای برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]در افراطی دیگر، زنان هنوز بی بی سی در 3 سال بیشتر احتمال دارد که از پیشینه حرفه ای باشند
4. Couples who are childless can feel excluded from the rest of society.
[ترجمه ترگمان]زوج هایی که بدون فرزند هستند می توانند از بقیه جامعه محروم شوند
[ترجمه گوگل]زوج هایی که بدون فرزند هستند می توانند از بقیه جامعه منزوی شوند
5. It was a happy but childless marriage.
[ترجمه ترگمان]این یک ازدواج شاد ولی بدون بچه بود
[ترجمه گوگل]این یک ازدواج خوشحال اما بدون فرزند بود
6. The typical family may remain childless and consist only of a man and a woman.
[ترجمه ترگمان]خانواده معمولی ممکن است بدون فرزند بمانند و تنها از یک مرد و یک زن تشکیل شوند
[ترجمه گوگل]خانواده معمولی ممکن است بدون فرزند باقی بماند و تنها از یک مرد و یک زن تشکیل شود
7. Some believe that a childless woman had been driven away from her husband's home so that he could marry again.
[ترجمه ترگمان]بعضی ها اعتقاد دارند که یک زن بدون بچه از خانه شوهرش رانده شده است تا او بتواند دوباره ازدواج کند
[ترجمه گوگل]برخی معتقدند که یک زن بدون فرزند از خانه شوهرش رانده شده است تا بتواند دوباره ازدواج کند
8. Both marriages were childless; so that Elizabeth was the last direct descendant of William Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]هر دو ازدواج بدون فرزند بودند، به طوری که الیزابت آخرین فرزند مستقیم ویلیام شکسپیر بود
[ترجمه گوگل]هر دو ازدواج بدون فرزند بودند به طوری که الیزابت آخرین تولد مستقیم ویلیام شکسپیر بود
9. Childless, they were free, not constrained - constraining - links between birth and death.
[ترجمه ترگمان]آن ها آزاد بودند، نه محدود به محدودیت - پیوند بین تولد و مرگ
[ترجمه گوگل]بدون فرزند، آنها آزاد بودند، محدودیت - محدود کردن - ارتباط بین تولد و مرگ
10. The fact that it was childless was cited as one reason for its collapse.
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که بدون فرزند بود به عنوان یک دلیل برای فروپاشی آن ذکر شد
[ترجمه گوگل]این واقعیت که بدون آن کودکان بود به عنوان یکی از دلایل فروپاشی آن ذکر شد
11. Childless couples may use their extra time for leisure and their extra money for consumption rather than for investment.
[ترجمه ترگمان]زوج های متاهل ممکن است از وقت اضافی خود برای فراغت و هزینه اضافی شان به جای سرمایه گذاری استفاده کنند
[ترجمه گوگل]زوج های بدون فرزند ممکن است وقت اضافی برای اوقات فراغت و هزینه اضافی خود را برای مصرف به جای سرمایه گذاری استفاده کنند
12. Voluntary childlessness Perhaps 5 percent of married couples choose to be childless.
[ترجمه ترگمان]childlessness داوطلبانه شاید ۵ درصد از زوج های متاهل ترجیح می دهند بدون فرزند باشند
[ترجمه گوگل]بی اشتیاق داوطلبانه شاید 5 درصد از زوج های متاهل انتخاب شوند که بدون فرزند باشند
13. The threshold for childless couples under pensionable age was 57 percent above income support levels.
[ترجمه ترگمان]آستانه برای زوج های بدون فرزند زیر سن pensionable ۵۷ درصد بالاتر از سطح حمایت از درآمد بود
[ترجمه گوگل]آستانه برای زوج های بدون فرزند تحت سن بازنشستگی 57 درصد بالاتر از سطوح حمایت از درآمد بود
14. The woman Rebecca, my father's childless and rejected wife, haunts my early years.
[ترجمه ترگمان]آن زن ربکا، پدر بچه بی فرزند و wife که سال های اول مرا آزار می دهد
[ترجمه گوگل]زن ربکا، فرزند پدرم و زن رد شده، سالهای اول مرا فراموش می کند